دیروز چهل‌وچهارمین سالروز پایان جنگ ویتنام بود؛ ما پیرامون معروف‌ترین عکس خبری جهان که طی این جنگ ثبت شد کنجکاوی کرده‌ایم

عکس آدمکشی، عکاس آدمکش

شاید هیچ عکسی در جهان چنین وضعی را تجربه نکرده باشد. نمی‌دانم اگر این عکس را به تک‌تک مردم جهان، همه این چند میلیارد نفر نشان دهیم، واقعا چند نفر پیدا شوند که اولین بارشان باشد که آن را می‌بینند. تصور می‌کنم تعدادشان مطلقا نمی‌تواند چشمگیر باشد. درباره عکس قرن سخن می‌گوییم؛ عکسی که این عنوان را از مجله تایم گرفت. وقتی چند سال پیش این مجله صد عکس برتر تاریخ را فهرست کرد، چاره‌ای نداشت که عکس ادی آدامز، عکاس وقت آسوشیتدپرس را به نوعی بر صدر بنشاند. اعدام هولناک یک سرباز ویت‌کنگی در جنوب ویتنام به دست سرتیپ متحد با آمریکا. چیزی که در عکس می‌بینیم، لحظاتی پیش از شلیک به مغز سرباز جوان از جبهه رهایی‌بخش ملی است؛ عکسی که توانست هم جایزه پولیتزر را برای عکاسش به همراه داشته باشد هم جایزه ورلدپرس فوتو... معتبرترین جایزه‌های عکاسی در دنیا.عکس، هشت سال پیش از پایان جنگ ثبت شده است؛ جنگی که 20 سال از 1955 تا 1975 بین نیروهای ویتنام شمالی و جبهه ملی آزادیبخش ویتنام جنوبی از یک سو و نیروهای ویتنام جنوبی و متحدانش از جمله ایالات متحده آمریکا از سوی دیگر رخ داد. دولت آمریکا در زمان ریاست‌جمهوری دوایت آیزنهاور، حضور نیروهای نظامی آمریکا در خاک ویتنام را به عنوان راهی برای جلوگیری از گسترش نفوذ و کنترل کمونیسم در ویتنام جنوبی می‌دانست و از این رو ول‌کن ویتنام نبود. دیروز، دهم ادیبهشت و سی‌ام آوریل، چهل‌وچهارمین سالروز پایان این جنگ بود؛ جنگی که هنوز هم اتفاق نظری در رابطه با پیروز نهایی آن وجود ندارد. برخی هنوز هم معتقدند شکست آمریکا در این جنگ، به نوعی پیروزی این کشور بود، چرا که باعث شد آگاهی مردم دیگر کشورها نسبت به کمونیسم افزایش یابد و در نهایت به آزاد ماندنشان از سلطه کمونیسم منجر شود و طبعا عده دیگری هم معتقدند که آمریکا از در خروجی این جنگ در حالی بیرون آمد که کرک و پر امپریالیسمش حسابی ریخته بود. ما در این گزارش، کاری به این تحلیل‌های سیاسی از بزنگاه مهم تاریخ معاصر جهان نخواهیم داشت و می‌خواهیم پیرامون این عکس، عکاسش و یک کتاب که ناشر ترجمه فارسی‌اش با روی جلد بردن این عکس باعث شد بیشتر در ایران دیده شود، کمی کنجکاوی کنیم.
کد خبر: ۱۲۰۳۸۷۵

عکاس، قاتل بود؟
ابتدا برویم سراغ روایت ثبت این عکس معروف تا بدانیم چطور در حالی که ده‌ها عکاس خبری هزاران عکس از این جنگ ثبت کرده‌اند، این یکی اینقدر معروف شده است.
ادی آدامز، که آن روز مثل بختک روی سر آمریکایی‌ها و در سر صحنه حاضر بود، عکاس آسوشیتدپرس محسوب می‌شد. ماجرای این عکس از این قرار بود که پس از حمله سال 1968 ویت‌کنگی‌ها به پایگاه آمریکایی‌ها در جنوب ویتنام چند مامور پلیس سایگون مردی را به اتهام همدستی با ویت‌کنگ دستگیر می‌کنند. ماموران پلیس متهم را دست‌بسته نزد سرتیپ نگوک لوآن، رئیس پلیس که در یک چهار‌راه شهر بر کار ماموران نظارت می‌کرد، می‌برند. رئیس پلیس در یک لحظه بدون تحقیق و پرس‌وجو اسلحه‌اش را درآورده و متهم را همان‌جا اعدام می‌کند.
ادی آدامز، عکاس و خبرنگار آسوشیتدپرس در طول این مدت بدون این‌که پلیس متوجه باشد از صحنه عکس می‌گیرد. انتشار وسیع این عکس در روزنامه‌ها و شبکه‌های تلویزیونی موجی از اعتراض نسبت به حضور نظامی آمریکا در ویتنام و جنگ را در سراسر جهان برمی‌انگیزد.
اعتراضات ضد جنگ در پی انتشار این عکس آنقدر بالا می‌گیرد که نیکسون، رئیس‌جمهور وقت آمریکا دستور خروج واحدهای زمینی این کشور از ویتنام را صادر می‌کند. ادی آدامز هم چندی بعد در گفت‌وگویی با مجله تایم درباره این اقدامش می‌گوید: «ژنرال آن ویت‌کنگی را کشت، من هم ژنرال را کشتم، با دوربینم. هنوز هم عکاسی قوی‌ترین سلاح جهان است. مردم به عکاسان اطمینان دارند، اما آنان به مردم دروغ می‌گویند، البته بدون دستکاری. آنها تنها نیمی از حقیقت‌اند. چیزی که عکاس‌ها نمی‌گویند این است که اگر شما در آن لحظه در آن مکان در آن روز حساس بودید و آن فرد را پس از آن‌که یکی دو تا یا سه تا آمریکایی را کشته می‌گرفتید چه می‌کردید؟»
گرچه آدامز چندی بعد، محافظه‌کارانه از ژنرال نگوک لوآن و خانواده‌اش به خاطر ضربه به حیثیت‌شان با انتشار این عکس عذرخواهی کرد، اما تصویری که او از خشونت عریان نگوک لوآن به ثبت رساند به نماد مخالفان جنگ و تاثیرگذارترین عکس نه‌تنها در تاریخ عکاسی جنگ، بلکه در کل تاریخ عکاسی خبری تبدیل شد.
اِدی آدامز، با این‌که به‌جز جنگ ویتنام، 13 جنگ دیگر را هم پوشش تصویری و خبری داده بود، اما با همین یک فریم عکس از جنگ ویتنام، برای همیشه در تاریخ عکاسی خبری ماندگار شد؛ او ۱۲ ژوئن ۱۹۳۳ به دنیا آمد و در ۱۹ سپتامبر ۲۰۰۴ درگذشت و در طول سال‌های فعالیتش، خبرنگار و عکاس خبرگزاری آسوشیتدپرس، مجله تایم و مجله پارید بود.

کار فالاچی و امیرکبیر برای این عکس معروف
می‌دانیم که کتاب «زندگی، جنگ و دیگر هیچ» اوریانا فالاچی، به عنوان مهم‌ترین سند روایی از جنگ ویتنام محسوب می‌شود؛ کتابی که در آن خبرنگار ایتالیایی معروف گزارش سفرش را به این کشور در سال‌های خلال جنگ نوشت. البته کتاب منحصر به روایت فالاچی از جنگ ویتنام نبود و بخشی دیگر از آن به سفرنامه مکزیک این خبرنگار اختصاص یافته است.
در مقدمه گزارش هم گفتیم در ترجمه فارسی این کتاب که به قلم لی‌لی گلستان انجام و در انتشارات امیرکبیر منتشر شده، عکس معروف ادی آدامز روی جلد رفته در حالی که در نسخه‌های اصلی کتاب، این عکس روی جلد نیست. یکی از دلایلی که این عکس در ایران بسیار شناخته شده است، حتما همین طرح روی جلد کتاب «زندگی، جنگ و دیگر هیچ» است.
این را هم بدانید که زندگی، جنگ و دیگر هیچ به عنوان یکی از خلاقانه‌ترین نان‌فیکشن‌ها (روایات غیرداستانی) در دنیا شناخته می‌شود؛ ژانری که به ویژه در دو سه دهه اخیر بسیار پرطرفدار شده و مورد توجه قرار گرفته است. کتاب در ایران هم بسیار پرطرفدار بوده تا آنجا که تا‌کنون 17 بار فقط در نسخه انتشارات امیرکبیر تجدید چاپ شده است، آن هم با شمارگانی که هیچ گاه پایین نیامده است.

قاب‌های دیگر فاجعه

عکاس، 13 بار شاتر دوربینش را فشار داد تا به عکسی که از همه معروفتر شد برسد

وقتی عکس‌هایی را که ادی آدامز از صحنه اعدام سرباز ویت‌کنگی ثبت کرده جست‌وجو می‌کنیم، به 13 قطعه عکس دست پیدا می‌کنیم؛ البته ممکن است او عکس‌های بیشتری هم ثبت کرده باشد، اما چرایی که تا حالا منتشر شده اینهاست.
از این بین، همان که کلت نزدیک شقیقه‌اش قرار گرفته معروف شده و باقی عکس‌ها کمتر دیده شده است. اینجا تعدادی از عکس‌ها را از لحظه‌ای که سرباز را دستگیر می‌کنند تا لحظه‌ای را که او را می‌کشند و رها می‌کنند، آورده‌ایم.

صابر محمدی

ادبیات و هنر

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها