حکایت داستان‌سرایی و علم‌ورزی

شاید بدترین راه برای درک علم‌ورزی رجوع به کتاب‌های عامه‌پسند علمی باشد. بر حسب تجربه شخصی در بیشتر این آثار، بویژه آنها که به علم تکامل زیستی می‌پردازند، علم را نوعی پیشرفت دائمی می‌نامند و در عین حال، علم‌ورزی را نوعی داستان‌سرایی معرفی می‌کنند. به یاد دارم در سنین ده تا 12 سالگی‌ام بشدت به خواندن کتب عامه‌فهم در باب فیزیک کوانتوم و نظریه نسبیت عام و خاص علاقه‌مند بودم و به‌عنوان یک نوجوان تصور می‌کردم پس از خواندن نسخه‌هایی ساده‌شده از آرای فاینمَن و هاوکینگ و واینبِرگ، می‌توانم به نوعی به نظریه‌پردازی و روایت‌سازی در آن حوزه‌ها بپردازم. این روزها نیز مطالعه آثاری چون «انسان خردمند» و «انسانِ خداگونه» و امثال آنها نیز رویای سرِ هم‌کردنِ روایتی تکاملی را به ذهن می‌افکند.
کد خبر: ۱۱۶۳۶۵۶

بهترین راه برای زدودنِ چنین تصوراتی، نظرافکندن به خودِ علمورزی است. برای نمونه داستان ژن FOXP2 را در نظر بگیرید: در یاختههای سازنده بدن ما، از روی این ژن پروتئینی تنظیمی ساخته میشود که بیانِ دیگر ژنها را کنترل میکند. جهش در این ژن میتواند در انسان به اختلال گفتاری بینجامد.

نسخههایی دیگر از این ژن در موش و پرنده نیز در تولید اصوات نقش بازی میکند. چنین مقدماتی برخی را بر آن داشت که تغییر در این ژن را سبب پیدایش زبان از جنس انسانیاش قلمداد کنند. اگر علمورزی را در همین جا متوقف کنیم، میتوانیم داستانهایی را متصور شویم که طی آن این ژن دودمان ما با خوشاقبالی دچار دگرگونیهایی شد که به ما موهبت زبان را ارزانی داشت!

تا مدتها روایت بر این قرار بود که دو جهش در این ژن که در خویشاوندان ما وجود ندارند علت پیدایش زبان بودند. الیزابِت اَتکینسون و همکارانش در شماره ۱۷۴ نشریه Cell به بررسی اثر انتخاب طبیعی بر این ژنها پرداختند. آنها محتوای ژنتیک افراد مختلف از نقاط مختلف جهان را بررسی کردند تا اثر انگشت انتخاب طبیعی را بر این ژن دریابند. در سادهترین شکل، اگر انتخابی بر ژن اثر نکرده باشد، جهشهای تثبیتشده در آن ژن نباید با الگوی تثبیت جهشها در بخشهای خنثای ژنوم ما تفاوت معناداری داشته باشد. بررسی گروه اَتکینسون نشان داد اثری از انتخاب طبیعی در ژن FOXP2 مشاهده نمیشود و یافتههای پیشین صرفاً به سبب بررسی شمار اندکی از انسانها به کژراهه افتاده بودند. با این نتیجه، روایات و داستانهایی که پیدایش زبان را به این ژن نسبت میدادند دیگر اعتباری ندارند.

غرض از ذکر این حکایت اینکه هزاران هزار صفحه داستانسرایی در باب پرسش علمی و علمورزی در باب آن پرسش، دو مقوله سراسر متفاوتند و هرگز نباید با هم اشتباه گرفته شوند. تاریخچه هر علمی پر است از فرضیاتی که پس از مدتها سروری، نه به سبب استدلالهای کلامی که با تکیه بر نتایج کمّی از میان میروند و فرضیاتی با همان سرعت جایگزین آن میشوند. ضرورت علمورزی آشنایی با همین میانکنشهاست.

دکتر عطا کالیراد

پژوهشگر زیستشناسی تکاملی در IPM

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها