کارشناسان در گفت‌وگو با جام‌جم مطرح کردند

استقلال بانک مرکزی؛ مهم‌تر از تغییر رئیس

در حالی که عمر دولت دوازدهم هنوز به یک سال نرسیده، ضعف تیم اقتصادی آن موجب شد رئیس‌جمهور سرانجام به تغییرات در این تیم رضایت دهد.
کد خبر: ۱۱۵۵۷۰۰

به این ترتیب تغییرات در تیم اقتصادی دولت دوازدهم از سیاستگذار پولی کشور شروع شد و دیروز ولیا... سیف که تنها یک ماه از دوره پنج ساله ریاستش بر بانک مرکزی باقی مانده بود، از این سمت برکنار و عبدالناصر همتی جایگزین او شد.

کارشناسان، برکناری سیف از بانک مرکزی را ضروری میدانستند، اما هشدار میدهند که اگر نهاد سیاستگذار پولی کشور مستقل نشود و دولت دست از مداخله در سیاستهای ارزی و پولی برندارد، رفتن سیف و آمدن همتی جز یک تکانه چندروزه، تاثیری بر اقتصاد کشور نخواهد داشت.

تیم طیبنیا در راه است؟

انتصاب همتی به عنوان رئیسکل بانک مرکزی، در حالی که دقیقا یک ماه قبل از سوی دولت به عنوان سفیر ایران در چین انتخاب شده بود، نشان میدهد در پشت صحنه تغییر و تحولات در بانک مرکزی، مسائل مهمی وجود داشته است. برای ارزیابی رفتار دولت در انتصاب همتی به عنوان سفیر ایران در چین در سوم تیرماه 1397 و سپس عقبگرد از این انتصاب و ارتقای او به عنوان رئیس بانک مرکزی در سوم مرداد 1397، باید به سال 1392 بازگشت. پنج سال پیش در ابتدای دولت یازدهم سه گزینه برای ریاست بانک مرکزی مطرح بود: سیف، همتی و نیلی. همتی گزینه مدنظر علی طیبنیا وزیر اقتصاد بود، اما نهایتا سیف که به نهاوندیان نزدیک بود به ریاست بانک مرکزی برگزیده شد. پس از آن، طیبنیا نیز همتی را به مدیرعاملی بانک ملی منصوب کرد.

در شرایط کنونی که گفته میشود قرار است طیبنیا مجددا به دولت بازگردد و احتمالا ریاست سازمان برنامه و بودجه را به عهده بگیرد، یکی از شروط طیبنیا برای پذیرش مسئولیت در دولت دوازدهم، هماهنگی سه پست اصلی اقتصادی یعنی بانک مرکزی، سازمان برنامه و بودجه و وزارت اقتصاد بوده است. گفته میشود شاپور محمدی، رئیس فعلی بورس که از افراد نزدیک به طیبنیا است، قرار است وزیر اقتصاد شود. در صورتی که این احتمال نیز محقق شود، آنگاه میتوان به قطعیت گفت که با انتصاب طیبنیا به ریاست سازمان برنامه و بودجه، شرایط مدنظر وی برای هماهنگی سه پست اصلی اقتصادی دولت محقق خواهد شد؛ بنابراین انتصاب همتی به ریاست بانک مرکزی میتواند گام اول از سهگانه مدنظر طیبنیا قلمداد شود، البته اگر در دقیقه 90 نظر روحانی برنگردد.

بانک مرکزی پایگاه اقتصاددانان باشد

محمدرضا رنجبر فلاح، مدیرعامل سابق بانک تجارت:

مدیران به دو دسته بزمی و رزمی تقسیم میشوند. دسته اول در زمانی که شرایط کشور عادی است سر کار میآیند و از وضعیت خوب بهره میبرند و همه چیز را به نام خودشان تمام میکنند، اما برخی دیگر مدیران دوران رزم هستند و در شرایط نامطلوب اقتصادی قبول مسئولیت میکنند. زمانی که مدیرعامل بانک تجارت بودم بارها اعلام کردم در همه جای دنیا بانک مرکزی پایگاه اقتصاددانان است نه دانشآموختگان حوزه مالی. به نظر میرسد رئیسکل جدید بانک مرکزی باید نسبت به این موضوع دقت نظر لازم را داشته باشد و از افرادی که در حوزههای ارزی پیشرفته آگاهند، استفاده کند.

بانک مرکزی صندوقدار دولت شده است

مهدی پازوکی، عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی:

شرایط اقتصادی کشور بسیار خاص است و انتصاب آقای همتی به عنوان رئیسکل بانک مرکزی خبر خوبی بود که شنیدیم. اما باید توجه داشت مشکلات نظام پولی، ارزی، اداری، مالی و بودجهای با تغییر رئیسکل حل نمیشود و به هماهنگی مجموعه تیم اقتصادی دولت نیاز دارد. تیم اقتصادی دولت مانند تیم فوتبال عمل میکند و کوچکترین ناهماهنگی باعث میشود آنها در بازار خودشان را ببازند. از سوی دیگر باید تاکید کرد سیاستهای بانک مرکزی باید تغییر کند و یک بانک مرکزی مستقل را تشکیل دهد. اکنون بانک مرکزی صندوقدار دولت است و متاسفانه مدیرانی در دولت به کار گرفته شدند که میانگین معدل آنها از میانگین معدل مدیران دهه 60 پایینتر است. از جمله اقداماتی که آقای همتی باید در اولویت قرار دهد خروج بانکها از بنگاهداری است.

تغییرات در بانک مرکزی ریشهای نخواهد بود

ابوالقاسم اثنیعشری، اقتصاددان و عضو تجدیدنظر شورای رقابت:

فکر میکنم تغییر در بانک مرکزی اساسی نخواهد بود وگرنه فردی مانند آقای کمیجانی سالهاست که به عنوان قائممقام و معاون در بانک مرکزی حضور دارد لذا بنا نیست تغییرات زیربنایی در این نهاد اتفاق بیفتد، یعنی تغییرات به صورت پایهای نخواهد بود و مسیر و چارچوبها تعیین شده است.

عمده این تغییرات بر اساس مسائل و شرایط روانی است و برخی اوقات ممکن است باعث چابکی کارها شود.

در مجموع به نظرم این تصمیم آنی نبوده و از سال گذشته بحث تغییر رئیسکل مطرح بوده است. به نحوی که قرار بود از فروردینماه سال جاری رئیسکل تغییر کند.

سیف مشورتپذیر نبود

بهاءالدین حسینیهاشمی مدیر عامل سابق بانک صادرات:

به نظرم با توجه به اینکه آقای همتی با اقتصاد ایران آشناست میتواند مثمر ثمر باشد. به هر حال گرچه دلار 4200 تومانی از سوی معاون اول رئیسجمهور اعلام شد اما این موضوع برآیند و خروجی بانک مرکزی بود.

در بحرانهای اقتصادی شرایط بیرونی هم نقش داشته و فقط دلیل مشکلات موجود شرایط درونی نبوده است.

سیاستهای پولی در بانک مرکزی درست نبوده و امیدواریم با این تغییر یک تجدیدنظر یا بازخوانی در سیاستهای پولی و نظارت بر بازار پول و سرمایه اتفاق بیفتد.

متاسفانه سیاستگذاری پولی ـ ارزی ما در بانک مرکزی درست نبوده و در بانک مرکزی دوران آقای سیف مشورت پذیری وجود نداشت که مجموعه این عوامل باعث شد بانک مرکزی حرف کسی را نشنیده و متوجه اشتباهاتش نشود.

تغییر ظاهری یا اساسی؟

محمد واعظ، عضو هیات علمی دانشگاه اصفهان:

اگر چنانچه این تغییر بیانگر تغییر سیاستهای اقتصادی باشد قطعاً مؤثر است اما اگر ما سیاست و ساختار را ثابت فرض کنیم تغییر رئیسکل بانک مرکزی تغییر تعیینکنندهای نخواهد
بود.

این بحث به این موضوع برمیگردد که مفروض ما چیست؟ یعنی مفروض ما این است که این تغییر نماد تغییرات بعدی در ساختار و سیاست پولی و ارزی کشور است یا نه این تغییر صرفاً تغییر مسئولی بدون دست زدن به ساختار یا سیاستها است.

باید صبر کرد تا آقای همتی ایدههای خودشان را طرح کنند و ببینیم آیا این ایدهها تحولی متناسب در ساختار بانک مرکزی ایجاد میکند؟

موضوعی که کمتر به آن پرداخته میشود ساختار درونی بانک مرکزی است آیا بانک مرکزی اساساً با ساختار موجودش توانایی نظارت بانکی تعیینکننده دارد یا ساختار بانک مرکزی باید تحولات متناسب با موضوع مسئولیت خود را پیدا کند؟

دیدگاههای همتی درباره استقلال بانک مرکزی

تیرماه سال 1392 که همتی یکی از گزینههای ریاست بانک مرکزی بود، در مصاحبهای دیدگاههای خود را درباره استقلال بانک مرکزی مطرح کرد که بازخوانی آن خالی از فایده نیست.

تأثیر نقدینگی بر رشد قیمتها یک اصل مسلم در اقتصاد است.

وقتی شما با واردات عظیم کالاهای واسطهای و مواد اولیه و ... عملا تولید با قیمتهای پایین اما وابسته به ارز را سودآور کردید با قطع ارز یا بالارفتن قیمت تمامشده مواد و کالاهای واسطهای به خاطر بالا رفتن قیمت ارز آنها نیز بسرعت قیمتها را بالا میبردند.

با کاهش شدید ارزش پول ملی طبیعی است که مردم برای حفظ قدرت خرید خود به داراییهایی نظیر طلا و ملک و ارز خارجی روی بیاورند.

بررسیها نشان میدهد استقلال بانک مرکزی در اعمال سیاستهای پولی با رشد تورم در کشورها رابطه منفی دارد.

صحبتهای زیادی در مورد استقلال بانک مرکزی شده است و بیشتر مباحث انجام گرفته در کشورمان در این زمینه شکلی و حقوقی است، در حالی که آنچه در استقلال بانک مرکزی مهم است عوامل تعیینکننده آن است.

به نظر بنده سه عامل مهم وجود دارد که اقتصاددانان در مورد آن تأکید دارند و شاخص استقلال بانک مرکزی تلقی میگردند: یکی میزان اهمیت ثبات قیمتها در مقایسه با سایر اهداف اقتصاد کلان است. با توجه به مهمترین وظیفه بانک مرکزی که کنترل تورم و حفظ ارزش پول ملی است، این شاخصه بسیار مهم است؛ دومین مورد این است که چه نهادی تصمیمگیرنده نهایی درباره سیاست پولی است و نحوه حل اختلاف بین بانک مرکزی و دولت چگونه خواهد بود و سومین نیز این است که چه میزان محدودیت برای دولت در استقراض از بانک مرکزی وجود دارد.

گروه اقتصاد

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها