برف سپید و زیبایی که طی دو روز گذشته قدم مبارکش را بر زمین تشنه و خشکیده ایرانمان گذاشت، متفاوت بود با تمام برف‌هایی که در این چند سال اخیر شاهدش بودیم.
کد خبر: ۱۱۱۷۸۲۵

زیبا و درخشان بود و در عین حال سنگین و رنگین؛ سبک بود و گریزپای، اما خیال گریختن نداشت و ماند و بارید و بارید؛ آنقدر که پیراهنی سپید و چشمنواز شد از پولکهای درخشان در هم تنیده و بر تن کوه و دشت و جنگل و شهر و روستا نشست؛ زیبا و رویایی با ارتفاعی که در برخی مناطق به دهها سانتیمتر رسید و نوستالژی دهههای پربرف گذشته را زنده کرد؛ گذشتهای که نیمی از سالش پر بود از برف و سرما و آدم برفی و کرسی و گپهای طول و دراز شبانه؛ پر از رسم و رسوم زیبا و دوستداشتنی که در هر گوشه از این سرزمین به طریقی و آدابی برگزار میشد و مردم زمستان زده را سرگرم میکرد. مراسمی که البته در دهههای اخیر و همزمان با کوچ تدریجی برف و کولاک، بساطشان جمع و یا کمرنگ شد و به خاطره همان بارشهای پرخیرو برکت گذشته پیوست. این آیینها البته بیشترشان جمع میشد در یک شب خاص که همان شب چله بود و هنوز هم کمابیش پابرجاست. گرچه در طول زمستان هم آیینهایی بود که سرما و رخوت این فصل را از تن مردمان بیرون کند و شور و نشاط را میانشان بازگرداند.

عروسی پیر شالیار

شاید بتوان از کردستان به عنوان سرزمینی یاد کرد که آداب و رسوم زمستانیاش پررنگتر از سایر استانهاست، امری که ظاهرا طبیعی است، زیرا کردستان سرزمین برف و سرماست.

یکی از مهمترین این مراسم که هنوز هم نزدم مردم اورامان کردستان پابرجا و بسیار محترم است، جشن بزرگ مردم اورامان در بهمن ماه است که در سالروز ازدواج پیرشالیار برگزار میشود. این مراسم هر سال در آغاز فصل چله کوچک در سه مرحله و طی سه هفته انجام میشود.

مراسم پیرشالیار در واقع مراسم سالگرد ازدواج یک پیر عرفانی منطقه هورامان به نام شالیار است که ریشه در اعتقادات و آیینهای مردم این سرزمین دارد و برای خود داستان و حکایت مفصلی دارد.

این یادواره هر سال با انجام مراسم (خبر) در شامگاه روز پنجشنبه اولین هفته از بهمن آغاز میشود که در این مراسم (خبر) کودکان و نوجوانان گردوهای درختان باغ قدیمی منتسب به باغ پیرشالیار را به در خانههای شهر میبرند و فرا رسیدن مراسم عروسی (زماون) پیرشالیار را در چهارشنبه و پنجشنبه هفته بعد نوید میدهند.

برنامههای متنوع و جذابی در طول این یک هفته اجرا میشود .

بعد از نماز عصر روز چهارشنبه موعود (هفته بعد) مراسم دف زنی و رقص عرفانی در محوطه خانه پیرشالیار تا نزدیک غروب برپا میشود، عصر پنجشنبه نیز همین مراسم دف و سماع عرفانی با حضور مردم ادامه پیدا میکند و مراسم با نشست شبانه در پنجشنبهشب (شب جمعه) در خانه پیر موسوم به (شب نیشت) و ذکر و تهلیله و شعر به پایان میرسد.

کردستانیها خوراکیهایی هم مخصوص زمستان داشتند؛ از جمله خربزه (کالک) که در سرکه بار میگذاشتند و اعتقاد بر این بود که خوردن کالک ترش بدن را در مقابل بیماریها و سرمای هوای زمستان مقاوم میکند.

سنتهای کویر

کویریهای اصفهان و استانهای همجوار از جمله آران و بیدگل هم معتقد بودند که «شب چله» مخفف چهله و برگرفته از عدد چهل و این یعنی صرفا نشاندهنده گذشت یک دوره زمانی است که شاید الزاما چهل روز هم نباشد. به همین خاطر در بیشتر روزهای زمستانی معجونی با ترکیب برف و شیره انگور یا خرما در کرسی گرم زمستانی، محفل خانوادههای آران و بیدگلی بود و امروز هم اگر برفی باشد مثل روزهای گذشته، باز این معجون طرفداران زیادی دارد.

مردم آران و بیدگل شلغم، چغندر و زردک را هم برای تقویت بدن در مقابل سرمای پاییز و زمستان، مفید میدانند و پخت غذاهای سنتی و بومی این شهر همچون حلیم محلی، شامی نخودچی، قیمه ریزه، گوشت و لوبیا، کاچی، کالجوش و کوفته برنج و تنقلاتی مثل جوزقند، کشمش، نخودچی، گردو، بادام، قیسی، برگه زردآلو یا برگه گلابی را فراموش نمیکنند.

کفزنی خراسانیها

خراسانهای سه پاره شده امروز، روزگاری یک خطه بود و خراسان بزرگ نام داشت. آیین و رسومش هم تقریبا مشابه بود. یکی از این رسوم که خاص زمستان است و هنوز در خراسان جنوبی طرفدارانی دارد، مراسم کف زدن است. در این مراسم که از سرگرمیهای زمستان و بویژه شب و روز یلداست، ریشه گیاهی به نام چوبک را که در این دیار به «بیخ» مشهور است، در آب خیس کرده و پس از چند بار جوشاندن، در ظرف بزرگ سفالی به نام «تغار» میریزند. مردان و جوانان فامیل با دستهای از چوبهای نازک درخت انار به نام «دسته گز» مایع مزبور را آنقدر هم میزنند تا به صورت کف درآید و این کار باید در محیط سرد صورت گیرد تا مایع مزبور کف کند. کف آماده شده با مخلوط کردن شیره شکر آماده خوردن شده و پس از تزئین با مغز گردو و پسته برای پذیرایی مهمانان برده میشود. در این میان گروهی از جوانان قبل از شیرین کردن کفها با پرتاب آن به سوی همدیگر و مالیدن کف به سر و صورت یکدیگر شادی و نشاط را به جمع مهمانان میافزایند گاهی نیز در شبهای برفی برای شگون مقداری از کف را روی برفها میریزند.

سنگ باران گیلانیها

آیین جالب سنگ باران هم مخصوص گیلانیهای قدیمی است. در گیلان تمنای برف و باران از سنگ متداول بوده و تا سالهای اخیر در مناطق کوهستانی گیلان، بویژه منطقه رودبار زیتون و تالش وجود داشته است. در گذشته بعضی طایفهها، چند قطعه سنگ مخصوص را در آب مینهادند و میشستند و برف و سرمای شدید پدیدار میشد. به این عمل سنگجده یا یده میگفتند. زمانی که تیمورلنگ تبریز را گشود و به دیدار شهر اردبیل رفت، «سنگ باران» را از دیدنیهای شهر نام برد.

همچنین در رشت به هنگام خشکسالی یکی از سنگهای دستاس را به ریسمانی میبستند، به چاه میافکندند و تا بارندگی کافی، آن را خارج نمیکردند، چرا که سنگ دستاس از نظر فرهنگی در نزد عامه مردم مقدس است و باور دارند که حضرت فاطمه زهرا(س) علیه آن را متبرک کرده است.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها