هاتف روایتی امروزی از داستانی قدیمی

شبکه‌های تلویزیونی همه ساله برای ماه محرم سریال‌هایی را تدارک می‌بینند که هر یک به نوعی با این ایام پیوند خورده و به شکل غیرمستقیم به آن می‌پردازند.
کد خبر: ۱۰۸۴۵۷۱

در این بین قالب ملودرام بیش از سایر قالب‌ها مورد توجه مخاطبان بوده و مورد استفاده فیلمنامه‌نویسان قرار می‌گیرد. دلیل آن هم به این مساله بازمی‌گردد که ملودرام قابلیت بیشتری برای روایت چند قصه در کنار یکدیگر و پررنگ‌تر کردن مفاهیم اخلاقی دارد. به همین سبب هم در سال‌های اخیر با تعداد زیادی ملودرام تلویزیونی با پس‌زمینه اجتماعی روبه‌روییم که عملا یک داستان اصلی را در کنار چند داستانک پیش برده و به سرانجام می‌رسانند. امسال هم شبکه یک سیما پس از دهه نخست محرم، سریالی تحت عنوان هاتف به کارگردانی داریوش یاری را روی آنتن برده که با توجه به ساختار کلی‌اش مورد توجه مخاطبان قرار گرفته است.

حاج ابراهیم و وصیت ناتمام

یکی از ایده‌های قدیمی که مخاطب آشنایی کاملی با آن دارد، حلالیت طلبیدن قهرمان داستان به واسطه اشتباهی است که مرتکب شده است. در اینجا هم حاج ابراهیم دچار مشکلی شده و دین مردی جوان به نام باقر روی دوشش گذاشته شده که باید آن را به سرانجام برساند. اما از یک طرف مرد جوان در تصادف رانندگی کشته شده و در سوی دیگر هم ابراهیم نیز در سفر کربلا از دنیا می‌رود، در حالی که فرصت تمام کردن حرفش با دخترشیحانه) را پیدا نمی‌کند. فروغ فروهیده بهعنوان نویسنده فیلمنامه، کارش را از جای مناسبی آغاز کرده و از طریق ابراهیم، مخاطب را وارد قصه‌ای پر پیچ و خم می‌کند. تصادف باقر و مرگ حاج ابراهیم، نقطه عطف‌های مناسبی در دو قسمت نخست است که داستان را وارد فاز تازه‌ای کرده و به تنش‌های میان صادق، پونه و ریحانه رنگ و لعاب مناسبی می‌دهد.

داستان صادق

یکی از شخصیت‌های کلیدی در پیشبرد قصه این مجموعه تلویزیونی که تیپ ـ شخصیتی قابل قبول و باورپذیر به نظر می‌رسد. مردی در آستانه میانسالی که همیشه متکی به پدر خود بوده و حتی کسب و کارش را با حمایت او رونق داده و همچنان هم در خانه پدری همراه همسر و فرزندانش سکونت دارد. طلبکاری را می‌توان مهم‌ترین وجه از شخصیت او به حساب آورد که در دوره‌های مختلف هر بار به شکلی بروز کرده و مخاطب را با شخصیت درونی او آشناتر می‌کند. برای مثال می‌توان به آتشسوزی در کترینگاش اشاره کرد که بهخاطر سهلانگاری خودش رخ داده، اما نه تنها خود را مقصر نمی‌داند بلکه با کارشناس بیمه هم گلاویز می‌شود! فروهیده از این شخصیت بخوبی بهعنوان عنصر پیشبرنده داستان بهره گرفته و تنش‌های میان او و ریحانه را افزایش داده است.

ریحانه: خبرنگاری در جست‌وجوی حقیقت

یکی از مشاغلی که تا به امروز در سریال‌های مختلف به آن پرداخته شده، اما این پرداخت بندرت عمیق و نزدیک به حقیقت بوده، خبرنگاری است. شغل سخت و پرمرارتی که در هاتف برای ریحانه انتخاب شده و از آن به عنوان یک عنصر کلیدی نیز بهره گرفته شده است. جست‌وجوگری وجه غالب شخصیت اوست که بخوبی پرورش یافته و ریحانه را به سمت حقیقت سوق می‌دهد. حقیقتی که یک سر آن در ماجرای ورشکستگی شوهرش(دانیال) بوده و سر دیگرش در دین مانده بر ذمه پدرش است. گره ماجرای مربوط به مرگ برادرش در کودکی نیز به دست ریحانه باز شده و اوست که حقیقت را ولو به قیمت یخ زدنش (به روایت خود) کشف می‌کند. با این حال کلیشه‌ها به این شخصیت هم سرایت کرده و در برخی موارد به آن لطمه وارد کرده است که اوج آن را در نحوه پیگیری ماجرای قتل دختر جوان به دست مرد میانسال(بنکدار) مشاهده می‌کنیم.

گزارش یک قتل و داستانکی جذاب

فروهیده برای جذابتر کردن داستان خود نیاز به داستانک‌هایی داشته که به موازات داستان اصلی پیش رفته و به سرانجام برسد. داستانک مربوط به قتل دختر جوان ساکن خانه‌ای که برای دختران آسیب‌دیده جامعه تدارک دیده شده، یکی از آنهاست که ریحانه نقشی کلیدی در پیشبرد آن داشته و معمای حاصل از آن بخوبی ذهن مخاطب را به خود مشغول می‌کند. برای مثال هم می‌توان به دستبند خاصی اشاره کرد که بنکدار از طلاهای همسرش به دختر جوان هدیه داده است. در این بین تنها می‌توان به حضور بیش از اندازه عنصر تصادف در پیشبرد داستان اشاره کرد که لطمه‌هایی به کار وارد کرده است. برای مثال تنها کافی است به ماجرای نوشتن شماره تلفن توسط ریحانه برای زن سرایدار و رسیدن آن به دست بنکدار از طریق وی اشاره کرد.

حضور پررنگ مفاهیم دینی و قرآنی در هاتف

یکی از دغدغه‌های همیشگی کارگردان‌های سریال‌های تلویزیونی، چگونگی تنیدن مفاهیم دینی در تاروپود فیلمنامه است، به نحوی که مخاطب آن را کاملا درک کند. در هاتف هم نویسنده فیلمنامه توجه خاصی به این موضوع داشته و در برخی مواقع به آیه‌هایی از کلامالله مجید هم اشاره‌ای می‌کند. برای مثال می‌توان به آیه قاب گرفته شده روی دیوار محل کار وکیل ریحانه اشاره کرد که ارتباطی تمام عیار با داستانک مربوط به بنکدار دارد. چندان مذهبی نبودن ریحانه که در قسمت اول به آن اشاره می‌شود، نکته مهمی است که به کشف و شهود وی در مسیر یافتن حقیقت جلای خاصی بخشیده است.

هاتف و نقطه قوتی به نام بازیگر

مجموعه تلویزیونی هاتف از طیف متنوعی از بازیگران بهره گرفته که برخی از آنها همچون رزیتا غفاری و بهزاد خداویسی در سال‌های اخیر بسیار کم کار شده‌اند و مخاطب همچنان نسبت به آنها حس مثبتی دارد. در حقیقت یاری با هوشمندی روی بازیگرانی مانور داده که مخاطب از آنها تصویر ذهنی دارد. زیبا بروفه که زمانی او هم در قاب کوچک بسیار پرکار بود، در نقش ریحانه تلاش کرده تا به لایه‌های درونی نقش رسیده و آن را به تصویر بکشد. کاری که تا حدودی هم در انجامش موفق بوده است. از یک طرف شاهد جنگیدن او بهعنوان خبرنگار و از سوی دیگر سردرگمی‌اش برای حل معمای پیچیده ماجرای پدر و نیز شوهرش دانیال را می‌بینیم که بروفه در به تصویر کشیدن این دو وجه موفق عمل کرده است. محمد حاتمی هم انتخاب بسیار خوبی برای ایفای نقش صادق بوده و بازی بیرونی‌اشکاملا با شخصیت فرافکن و طلبکارش جور درمی‌آید. بخصوص شکل رابطهاش با خانواده و نیز گفت‌وگوی او با عمویش که دیالوگ‌های خوب نوشته شده این سکانس را عالی ادا می‌کند. خداویسی هم در نقش بنکدار بازی به اندازه‌ای را به نمایش گذاشته که در عین حال متفاوت هم به نظر می‌رسد. مرد ثروتمندی که در میانسالی بهدنبال عشقی است که در زندگی مشترک خود به دست نیاورده و در این مسیر فاجعه‌ای را رقم می‌زند. در این میان تنها حمید گودرزی در نقش دانیال دور از انتظار ظاهر شده و نقش خود را به شکلی کاملا تخت و یکنواخت اجرا کرده است که نکته منفی تیم بازیگران هاتف محسوب می‌شود.

کسری همایونی‌افشار

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها