عامل اصلی ربایش و مرگ بنیتا در حاشیه بازسازی صحنه جرم:

به من رحم نکنید

عاملان ربایش و مرگ دلخراش بنیتا دختر هشت ماهه با انتقال به محل حادثه، صحنه جرم را بازسازی کردند. پدر و مادر بنیتا در حاشیه این مراسم خواستار اعدام متهمان در ملأعام شدند.
کد خبر: ۱۰۵۶۲۲۶

بازسازی صحنه جرم

به گزارش جام‌جم، صبح دیروز ده‌ها نفر از اهالی منطقه مشیریه تهران پشت داربست‌های نیروی انتظامی در خیابان مطلبی غربی جمع شده بودند. چند مرد جوان با لباس‌های مشکی، خود را به بالای پشت‌بام‌ها رسانده و تعدادی از زنان محله نیز در کنار پنجره‌ها به نقطه‌ای مشترک در خیابان خیره شده بودند. آفتاب ساعت 10 و 15 دقیقه، با تمام توان به سر و صورت آنها می‌تابید که ناگهان صدای شاتر دوربین‌های عکاسی و همهمه خبرنگاران به هوا بلند شد. ماموران پلیس، دو سارق آدم‌ربا را از ون نیروی انتظامی پایین آورده بودند. شعار «قاتلان بنیتا، اعدام باید گردند» در فضا پیچید. چند نفر قصد عبور از داربست‌ها را داشتند، اما ماموران مانع‌شان شدند. صورت‌ها از خشم، گر گرفته بود و هر لحظه بر شدت شعارها افزوده می‌شد.

متهمان لباس آبی به تن داشتند. آنها 29 خرداد امسال برای خرید موادمخدر به مشیریه آمده بودند، اما وقتی با خودروی روشن یکی از اهالی روبه رو شدند، آن را دزدیدند. داخل خودرو، دختری هشت ماهه به نام بنیتا حضور داشت که پدرش برای بستن در پارکینگ خانه، لحظه‌ای او را رها کرده بود. یکی از سارقان پس از سرقت، خودرو را همراه بنیتا در یکی از خیابان‌های پرتردد مامازند رها کرد و باعث فوت این کودک به‌دلیل شدت گرما گرسنگی و تشنگی شد. جسد بنیتا، شش روز پس از سرقت پیدا شد.

ماموران پلیس، متهمان را بسختی از میان انبوه جمعیت به مقابل خانه بنیتا رساندند. بنرهای ترحیم، دیوار خانه را پر کرده و چشم‌های خیره بنیتا در یکی از بنرها، هر دو سارق را می‌پایید. طولی نکشید پدر بنیتا هم برای بازسازی صحنه جرم از خانه بیرون آمد. درست مثل روز حادثه، خود را روی کاپوت خودروی پراید انداخت. در چشم سارق اصلی خیره شد و فریاد کشید: «مگر آن روز داد نزدم بچه‌ام در ماشین است؟ مگر نخواستم نگه داری؟» صدایش که به اوج رسید با مشت چند ضربه به شیشه جلوی ماشین کوبید. شیشه خرد شد و خون، مشت‌های گره کرده او را پر کرد. بدن مرد، شل شد و به آرامی روی کاپوت ماشین افتاد. حرف‌هایش از لابه‌لای گریه‌هایش شنیده می‌شد: «گفتم بچه‌ام در ماشین است؛ نگه دار. آن موقع هر چی روی شیشه زدم نشکست.» پدر بنیتا، روز حادثه برای متوقف کردن سارق، برف پاک‌کن‌ها را گرفته بود، اما با کنده شدن آنها به‌دلیل سرعت بالا و حرکات مارپیچ متهم، تعادلش را از دست داد و روی زمین افتاد.

قطره‌های اشک، صورت گر گرفته پدر بنیتا را پر کرده بود. با اشاره دست، خیابانی را که سارق از آنجا متواری شده بود، نشان داد و گفت: «از همین خیابان دور شد و فرار کرد. در سر خودم می‌زدم. نفسم بند آمده بود؛ آنقدر داد زدم بچه‌ام در ماشین است. آخر سر یکی با ماشین آمد و سارق را دنبال کردیم، اما فایده‌ای نداشت. آن روز می‌خواستیم به عیادت مادربزرگم برویم که این اتفاق افتاد.» اهالی، لحظه‌ای چشم از پدر بنیتا برنمی‌داشتند. عده‌ای از آنها کودکان خود را در بغل گرفته بودند.

خواسته ما قصاص در ملأعام

پیش از بازسازی صحنه جرم، سردار عباسعلی محمدیان، رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ با حضور در خانه بنیتا با پدر و مادر داغدار کودک هشت ماهه دیدار کرد. مادر بنیتا هنوز شوکه بود. چهره‌اش رنگ پریده و شانه‌هایش خمیده شده بود. چند جمله بیشتر به زبان نیاورد. گفت: «دخترم فرشته بود. دیشب رفتم سر خاکش، امروز صبح هم رفتم.» نفسی گرفت؛ نفسش بالا نمی‌آمد: «من فقط قصاص می‌خواهم. باید زودتر اعدامشان کنند. چرا رسانه‌ها صورتشان را شطرنجی می‌کنند؟ باید صورتشان پیدا باشد تا همه چهره‌شان را ببینند. آنها بچه مرا کشتند. باید زجرکش شوند همان‌طور که بچه‌ام را زجرکش کردند، همان‌طور که من وقتی تخت خالی دخترم را می‌بینم، زجر می‌کشم.»

شانه‌های پدر لرزید. گوشه چادر مشکی مادربزرگ بنیتا نیز لحظه‌ای با اشک چشم‌های او یکی شد. مادر یاد روز حادثه افتاد: «وقتی برای شکایت رفتیم، گفتند بروید شنبه بیایید. امروز تعطیل است. چرا این حرف را زدند؟» سردار محمدیان با شنیدن این حرف، افسر پرونده را صدا زد. وقتی آمد، پدر بنیتا گفت: «این مامور در کنار ما بود.» به گفته سرگرد بابک نمک‌شناس، رئیس مرکز اطلاع‌رسانی پلیس پایتخت «همزمان با روز حادثه، معاون جنایی پلیس آگاهی تهران به مرخصی رفته بود، اما برای تسریع در شناسایی سارقان و پیدا کردن بنیتا، مرخصی‌اش را لغو کرد.»

می‌خواهم روح دخترم در آرامش باشد

پدر بنیتا هم پس از بازسازی صحنه جرم خواستار اعدام قاتلان در ملأعام شد و به جام‌جم گفت: «امروز وقتی دو بار با مشت به شیشه ماشین زدم، خرد شد اما آن روز هر چه این کار را کردم اتفاقی نیفتاد. من می‌خواهم روح دخترم در آرامش باشد. متهمان باید اعدام شوند.» او با بیان این‌که نباید بنیتا را در خودرو تنها می‌گذاشت، افزود: «منطقه مشیریه از مدت‌ها پیش، پاتوق معتادان شده به همین خاطر پنج سال پیش برای خرید خانه در محله‌ای دیگر، در طرح مسکن مهر ثبت‌نام کردم و 40 میلیون تومان پول دادم، اما خانه‌ای به من تحویل داده نشد. مجبور شدم اینجا زندگی کنم. اگر خانه‌ام آماده شده بود، این اتفاق نمی‌افتاد. من می‌پذیرم روز حادثه نباید دخترم را در ماشین رها می‌کردم و از تلاش‌های نیروی انتظامی هم خیلی ممنونم، اما متهمان باید به خاطر کاری که کردند، در همین محله اعدام شوند.»

رحم نکنید

محمد، متهم اصلی پرونده وقتی با پدربزرگ بنیتا روبه‌رو شد از او خواست هر چه زودتر اعدامش کنند و به او رحم نکنند. پدربزرگ بنیتا هم خطاب به متهم گفت: اگر فقط خودرو را سرقت می‌کردی، رضایت می‌دادیم، اما با مرگ نوه‌ام داغی بر دل ما گذاشتی که با اعدام تو هم آرام نمی‌شود.

رسیدگی به پرونده در دادسرای جنایی تهران

به گزارش میزان، عباس جعفری‌دولت‌آبادی، دادستان تهران در واکنش به حادثه قتل بنیتا توسط یکی از متهمان سابقه‌دار، با بیان این‌که به این پرونده خارج از نوبت رسیدگی می‌شود، گفت: «به پرونده این متهم از طریق درخواست احاله در دادسرای جنایی تهران رسیدگی خواهد شد. به سرپرست دادسرای جنایی نیز تاکید شده است در اتخاذ تصمیم و ارسال پرونده به دادگاه تسریع شود.»

متهمان در پزشکی قانونی

قرار است صبح امروز ـ شنبه ـ هر دو سارق برای تعیین سلامت روانی به پزشکی قانونی منتقل شوند تا پس از گزارش پزشکی قانونی درباره علت مرگ و وضعیت روانی متهمان کیفرخواست آنها صادر شود.

بعد از رها کردن کودک شیشه کشیدم

مرد معتاد تصور نمی‌کرد سرقت خودرو او را با اتهام قتل روبه‌رو کند. از اولیای‌دم می‌خواهد زودتر قصاصش کنند و به او رحمی نکنند. او حالا باید منتظر تکمیل تحقیقات و حکم قضات دادگاه کیفری استان تهران درباره خود باشد. محمد 33 ساله، 29 تیر امسال پس از ربودن دختر هشت ماهه، او را در حاشیه خیابانی در مامازند رها کرد و شش روز بعد پس از دستگیری راز جنایت او فاش شد.

سابقه‌داری؟

بله. به اتهام موادمخدر و سرقت و نزاع چند بار دستگیر و راهی زندان شده‌ام.

آخرین بار کی از زندان آزادی شدی؟

حدود یک ماه قبل.

به چه اتهامی دستگیر شده بودی؟

سرقت.

اهل مشیریه هستی؟

نه، پیش همسر صیغه‌ای‌ام در حوالی ورامین زندگی می‌کردم.

پس آن روز مشیریه چکار داشتی؟

با دوستم مهدی برای خرید شیشه به آنجا رفته بودیم. مهدی با دیدن خودرو از من خواست آن را سرقت کنم. من هم سریع سوار شدم و خواستم فرار کنم که صاحب خودرو به برف‌پاکن آویزان شد. او روی شیشه می‌کوبید و می‌گفت دخترم داخل ماشین است. من فقط به فکر فرار بودم و با حرکت مارپیچ کاری کردم که تعادلش را از دست بدهد و خودرو را رها کند.

بعد چه کردی؟

به سمت اتوبان امام علی (ع) رفتم و خودم را به جاده خاوران رساندم. با مهدی در قیامدشت قرار گذاشتیم و حدود نیم ساعت بعد همدیگر را در قیامدشت دیدیم. او ضبط خودرو، کیف زنانه و محتویات داشبورد را برداشت و رفت.

چرا بچه را جایی نگذاشتی تا پیدا شود؟

وقتی مهدی تنهایم گذاشت، من هم خودرو را در مامازند در کنار بلواری رها کردم و به خانه دوستم رفتم و آنجا مواد کشیدم و خوابیدم بعد به خانه همسر صیغه‌ای‌ام رفتم. اگر مهدی کمی پیش من می‌ماند و تنهایم نمی‌گذاشت، بچه را به آژانس می‌دادم بیاورد.

در این مدت سراغ بچه نرفتی؟

نه.

اما تحقیقات پلیس نشان می‌دهد، دنبال خرید پوشک بچه بوده‌ای؟

برای برادرزاده 9 ماهه‌ام می‌خواستم.

چطور دستگیر شدی؟

ابتدا مهدی دستگیر شد و ساعت 10 شب ماموران مرا در خانه همسرم شناسایی کردند. همسرم 50 سال دارد. ابتدا خواستم خودم را به جای پسر او معرفی کنم که ماموران متوجه دروغم شدند.

گفتم کودک را با آژانس برگردان

می‌گوید، پنج روز بعد از سرقت خودرو، وقتی متوجه شده پلیس در جست‌وجوی کودک است، موضوع را به ماموران اطلاع داده است. مرد معتاد سعی دارد همه تقصیرها را گردن دوستش بیندازد و خود را تبرئه کند.

روز حادثه چه اتفاقی افتاد؟

با محمد برای خرید موادمخدر به مشیریه رفته بودیم. محمد گوشی تلفن همراهش را بیرون آورد به خاله‌اش زنگ بزند که متوجه پراید شدیم. او سوار پراید شد و آن را سرقت کرد. من هم فرار کردم.

محمد می‌گوید تو نقشه سرقت را طراحی کردی؟

من سارق نیستم. او مرا به آنجا برده بود تا مواد بخریم.

در قیامدشت وسایل ماشین را سرقت نکردی؟

نه. وقتی فهمیدم بچه داخل ماشین بوده به آنجا رفتم تا ببینم بچه زنده است یا نه. بعد هم به محمد گفتم، من نیستم. بچه را با آژانس برگردان. اگر ثابت شد یک پیچ از ماشین سرقت کرده‌ام، مرا مجازات کنید. من خودم موضوع را به پلیس خبر دادم.

بعد از پنج روز و مرگ بچه؟

من از محمد و سرنوشت بچه خبر نداشتم. وقتی فهمیدم پلیس به‌دنبال بچه است موضوع را خبر دادم. من نمی‌دانستم بچه‌ای داخل خودروست.

دوربین‌های کنترل سرعت به پلیس کمک نکرد

رئیس پلیس آگاهی تهران در حاشیه بازسازی صحنه ربایش منجر به مرگ بنیتا، دختر هشت ماهه با بیان این که امروز (شنبه) پرونده به دادسرا ارسال می‌شود، ابراز امیدواری کرد کیفرخواست متهمان طی یک هفته آینده از سوی دادسرا صادر شود.

سردار عباسعلی محمدیان دیروز درباره روند تحقیقات پلیس در این پرونده گفت: «بلافاصله پس از اطلاع پلیس از خبر ربایش بنیتا، رئیس کلانتری و ماموران تجسس در محل حاضر شدند. تحقیقات آنها نشان می‌داد سارقان پس از سرقت خودرو، برای رسیدن به محل سکونت خود مسیری کوتاه را انتخاب کرده و از جلوی هیچ دوربین ترافیک و ثبت سرعت عبور نکرده‌اند. این در حالی بود که ما تمام دوربین‌های سطح شهر را 24ساعته رصد می‌کردیم.»

او به شناسایی عاملان حادثه اشاره کرد و افزود: « در حالی که اقدامات پیچیده ماموران ادامه داشت، فردی ناشناس با پلیس تماس گرفت و اطلاعاتی درباره متهمان داد. ماموران در محل حاضر شدند و یکی از متهمان را دستگیر کردند اما او مدعی شد سرقت را فرد دیگری انجام داده است.»

سردار محمدیان افزود: «ماموران برای دستگیری فرد دوم وارد عمل شدند و سرانجام ساعت 22 سه‌شنبه شب، محل اختفای او را شناسایی کردند. آنها پس از ورود به این محل، با پوشک بچه و شیرخشک روبه‌رو شدند که این موضوع ما را به زنده بودن بنیتا امیدوار کرد، اما در تحقیقات متوجه شدیم این وسایل متعلق به برادرزاده متهم است.»

به گفته رئیس پلیس آگاهی تهران، متهم منکر ربودن بنیتا شد تا این‌که به رهاکردن خودرو در یکی از خیابان‌های پرتردد مامازند پاکدشت، یک و نیم ساعت پس از حادثه اعتراف کرد.

وی افزود: «با حضور ماموران در محل رها کردن خودرو مشخص شد شیشه‌های پراید بالاست و بنیتا هم داخل آن جان باخته است. سارق یک‌و‌نیم‌ساعت پس از سرقت، خودرو را رها کرده بود، اما به‌دلیل عدم عبور از مقابل دوربین‌ها، هیچ ردی از او در دست نبود.»

سردار محمدیان در پاسخ به پرسش خبرنگاری مبنی بر این‌که متهم پیش از این 130 فقره سرقت مرتکب شده و با قرار وثیقه آزاد بوده است، نیز گفت: «از اتهام این فرد اطلاعی نداریم چون پرونده‌اش در پاکدشت مورد رسیدگی قرار گرفته است.» وی با بیان این‌که ظرف دو سه روز آینده، علت اصلی مرگ بنیتا از سوی پزشکی قانونی اعلام می‌شود، از بررسی 35 سرفصل و انجام تحقیقات در هشت استان خبر داد و افزود: «بخشی از اقدامات پلیس ظاهری است و مردم آن را می‌‌بینند، اما بخشی دیگر سری و از طریق سیستم‌ها انجام می‌شود. ما 35 سرفصل را در دستور کار خود داشتیم و حتی در هشت استان دیگر موارد مشکوک را بررسی کردیم، اما پس از احراز هویت، معلوم شد هیچ‌کدام از آنها بنیتا نیستند.»

سردار محمدیان به انتشار گسترده ماجرای بنیتا در فضای مجازی اشاره کرد و گفت: «ما می‌خواستیم روز شنبه اطلاعیه‌ای در فضای مجازی منتشر کنیم، اما خانواده بنیتا زودتر این کار را انجام دادند و ما برای جلوگیری از دوباره کاری اطلاعیه‌ای صادر نکردیم. فضای مجازی یک فرصت است و تمام اطلاعاتی که از این طریق به دست پلیس رسید، بررسی شد.»

وی با بیان این‌که پلیس از همان ابتدای حادثه در کنار خانواده بنیتا بود، افزود: «برای پیگیری این حادثه، معاون جنایی پلیس آگاهی داوطلبانه مرخصی‌اش را لغو کرد و در همان روز پنجشنبه (روز حادثه) اقدامات وسیع پلیس آغاز شد. روزی که متهمان دستگیر شدند، همراه سردار حسین ساجدی‌نیا، فرمانده انتظامی پایتخت در پلیس آگاهی تهران، منتظر شنیدن خبر زنده بودن بنیتا بودیم، اما وقتی اطلاع دادند جسدش پیدا شده از شدت تلخی ماجرا به گریه افتادیم. ما انتظار تعریف از پلیس را نداریم و همین که این متهمان دستگیر شده‌‌اند برایمان کافی است.»

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها