تابستان، تلویزیون و مخاطب کودک و نوجوان

پیش به سوی نشاط و شـادی

روزهای گرم و طولانی تابستان، ساعات فراغت زیادی را برای کودکان و نوجوانان فراهم می‌سازد که شبکه‌های تلویزیونی قادر به پر کردن بخش مهمی از آن هستند.
کد خبر: ۱۰۴۶۰۶۳

از تولید برنامه‌هایی جذاب و سرگرم‌کننده برای این قشر عظیم گرفته تا خرید آثاری از کشورهای مختلف جهان که مناسب حال این گروه سنی باشد. تلویزیون ایران از دهه 60 که تنها دو شبکه برنامه‌های خود را روی آنتن می‌فرستادند تا به امروز که شبکه‌های مختلف تاسیس شده و حتی شبکه‌ای به نام پویا برای این گروه سنی در نظر گرفته شده، برنامه‌های مختلفی را در سه ماه تابستان روانه آنتن کرده تا بخشی از اوقات فراغت کودکان و نوجوانان را به شکلی مفید و مناسب پر کند. حال نگاهی گذرا به برخی مجموعه‌های تلویزیونی و برنامه‌های جذاب شبکه‌ها در سال‌های مختلف درباره کودکان و نوجوانان می‌اندازیم که در گذر زمان به خاطره‌ای شیرین برای نسل‌های مختلف تبدیل شده‌اند.

محله بهداشت و محله برو بیا؛ شیرینی عصر جمعه زیر سایه جنگ تحمیلی

بیژن بیرنگ و مسعود رسام در سال‌های ابتدایی دهه 60 که جنگ تحمیلی سایه خود را روی ایران انداخته بود، عصر جمعه‌های شاد و مفرحی را با این دو برنامه تلویزیونی برای مخاطبان انبوه خود رقم زدند. محله‌ای متشکل از چند نوجوان و خانواده‌هایشان که در آیتم‌های مختلف روی آنتن رفته و در عین حال رگه‌هایی از فانتزی هم دارند. برای مثال هم می‌توان از شخصیت‌های جذابی همچون: زورو، پدر و پسر کیمیاگر و ... یاد کرد. از طرف دیگر در فیلمنامه این دو مجموعه توجه خاصی هم به پیام‌رسانی شده و لابه‌لای داستان هر قسمت پیامی هم در قالب بهداشت به مخاطبان کودک و نوجوان منتقل می‌شد. به همین خاطر هم شخصیت بامزه‌ای به نام هپلی خلق شده و به عنوان نمادی از کثیفی ظاهری عاملی برای تشویق مخاطبان کم سن و سال برنامه به رعایت بهداشت به حساب می‌آمد. جالب این‌که محله بهداشت و محله بروبیا در برهوت تولید برنامه های جذاب دهه یاد شده در میان طیف‌های سنی دیگر هم طرفداران پروپاقرصی پیدا کرده و از طریق آنها بسیاری از تکیه‌کلام‌های شخصیت‌ها وارد فرهنگ عامه کوچه و بازار شد که نمونه شاخص آن خود هپلی بود. انتخاب درست بازیگر هم دیگر نقطه قوت برنامه‌های فوق بوده که شیرینی فوق‌العاده‌ای هم به کلیت آن می‌بخشید. برای مثال می‌توان به اکبر عبدی، حمید جبلی و آتیلا پسیانی اشاره کرد که همگی آنها در عنفوان جوانی بوده و محله بهداشت و بروبیا به پله‌ای برای پیشرفت آنها در سینما و تلویزیون تبدیل شد.

کودکی با طعم تهران قدیم

زوج بیرنگ و رسام پس از موفقیت همه‌جانبه محله بهداشت این بار با مجموعه در خانه که برای پخش در برنامه کودک و نوجوان ساخته شده بود، پا به خانه‌های مردم ایران گذاشتند. در خانه داستان چند نوجوان در محله‌ای از محله‌های اصیل و قدیم تهران است که در هر قسمت با ماجرایی مواجه شده و در نهایت بر آن فائق می‌آمدند.

قصه هایی ساده و قابل درک برای مخاطبان اصلی خود که رنگ و بویی از رفاقت‌های کودکانه را با خود داشته و از جنس زمانه خود به حساب می‌آمدند. با آمدن جواد از شیراز به خانه خاله خود، داستان برپایه تضاد میان جواد و پسرخاله‌اش(علی) شکل گرفته و با ورود پسر همسایه (محسن) به این جمع، مثلث جالبی شکل می‌گیرد. گاه این سه نفر محور داستان بوده و گاه اطرافیان آنها همچون پدر و مادر علی و عزیز خانم (صاحبخانه) داستان را پیش می‌برند. از شاخص‌ترین قسمت‌های در خانه می‌توان به اپیزود به دنبال گنج رفتن علی، مرتضی و محسن در حیاط خانه قدیمی عزیز خانم در کنار اپیزود مربوط به گم شدن کیف پول ناظم مدرسه و پیدا کردن آن توسط پسرها اشاره کرد که شیرینی دلنشینی با خود دارند، اما همه اپیزودها به این شیرینی نبوده و گاه رگه‌هایی از تلخی با خود دارد که از جمله می‌توان به اختلاف به وجود آمده میان عزیز خانم و پدر و مادر علی بر سر قبض آب و برق اشاره کرد که در نهایت به خوبی و خوشی به پایان می‌رسد.

فوتبالیست‌ها، رویایی به نام جام جهانی

یکی از مشهورترین انیمیشن‌های تولید ژاپن بود که کشورهای زیادی مبادرت به خرید و پخش آن کردند. در ابتدای دهه 90 میلادی، دولت ژاپن سرمایه‌گذاری کلانی روی فوتبال کرد تا آن را که همیشه زیر سایه بیسبال قرار داشت از رکود خارج سازد. ورود به مرحله نهایی جام جهانی فوتبال، رویای فدراسیون فوتبال این کشور بود که انیمیشن فوتبالیست‌ها کاملا در راستای آن ساخته شده است. پخش نخستین قسمت‌های فوتبالیست‌ها در ایران نیز مصادف با روزهایی بود که فوتبال ایران چندان حال و روز خوبی نداشت و جام‌جهانی رویای فوتبالدوستان کشور بود. به همین خاطر هم هیجان بالای مسابقات بین تیم‌های این انیمیشن به مذاق مخاطبان به خصوص کودکان و نوجوان‌ها خوش آمد و یکی از پربیننده‌ترین برنامه‌های کودک و نوجوان لقب گرفت. هر چند که به مرور قهرمان بازی‌های اغراق‌آمیز کاگه‌رو، واکاشی زوما و سایرین جذابیت‌های خود را از دست داده و مخاطبان کم و سن سال آن جذب تیم رویایی سال 98 ایران شدند که با شکست استرالیا رویاهای آنان را به واقعیت پیوند زدند.

بازم مدرسه‌ام دیر شد

یکی از خاطره‌انگیزترین برنامه‌های کودک و نوجوان اوایل دهه 60 که مخاطبانی از گروه‌های دیگر سنی را هم مجذوب خود کرد. داستان ساده و سرراست پسر نوجوان بی‌نظم و بازیگوشی که هر بار دیر به مدرسه رسیده و در آخر نیز پای صحبت‌های مرشد و شاگردش می‌نشیند که گفته‌هایشان مرتبط با حال و روز اوست. حضور اکبر عبدی در کنار اسماعیل داورفر، مهین شهابی و عنایت شفیعی، مهمترین نقطه قوت بازم مدرسه‌ام دیر شد به حساب می‌آید که بدون شک عبدی نقش پررنگ‌تری در شیرین‌تر شدن آن دارد. در این برنامه‌های مطابق تولیدات اندک آن سال‌ها، در کنار سرگرمی به وجوه آموزشی و تربیتی آن نیز توجه شده و بخش پایانی‌اش به این امر اختصاص داده شده است.

از فیتیله‌ای‌ها تا خاله شادونه

در یک دهه اخیر و با کاهش تولیدات تلویزیون بخصوص در حیطه سریال‌های تلویزیونی، برنامه‌های کودک و نوجوان هم به سمت برنامه‌هایی رفت که در آن یک گروه مانند فیتیله‌ای‌ها به اجرای برنامه‌هایی با آیتم‌های مختلف سرگرم‌کننده پرداخته یا یک شخصیت عروسکی مانند پنگول با تکیه بر صداسازی درخشان هومن حاجی‌عبداللهی به جذب مخاطبان کم‌سن و سال‌تر خود می‌پرداخت.

در کنار اینها شاهد حضور خاله‌های مختلفی همچون شادونه در برنامه‌های طیف سنی کودک بودیم که قصه‌گویی در راس کارشان قرار داشت. در این میان آنچه تا حدود زیادی کمرنگ شده، توجه به طیف سنی نوجوان در برنامه‌های تولید شده برای فصل تابستان است. برنامه‌هایی همچون در خانه یا ما می‌توانیم که در ساختار هردوی آنها این توجه خاص کاملا به چشم می‌آمد. البته امیدواریم که در تابستان سال جاری این نقص برطرف شده و بار دیگر شاهد تولید و پخش آثاری جذاب برای این طیف سنی پرتعداد باشیم.

محله گل و بلبل و تداوم موفقیت به مدد مخاطب‌شناسی

برنامه‌سازی برای طیف سنی کودک و نوجوان کار سخت و پیچیده‌ای است و به همین دلیل نیز بسیاری از برنامه‌سازان موفق قاب کوچک تلویزیون، برنامه‌سازی برای دیگر گروه‌های سنی را به آن ترجیح می‌دهند. در این میان تعداد معدودی هستند که همچنان برای این گروه برنامه می‌سازند و داریوش فرضیایی یکی از شاخص‌ترین آنهاست. برنامه محله گل و بلبل در سری نخست با همه ضعف‌ها و قوت‌هایش توانست مخاطبان پروپاقرصی از کودکان و تا حدودی نوجوان‌ها را جذب خود کند. این گروه پس از گذشت مدتی با بهره‌گیری از تجربیات سری نخست، سری دوم محله گل و بلبل را با قصه‌ای جذاب‌تر و با تکیه بر جلوه‌های ویژه قابل تامل جلوی دوربین بردند که با استقبال گرم مخاطبان روبه‌رو شد. آنچه که نقطه قوت سری دوم به حساب می‌آید، چیزی نیست جز تکیه بر تخیل و تلاش برای به تصویر کشیدن آن. همچنین باید به بازیگران آن همچون بهنوش بختیاری، اکبر عبدی، نادر سلیمانی، امیر نوری و ارژنگ امیرفضلی اشاره کرد که با درک درست خود از نقش و فانتزی حاکم بر آن به نقش‌های خود جان بخشیده‌اند.
به نظر می‌رسد برنامه‌های مختص کودکان و نوجوانان در ایام تابستان باید بیش از هر چیز به تخیل و داستان‌گویی توجه کنند تا در پر کردن بخشی از اوقات فراغت مخاطبان خود موفق باشند.

کسری همایونی افشار

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها