بازی نقش مهمی در رشد شخصیت کودکان بر عهده دارد؛ نقشی که بسته به سن و سال کودک و رشد و تکامل او تغییر می‌کند. با رشد سنی و شخصیتی کودک، نوع بازی‌های او هم تغییر پیدا می‌کند. بر این اساس می‌توان بازی‌های مورد علاقه کودکان را در سنین مختلف به چند گروه پرطرفدار تقسیم کرد. بازی‌های تقلیدگونه در صدر این گروه قرار می‌گیرد. در مرتبه بعدی، کودکان سراغ بازی‌های نمایش‌گونه می‌روند و در مرحله‌ای از رشد به بازی‌های تخیلی می‌رسند. هر کدام از این بازی‌ها بر رشد روانی و درمانی کودک تاثیر می‌گذارند.
کد خبر: ۱۰۰۷۲۴۴

بازی‌های تقلیدگونه

برای کودک انسان هیچ چیز راحت‌تر از تقلید نیست. او از همان سال‌های ابتدایی تولد براساس غریزه به تقلید بسیاری از رفتارها می‌پردازد. به این ترتیب می‌توان از سن یک تا پنج سالگی را اوج استفاده از غریزه تقلید نام برد. در مرتبه نخست، کودکان برای تقلید، سراغ پدر و مادر خود می‌روند و فعالیت آنها را جزء به جزء تقلید می‌کنند. همین‌جاست که دخترها به انجام کارهای زنانه علاقه نشان می‌دهند و پسربچه‌ها کارهای مردانه انجام می‌دهند. نکته جالب این که از طریق بازی‌های تقلیدگونه، کودک نقش‌هایی را که در بزرگسالی برعهده می‌گیرد، تمرین می‌کند و با فرورفتن در نقش بزرگسالان، تجربه‌ای جدید از دنیای بزرگسالی به دست می‌آورد.

بازی‌های نمایش‌گونه

بازی‌های نمایش گونه، نقاط مشترک زیادی با بازی‌های تقلیدگونه دارند. در این نوع بازی کودک به نمایش رفتار اطرافیانش در قالب بازی می‌پردازد، اما نکته تمایز اینجاست که در بازی‌های تقلیدگونه کودک صرفا به تقلید رفتار بزرگ ترها می‌پردازد و در بازی‌های نمایش گونه، در قالب بزرگ‌ترها فرو می‌رود، اما رفتاری دارد که انتظارخودش را از نقشی که به عهده گرفته به دیگران نشان می‌دهد. در بازی‌های نمایش گونه کودک تا جایی که می‌تواند نداشته‌ها و محرومیت‌هایش را به تصویر می‌کشد و آرزوهایش را به زبان کودکانه بیان می‌کند. در بازی‌های نمایش گونه، اطرافیان در صورت توجه می‌توانند با خواسته‌های پنهانی کودک خود آشنا شوند.

بازی‌های تخیلی

این نوع بازی‌ها که جزو پرطرفدارترین بازی‌ها بین کودکان هستند، به آنها این امکان را می‌دهد تا با استفاده از قدرت ذهنشان روابط تازه‌ای ایجاد کنند و اشیای پیرامونشان را به شکل‌هایی دربیاورند که در دنیای واقعی ندارند. در همین نوع بازی است که کودک به اشیای بی‌جان اطرافش، جان می‌بخشد، با آنها به دور دنیا سفر می‌کند، از اعماق پنهان دریاها سر در می‌آورد و به آسمان‌ها پرواز می‌کند. کودک در سایه قدرت تخیلش، مرحله به مرحله در بازی‌هایش جلو می‌رود.

نکته مهم دیگر این است که کودک دیگر به الگوپردازی و تقلید نمی‌پردازد و صرفا از آنچه در ذهنش تخیل می‌کند، بهره می‌گیرد.

همبازی‌های تخیلی هم همین جا به بازی کودکان وارد می‌شوند تا جایی که تجربه دوست یا همبازی تخیلی به تجربه مشترک بسیاری از کودکان تبدیل می‌شود. دوست تخیلی می‌تواند یک شخص، یک حیوان یا چیزی باشد که کودک در ذهن خود خلق کرده، تا همدم و همبازی او باشد. در بسیاری از بازی‌ها، کودک دوست دارد که یک همبازی داشته باشد تا از بازی لذت بیشتری ببرد. زمانی که کودک همبازی دلخواه ندارد، در ذهن خود یک همبازی تخیلی به وجود می‌آورد.

در شرایطی که کودک تجارب ناخوشایندی از بازی کردن با سایر کودکان دارد یا به لحاظ کمرویی، قدرت برقراری ارتباط با دیگران را ندارد، همبازی تخیلی را به همبازی واقعی ترجیح می‌دهد.

نکته مهم اینجاست که دوستان تخیلی بچه‌ها، کودکانی هستند هم جنس و هم سن و سال خودشان که برای آنها اسم‌هایی هم تعیین می‌کنند. ویژگی دوست یا همبازی تخیلی این است که هر وقت کودک بخواهد حاضر است. همبازی تخیلی کاملا مطیع کودک است. هرچه او بخواهد انجام می‌دهد و هر زمان که اراده کند، حضور دارد.

همبازی تخیلی نزد کودکان تیزهوش، بیشتر از کودکانی است که از نظر هوشی در حد متوسط قرار دارند. داشتن یک همبازی تخیلی، نشانه‌ای از قدرت خلاقیت کودک است و به همین دلیل برای کودکان عقب مانده ذهنی، این مساله نمی‌تواند مورد چندانی داشته باشد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها