بازسازی صحنه قتل فرزندان

قاضی سیدجواد حسینی، بازپرس جنایی مشهد خود را به محل جنایت رساند. آنها پس از حضور در آپارتمان مورد نظر با جسد غرق در خون دختر و پسری روبه‌رو شدند.

پدربزرگ دو کودک در بازجویی‌های مقدماتی گفت: چند روز بود که با دخترم تماس می‌گرفتم، اما او جواب نمی‌داد. امشب نگران او و دو فرزندش شدم، به همین خاطر خود را به اینجا رساندم. چند بار زنگ زدم، اما فاطمه در را باز نکرد. از داخل خانه صدای تلویزیون می‌آمد، به همین خاطر به موضوع مشکوک شدم و در را شکستم. در داخل خانه با صحنه هولناکی روبه‌رو شدم.
اجساد دو نوه 8 و 9 ساله‌ام در فاصله کمی از یکدیگر روی زمین افتاده بود. خواهر و برادر با ضربه‌های چاقو به قتل رسیده بودند، اما اثری از فاطمه نبود.

ردپای مادر در قتل

ماموران در ادامه متوجه شدند حدود دو روز از قتل می‌گذرد و روشن بودن کولر، فضای خانه را سرد نگه داشته و از تعفن اجساد جلوگیری کرده بود. آثار بریدگی در کف دست دخترک نشان می‌داد او در برابر قاتل قصد داشته مقاومت کند. کشف لباس‌های خونین فاطمه در خانه و ناپدید شدن مرموزش، احتمال قتل توسط او را مطرح کرد و این زن به اتهام قتل دو فرزندش تحت تعقیب پلیس قرار گرفت. از سوی دیگر، نبود آثار ورود به زور بر در خانه و سرقت نشدن وسایل قیمتی این احتمال را قوت بخشید.

کارآگاهان پی بردند پدر خانواده سال 89 فوت کرده و فاطمه از آن زمان سرپرستی دو فرزندش به نام‌های آرش و سیما را به عهده گرفته بود. او همزمان با مرگ شوهرش دچار مشکلات روحی شده و قرص‌های آرامبخش مصرف می‌کرد.

در ادامه تحقیقات مشخص شد فاطمه به بجنورد گریخته که ماموران با ترفندهای پلیسی او را به مشهد کشانده و دستگیر کردند. زن جوان در بازجویی‌ها به قتل دو فرزندش اعتراف کرد و گفت: بعد از مرگ همسرم، من و فرزندانم با مشکلات بسیاری روبه‌رو شدیم. چندی قبل تصمیم گرفتم برای این که فرزندانم را از این مشکلات رها کنم، آنها را به قتل برسانم. سرانجام روز حادثه دست به کار شده و با چاقو دختر و پسرم را کشتم. سیما مقاومت کرد، اما خیلی زود تسلیم نقشه‌ام شد. بعد از کشتن آنها، جسدشان را همان‌جا رها کرده و گریختم. من فرزندانم را کشتم تا دیگر سختی نکشند.

بازسازی صحنه قتل

زن 33 ساله که با دستور قضایی در بیمارستان روانی بستری است، هفته گذشته به محل جنایت منتقل شد تا صحنه قتل را بازسازی کند. فاطمه در حضور قاضی حسینی و افسر جنایی در تشریح انگیزه‌اش گفت: سال 89 همسرم فوت کرد، از آن زمان مسئولیت نگهداری دو فرزند خردسالم را به عهده گرفتم و آنها را بزرگ کردم. آرش در کلاس سوم ابتدایی تحصیل می‌کرد و سیما کلاس دوم ابتدایی بود. روزگار برایم سخت سپری می‌شد و طاقت این همه مشکل را نداشتم. نمی‌توانستم از فرزندانم نگهداری کنم. به همین خاطر نقشه قتل آنها را طراحی کردم. عصر روز حادثه به هریک از آنها چند عدد قرص خواب‌آور که خودم مصرف می‌کردم، خوراندم. وقتی آنها گیج شدند و به خواب رفتند سراغشان آمدم. نمی‌خواستم آنها زجر بکشند. ابتدا سراغ آرش رفتم. چشمانش را باز کرد. باید نقشه‌ام را اجرا می‌کردم. او را با ضربه‌های چاقو کشتم. سیما بیدار شد و این صحنه را دید. وقتی خواستم ضربه چاقو را بزنم تیغه آن را گرفت اما به‌خاطر مصرف قرص‌ها توان دفاع نداشت و او را هم کشتم. بعد از قتل به آژانس تلفنی زنگ زدم و خودرویی را اجاره کردم. چند روز را با پیرمردی که راننده خودرو بود در شهرهای مختلف سپری کردم و پس از آن دوباره به مشهد بازگشتم که توسط کارآگاهان اداره جنایی دستگیر شدم. ابتدا می‌خواستم قتل را گردن پیرمردی خیالی بیندازم اما همه شواهد علیه من بود، به همین خاطر اعتراف کردم. هنوز باورم نمی‌شود که فرزندانم را کشته‌ام. هر شب کابوس می‌بینم. نگاه معصوم فرزندانم مقابل چشمانم هست.

پس از بازسازی صحنه قتل، بازپرس به کارشناسان پزشکی قانونی ماموریت داد تا سلامت روحی و روانی فاطمه را بررسی کنند. همچنین به کارآگاهان دستور داد درباره انگیزه اصلی این زن از قتل فرزندانش تحقیق کنند.