
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
به بهانه نزدیک شدن به روزهای پایانی دهه محرم که مصادف با آغاز ماجرای اسارت اهل بیت(ع) است به بازخوانی خطبه امام سجاد(ع) در شام میپردازیم که توصیفی تاثربرانگیز از مناقب خاندان پیامبر(ص) بویژه امیر مومنان علی(ع) است. امام زینالعابدین(ع) خطبه را با معرفی خویش آغاز میکنند، اما سخن ایشان با همین مقدمه نخستین به پایان میرسد، چراکه یزید نمیگذارد خطبه از حد این سرآغاز اولیه فراتر برود و دستور میدهد مؤذن با سر دادن اذان، کلام امام را قطع کند و او را از ادامه سخن بازدارد. اما تاثیر همین معرفی آغازین به گونهای است که مخاطبان را به گریه میاندازد و حقانیت اهل بیت علیهمالسلام را که یزید اینگونه به هتک حرمتشان دست یازیده یادآور میشود. این معرفی کوتاه، نخست در قالب ویژگیها و صفات و سپس در قالب سابقه و پیشینه امام سجاد(ع) و خاندان اهل بیت(ع) بیان میشود.
در معرفی نخست، امام زینالعابدین(ع) بیان میدارند خداوند به اهل بیت علیهمالسلام شش صفت ویژه ارزانی داشته که عبارتند از علم، بردباری، سخاوت، فصاحت، شجاعت و محبت در قلوب مؤمنین و بعلاوه با هفت ویژگی، ایشان را بر دیگران فضیلت بخشیده است. اینکه پیامبر بزرگ اسلام، امیرالمومنین علی علیهالسلام، جعفر طیار، حمزه، امام حسن و امام حسین علیهالسلام را از این خاندان قرار داده است. حضرت در اینجا میفرمایند: «[با این معرفی کوتاه] هر کس مرا شناخت که شناخت، اما برای آنان که مرا نشناختند با معرفی پدران و خاندانم خود را به آنان میشناسانم.»
اما معرفی دوم که ناظر به پیشینه و سوابق خاندان امام بوده و لحنی شیوا، سخنورانه و حماسی دارد از این قرار است: «ای مردم! من فرزند مکه و منایم، من فرزند زمزم و صفایم، من فرزند کسی هستم که حجرالاسود را با ردای خود حمل و در جای خود نصب فرمود. من فرزند بهترین طواف و سعیکنندگانم. من فرزند بهترین حجکنندگان و تلبیهگویان هستم. من فرزند آنم که بر براق سوار شد. من فرزند پیامبری هستم که در یک شب از مسجدالحرام به مسجدالاقصی سیر کرد. من فرزند آنم که جبرئیل او را به سدره المنتهی برد و به مقام قرب ربوبی و نزدیکترین جایگاه مقام باری تعالی رسید. من فرزند آنم که با ملائکه آسمان نماز گزارد. من فرزند آن پیامبرم که پروردگار بزرگ به او وحی کرد، من فرزند محمد مصطفی و علی مرتضایم.»
تا اینجا بجز اشاره پایانی، سخن از ویژگیهای پیامبر اکرم(ص) بود که خلافت کنونی، بظاهر داعیه رهروی آن را دارد، اما امام سجاد(ع) بر آن نیست تا با تکیه بر وجوه توافق جمعی، موارد اختلاف را نادیده بینگارد و تنها بر نوادگی پیامبر تکیه و تاکید ورزد، چه اینکه نسبت خونی و نژادی ملاک حقانیت نیست، اما بودن در زمره باوفاترین یاران و مؤمنترین پیروان و استمرار بر این یاری و پیروی قطعا ملاکی کافی و وافی به شمار میآید. اینجاست که نوبت به امیر مومنان علی(ع) میرسد که رشادتهای خالصانهاش اینچنین از زبان فرزند و جانشین دوم او در امامت مسلمین بازگومی شود: «من پسر آن کسی هستم که برابر پیامبر با دو شمشیر و با دو نیزه میرزمید، و دو بار هجرت و دو بار بیعت کرد و در بدر و حنین با کافران جنگید، و به قدر چشم برهم زدنی به خدا کفر نورزید، من فرزند صالح مومنان و وارث انبیا و از بین برنده مشرکان و امیر مسلمانان و فروغ جهادگران و زینت عبادتکنندگان و افتخار گریهکنندگانم. من فرزند بردبارترین بردباران و افضل نمازگزاران از اهل بیت پیامبر هستم. من پسر آنم که جبرئیل او را تائید و میکائیل او را یاری کرد. من فرزند آنم که از حرم مسلمانان حمایت فرمود و با مارقین و ناکثین و قاسطین جنگید و با دشمنانش مبارزه کرد. من فرزند بهترین قریشم، من پسر اولین کسی هستم از مومنین که دعوت خدا و پیامبر را پذیرفت. من پسر اول سبقتگیرندهای در ایمان و شکننده کمر متجاوزان و از میان برنده مشرکانم. من فرزند آنم که به مثابه تیری از تیرهای خدا برای منافقان و زبان حکمت عباد خداوند و یاریکننده دین خدا و ولی امر او و بوستان حکمت خدا و حامل علم الهی بود.»
این صفات به همین اشارات محدود نمیشود و حضرت در ادامه همچنان به ذکر مناقب پدر بزرگوار خویش حضرت علی علیهالسلام ادامه میدهند. از جوانمردی، سخاوت، جامعیت، سیادت، بزرگواری، صبر و رضا، عصمت و عبادت او میگویند و اینکه او دارای قلبی ثابت و قوی و ارادهای محکم و استوار و عزمی راسخ بود و همانند شیری شجاع وقتی نیزهها در جنگ به هم درمیآمیخت آنها را همانند آسیا خرد و نرم و بسان باد پراکنده میساخت. کسی که رشته اصلاب دشمنان خود را از هم گسیخت و شیرازه احزاب کفر را از هم پاشید. شیر حجاز و آقا و بزرگ عراق که مکی و مدنی و خیفی و عقبی و بدری و احدی و شجری و مهاجری است، و در همه این صحنهها حضوری پررنگ و موثر داشته است، اما آخرین توصیف از شخصیت بیبدیل مولای متقیان که از زبان امام زینالعابدین(ع) بیان میشود پیوند میخورد به آخرین فخر و مباهات این امام بزرگوار که در حد یک جمله باقی میماند و بلافاصله با دخالت حرمتشکنانه یزید مواجه میشود. این فخر نهایی چیست که طاقت خلیفه را طاق میکند و لرزه بر اندام او میاندازد؟ ذکر منقبت چه کسی از شیر خدا علی مرتضی(ع) برای غاصبان خلافت هراسناکتر است و خباثت و رذالتشان را عیانتر میکند؟ دیگر بر این آخرین توصیف و پیوندش به آن آخرین جمله، شرحی نمیتوان افزود: «... او سید عرب است و شیر میدان نبرد و وارث دو مشعر، و پدر دو فرزند: حسن و حسین. آری او، همان او [که این صفات و ویژگیهای ارزنده مختص اوست] جدم علی بن ابیطالب است. من فرزند فاطمه زهرا بانوی بانوان جهانم.»
محمد کامیار / جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
«جامجم» در گفتوگو با عضو هیات علمی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی به بررسی اثرات منفی حفر چاههای عمیق میپردازد
سخنگوی صنعت آب در گفتوگو با جامجم: