او خیلی سریع به نام خواننده مذهبی «ایرانی» نامش بر سر زبان ها افتاد، با اینحال برای مخاطبان ایرانی و فارسی زبان به سبب مصاحبه های اندک و محدودش، همچنان ناشناخته باقی مانده است. بی بی سی، دوشنبه گذشته با سامی یوسف درباره ایرانی بودن او و سبک و سیاقش گفتگو کرده است که به رغم پاسخ های محافظه کارانه سامی یوسف با بازخوردهای تند برخی از کاربران در شبکه های اجتماعی همراه شد.
گفتگو با این معرفی شروع شد: «سامی یوسف یا سیامک رادمنش برای ایرانی ها نامی آشناست هر چند تعداد آهنگ هایش به زبان فارسی محدود است اما تم اسلامی عرفانی آهنگ هایش باعث شده در میان گروه هایی در ایران طرفدار داشته باشد. در تهران به دنیا آمده اما سه ساله بوده که با خانواده اش به بریتانیا مهاجرت کرد. در نوجوانی برای سال ها در مصر زندگی می کرد و به همین دلیل آهنگ هایی هم به زبان عربی دارد. این روزها تازه ترین آلبومش به نام مرکز منتشر شده است.»
سامی یوسف در این مصاحبه به زبان انگلیسی صحبت کرد و درباره این آلبوم جدیدش گفت: «آلبوم جدیدم از صوفی گری الهام گرفته شده است. در ایران به آن صوفی گری گفته نمی شود. صوفی معنی منفی دارد. در حقیقت عرفان و معرفت واژه معادل آن است. این آلبوم در حقیقت از بعد پنهان و درونی مذهب اسلام صحبت می کند. من خیلی خوشحالم که بعد راز گونه ای را از اسلام بیان کردم.»
او در پاسخ به اینکه معنای واژه اسپریتیک چیست (که برای موسیقی اش ساخته است) گفت: «به این خاطر است که افراد من را اسم های مختلفی خطاب می کنند؛ نه اینکه دوست نداشته باشم اما فکر می کنم که درست نباشد. مثلا نمی شود یک آرایشگر را آشپز بنامید. من از یک پیشینه موسیقایی می آیم و نمی دانستم که موسیقی مذهبی چیست. من با موسیقی کلاسیک، موسیقی کلاسیک ایرانی، موسیقی ترکی و عربی و آذری بزرگ شدم. تاثیرات مختلفی گرفتم. به موسیقی کلاسیک غربی و موسیقی سنتی ایرانی علاقه دارم. من واژه اسپریتیک را درست کردم که یک اسم است و سعی دارد نقطه مشترک بین تمام سنت های بزرگ را نشان بدهد. در قلب تمام این سنت های بزرگ، حقیقت و واقعیت وجود دارد. در مورد مرکز صحبت می کنیم و تمام این سنت ها بیانگر حقیقت هستند.»
سامی یوسف نقطه تغییر به این نوع موسیقی را اینگونه شرح داد: «من از کودکی بچه خاصی بودم. بقیه سعی می کردند از خواننده های غربی کپی برداری کنند و با فرهنگ پاپ عجین بشوند، با مدل موی غربی و ظاهر غربی؛ من عاشق سنتم. من از چیزهای سنتی خوشم می آید.»
او در پاسخ به اینکه چرا در مصاحبه ها تاکیدی بر ایرانی بودن خود ندارد، گفت: «اول از همه همانطور که می دانید ما آذری هستیم؛ آذری های ایران. دوم اینکه می شود بگوییم که من یک ایرانی هستم. من از این خجالت نمی کشم. من به ریشه ایرانی خودم افتخار می کنم اما ملی گرا نیستم. وطن پرستی با ملی گرایی متفاوت است. یک جریان در ایران و همچنین در کشورهای دیگر هست که خیلی ملی گرا است، مخصوصا ایرانی های خارج از ایران. آنها خیلی ملی گرا هستند و هی می گویند ایران! ایران! مثل عبادت می ماند. (ولی) ملی گرایی منجر به فاشیسم می شود. من وطن پرست هستم اما ملی گرا نیستم. پاسپورت ایرانی ندارم و پاسپورت بریتانیایی دارم. از نظر قانونی ملیت من بریتانیایی است چون پاسپورت دیگری ندارم. من با این مسائل مشکلی ندارم. ایران را دوست دارم. همسرم آلمانی است و این کشور را هم دوست دارم. وقتی در مصر بودم با من مصاحبه می شد به من گفتند نگویم که در تهران متولد شدم. نصیحتم کردند چون می گفتند که اگر بگویم در تهران متولد شدم می گویند تو مسلمان شیعه هستی و از تو حمایت نمی کنند اما من به طور خاص بهشان گفتم که در تهران متولد شدم و عاشق این کشور هستم. اسم زمان تولد من سیامک است.»
سامی یوسف در پاسخ به اینکه آیا نکته ای هست که با هوادارانتان در میان بگذارید، گفت: «پیام خاصی ندارم. من یک موزیسین و یک خواننده ام. کارم را دوست دارم اما یک مشکل واقعی با هویت داریم. با احترام به هر نوع نظر سیاسی ما باید ببینیم که کی هستیم. ما در دنیای مدرن نمی دانیم که کی هستیم؛ یه جورایی گم شدیم. آن راهب بودایی تبت در کوه های هیمالیا می داند که کی هست اما ما نمی دانیم؛ توی این دنیای شلوغ لندن و غرب. دلیل اینکه این حرفم را می زنم که مثلا عده ای از جوانان ایرانی به منچستر یا لندن می آیند و بعد از دو سال می بینیم که لهجه گرفتند، می گویند من انگلیسی بریتانیایی ام و از هویت خودشان خجالت می کشند.»
او در پایان برنامه ترانه جدیدی از آلبوم مرکز به نام «خراسان» را به زبان انگلیسی خواند. همین اظهارات سامی درباره هویت و ملی گرایی کافی بود تا خون برخی به جوش آید و یکجانبه در شبکه های اجتماعی به او حمله کردند.
چند کاربر اینگونه نوشتند: «کسی که اسم فارسی خود را به اسم کاملا غربی تغییر داده و چون پدربزرگش متولد باکو است، اصرار دارد به آذربایجانی بودن (حتی آذری ایرانی هم نه) و ملیت خود را هم بریتانیایی معرفی می کند، چگونه می تواند برای ما از هویت سخن بگوید؟»، «هم موسیقی اریجینال نداشت هم کلی چرند راجع به ملیت و کشور و لهجه گفت. کاش دعوتش نمی کردین. خیلی درپیت بود!»، «واقعا صدا و شعرش مزخرف بود والا فکر نکنم توی ایران کسی به آهنگ های این یارو گوش کنه»، «تمام حرفاش سرشار از تناقض بود، کسی که حتی یک جمله نمی تونه فارسی حرف بزنه و هیچ سبکی توی موسیقی نداره چه جذابیتی داشت که بیاد برا مصاحبه؟»، «چرا فارسی حرف نمی زد؟ در حالی که انگلیسی اش را با لهجه فارسی حرف می زنه.»
البته کامنت هایی هم ضد این نظرات در شبکه های اجتماعی نوشته شده بود، از جمله اینکه: «الان یه عده فاشیت پان فارس می ریزن اینجا به این خواننده محترم بد و بیراه میگن»، «شماهایی که سامی رو قبول ندارین برین تحقیق کنین اول، اونو کل دنیا قبولش دارن. بعدشم ناراحتی شما از اینه که چرا گفت آذری ام، چرا فارسی حرف نزد.»، «چقدر خوب تعریف کرد ایرانی ها یا بهتر بگیم فارس های خارج از ایران رو. اکثرا به نوعی فاشیم دچار شدن، اگه یکی فقط کامنت های اینجا رو بخونه می فهمه که کاملا راست گفته.» (روزنامه هفت صبح)
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد