
در ایام امتحانات حساسیت دانشآموزان و خانوادهها نسبت به امر تحصیل چند برابر میشود. اما از آنجا که نمیدانند حساسیت و دغدغه خود را چگونه باید راهبری کنند، به دامهای تبلیغاتی مؤسسات رنگارنگ آموزشی در مسیر خود میافتند.
میگویند همواره ناآگاهی عدهای بستر سوءاستفاده عده دیگری میشود. در حوزه آموزش، دانشآموزان به دلیل سن کم و دسترسی محدود به تجربه و اطلاعات از جمله اقشاری هستند که به شدت در معرض این سوءاستفادهها قرار دارند. علاوه بر این شیوههای غیرعلمی و کهنه ارزیابی تحصیلی از سوی دیگر، بستر را برای سوءاستفادههای آموزشی فراهم کرده است. به طوری که گردش مالی بالا در این حوزه دندان طمع بسیاری را گرد میکند و فصل امتحانات دانشآموزان مصادف با فصل پر کردن کیسه گروهی از آموزشگاهداران توصیف میشود و حتی در این رابطه با یکدیگر رقابت هم دارند و سعی در ارائه شیوههای ابتکاری نیز میکنند.
آموزش فقط برای آموزش!
همچنین در حال حاضر نگاه به مدرسه و آموزشهای مدرسهای نه به چشم هدف (هرچند کوتاه مدت) که به چشم یک مسیر برای ورود به دانشگاه باعث شده دانشآموزان و معلمان و بعد از آن دانشجویان و اساتید فرصت تعلیم و تربیت را از خود و طرف مقابل بگیرند و به این بهانه که باید برای تحصیل در مقطع بالاتر(که همیشه هم وجود دارد) آماده شوند، از اساس امر آموزش و پژوهش و تربیت باز بمانند و بازار مکارهای برای دلالان آموزشی فراهم کنند. تسری این نگاه غلط که اتفاقاً نه ریشه در سنت ما دارد و نه در مدرنیته ادعایی ما نشانی از آن دیده میشود، باعث به وجود آمدن و رشد مؤسسات آموزشی شده که آموزش برای آموزش را دنبال میکنند و با حذف تربیت و کاربرد آموزشها و مهارتهای مورد نیاز دانشآموزان در هر پایه به نظام آموزشی کشور لطمه میزنند و آن را به صورت سطحی در میآورند.
خلاصه یکی از ساختمانهای آموزشگاهی محله سیدخندان تهران، پنجشنبه گذشته میزبان همایشی بود که در آن دانشآموزان پایه سوم دوره دوم متوسطه دین و زندگی را با آهنگ و ترانه ظرف حدود سه ساعت در همایشی رایگان فرا میگرفتند.
آموزش و پرورش کجای ماجراست؟
مشاهده تراکتهای تبلیغاتی این اقدام مثلاً آموزشی، اطراف مدارس، مخاطب غیر دانشآموز را که از بیرون به گود آموزش نگاه میکند با سؤالات زیادی در گیر میکند. اولاً این مؤسسه از سوی آموزش و پرورش به عنوان تنها مرجع تعلیم و تربیت کشور مورد تأیید است یا خیر؟ در ثانی محدوده اختیارات این مؤسسه در ورود به حوزههای آموزشی بر اساس مجوز صادره تا کجاست و آیا بر اقدامات آن نظارت هم صورت میگیرد یا صرف داشتن مجوز برای اداره یک مکان آموزشی کافی است؟ این گونه مؤسسات، فعالیتهای خود را با کدام محک و استاندارد تراز میکنند؟ از منظر دیگر آیا درس دین و زندگی، آموزش مبانی دین برای زندگی به دانشآموزان را دنبال نمیکند؟ پس چرا دانشآموزان برای یادگیری آن آنقدر در میمانند که دست به دامن آموزش با موسیقی و ترانه میشوند تا بدون اینکه محتوای دروس و کاربرد آنها را در زندگی بیاموزند، دروس را حفظ کرده تا نمره قبولی و معدل متناسبی بیاورند که در نتیجه بتوانند از تأثیر 25 درصد سوابق تحصیلی در ورود به دانشگاه بهره ببرند؟
اگر درس دین و زندگی به اهداف خود نزدیک عمل میکند، آخر سال تحصیلی دانشآموزان باید بهتر و عمیقتر از سایر دروس به آن اشراف داشته باشند؛ در حالی که وضع موجود نشان میدهد مسئولان و برنامهریزان در انتخاب و تألیف محتوای دروس و نوع تدریس و تشخیص کاربردی بودن آنها مسیر نادرستی را طی میکنند.
فریبا جهانی مادر یکی از دانشآموزانی است که در این همایش شرکت کرده است. وی به «جوان» میگوید: درس دین و زندگی پر از آیات و روایات عربی است که به خاطر سپردن آنها برای دخترم سخت است، بنابراین به محض دیدن تبلیغات این همایش، دخترم را در آن ثبت نام کردم.
آهنگ که پخش میشود کلام او نیمهکاره میماند، اما بعد از اتمام همایش دخترش میگوید: هیچ فایدهای نداشت. چیز جدیدی یاد نگرفتم. موقع خروج دانشآموزان چند نفری با هم ترانههایی را که یاد گرفتهاند، زمزمه و سعی میکنند از حفظ بخوانند. این همایش اگر چه رایگان برگزار شد اما کلی تبلیغات برای مؤسسه مذبور و اساتید حاضر در جلسه داشت. به هر رو آموزش دین و زندگی با ترانه و آهنگ از چند منظر یک ابتکار به شمار میرفت هم شیوه جدیدی از جذب مشتری و تبلیغات برای مؤسسات آموزشی بود و هم تلنگری به آموزش و پرورش برای بازنگری در شیوه تعیین محتوا، تدریس و ارزیابی.
(جوان)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
به بهانه روز خبرنگار و اکران فیلم «دست ناپیدا» با انسیه شاه حسینی گفتوگو کردهایم
ابراهیم قاسمپور در گفتوگو با «جامجم»: