یک مجلس با 150 نماینده، همه جوان زیر 18 سال که قرار نیست پا جای پای مجلس‌نشینان شورای اسلامی بگذارند، اما هستند و به بقا ادامه می‌دهند. آنها نه حقوق می‌گیرند، نه نفوذ دارند و نه رجل سیاسی و مذهبی‌اند، اما قرار است حلقه واسطی باشند میان دانش‌آموزان سراسر کشور و مسئولان عالی‌رتبه و تصمیم گیر آموزش و پرورش.
کد خبر: ۶۲۴۹۸۸
مجلسی نمادین با چراغ‌های خاموش

مجلس دانش‌آموزی 150 دانش‌آموز عضو دارد که هر دو سال یک بار پس از سه مرحله رای‌گیری انتخاب می‌شوند و برخلاف برخی انتخابات نه پول‌های آنچنانی صرف تبلیغات می‌کنند و نه سعی در خرید رای دارند؛ البته دوستی‌ها، محبوبیت‌ها و نفوذی که آنها بین همکلاسی‌ها و هم مدرسه‌ای‌هایشان دارند، در پیروزی‌شان در انتخابات شورای مدرسه که مقدمه حضورشان در مجلس دانش‌آموزی است، موثر است.

این مجلس متولد شد چون شورای عالی آموزش و پرورش 12 سال پیش تشخیص داد بودنش بهتر از نبودن آن است، اما حالا سوال این است که اگر مجلس دانش‌آموزی در این شش دوره وجود نداشت، چه اتفاقی می‌افتاد؟

مجلسی برای بلوغ

سال 1380 طرح مجلس دانش‌آموزی ریخته شد و آیین‌نامه داخلی‌اش، بیست و سوم اسفند این سال نوشته شد. این مجلس تاسیس شد چون شورای عالی آموزش و پرورش که تصمیم گیرنده نهایی درباره همه اتفاقات نظام آموزشی است، به این نتیجه رسید که برای ترویج فرهنگ مشارکت جویی، همکاری و مسئولیت‌پذیری، ترویج فرهنگ گفت‌و‌گو و مشورت میان دانش‌آموزان، تقویت روحیه خودباوری، خوداتکایی و اخلاق اجتماعی و آشنا‌کردن دانش‌آموزان با مسائل فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی هیچ چیز بهتر از مجلسی متشکل از دانش‌آموزان نمی‌تواند کمک‌کننده باشد.

مجلس دانش‌آموزی این‌چنین متولد شد، مجلسی که هر دوره عضویت در آن دو سال عمر دارد و حضور در آن افتخاری و غیرسیاسی است، اما اهداف بلندی برایش نوشته‌اند‌؛ همه از جنس بحث و بررسی و تبادل نظر: بحث و بررسی درباره مسائل و مشکلات دانش‌آموزان، بحث پیرامون مقررات تحصیلی و انضباطی و ارائه طرح، بحث و تبادل نظر درباره راهکارهای تقویت تربیت دینی، اخلاقی و اجتماعی دانش‌آموزان، بحث و بررسی پیرامون چگونگی بهینه‌سازی روابط انسانی در مدرسه، بحث درباره برنامه‌های درسی و فعالیت‌های فوق‌برنامه‌های درسی، بحث و بررسی پیرامون انتظارات متقابل دانش‌آموز، خانواده و جامعه، اظهار نظر در مورد پیش‌نویس طرح‌ها و لوایح مرتبط با دانش‌آموزان که از طریق وزارت آموزش و پرورش یا مجلس شورای اسلامی ارجاع می‌شود، بحث و بررسی پیرامون مسائل نوجوانان در حوزه کار و آینده شغلی و...

انتخابات نفسگیر

عضو شدن در مجلس دانش‌آموزی نه به اندازه مجالس ملی کشورها اما دشواری‌های خاص خودش را دارد. همه چیز از انتخابات شورای مدرسه آغاز می‌شود؛ از روزی که دانش‌آموزان پای صندوق رای می‌روند تا اعضای شورا را برای یک‌سال تحصیلی انتخاب کنند و با این کار یکی از دوستان و هم مدرسه‌ای‌های خود را در جایگاه مسئول پیگیری مطالباتشان از اولیای مدرسه بنشانند. کسانی که برای این انتخابات نامزد می‌شوند بی‌شک به مشارکت در امور مدرسه و نمایندگی‌کردن دانش‌آموزان علاقه‌مندند، اما حسن شهرت و محبوبیت‌شان در مدرسه در رای‌آوردن آنها نقش مهمی دارد.

دانش‌آموزانی که بیشترین رای به نفع آنها از صندوق بیرون بیاید، برنده انتخابات هستند و این شانس را دارند که گام دوم برای ورود به مجلس دانش‌آموزی را بردارند؛ گام دوم این است که دارندگان بالاترین رای در انتخابات شورای مدرسه به سطح منطقه یا شهرستان می‌روند و عضو مجمعی می‌شوند که در آن انتخاباتی دوباره شکل می‌گیرد و در نهایت سه دختر و سه پسر که بالاترین رای را به دست آورده باشند به عنوان اعضای شورای دانش‌آموزی منطقه انتخاب می‌شوند. پس از این، انتخابات سومی در کار است که اعضای شورای منطقه برگزار می‌کنند و در نهایت یک دختر و یک پسر که بالاترین رای را کسب کرده‌اند به عنوان نماینده منطقه به سطح استان می‌فرستند. بالا آمده‌ها به سطح استان همان اعضای مجلس دانش‌آموزی هستند که در مجموع 150 دانش‌آموز دبیرستانی‌اند که 145 نماینده عادی، چهار نماینده دانش‌آموزان اقلیت مذهبی و یک نماینده استثنایی دارد.

کمیسیون‌های 32 گانه

مجلس شورای اسلامی با 290 نماینده، فقط 17 کمیسیون دارد، اما مجلس دانش‌آموزی با 150 نماینده، 32 کمیسیون. طبق آیین‌نامه، هر کمیسیون به طور گردشی به یک استان می‌رسد به طوری که مثلا در دوره فعلی کمیسیون محیط‌زیست از آن استان خراسان شمالی است و کمیسیون مدارس خاص و استثنایی در دست نمایندگان استان قم. گرداندن این کمیسیون‌ها نیز آداب خاصی دارد و پس از این که مشخص شد هر استان متولی کدام کمیسیون است؛ کمیسیون به ریاست مسن‌ترین عضو منعقد و اعضا دست به کار انتخاب رئیس، یک نایب‌رئیس و یک منشی می‌شوند؛ البته استان‌هایی که تعداد نمایندگان آنها دو نفر است فقط می‌توانند به قید قرعه، یک رئیس و یک منشی انتخاب کنند.

تنوع این کمیسیون‌ها نیز زیاد است و تقریبا همه موضوعات مربوط به دانش‌آموزان را شامل می‌شود؛ یعنی کمیسیون‌های محیط‌زیست، بهداشت و توسعه سلامتی، رسیدگی به انتقادات و پیشنهادات، پرسشگری، ورزش، جایگاه دانش‌آموز، جوان و آینده‌نگری، میراث فرهنگی و گردشگری، اعتلای هویت ملی و دینی، شوراهای دانش‌آموزی، آموزش عالی، جهانی‌شدن و ارتباطات بین‌الملل، دانش‌آموز، جامعه و خانواده، آسیب‌شناسی دانش‌آموز ویژگی‌های نسل نو، حقوق بشر، بررسی کتاب‌های درسی، نشریات دانش‌آموزی، اقتصاد، رسانه‌های جمعی و نرم‌افزارهای چند رسانه‌ای، حقوق شهروندی و تربیت دموکراتیک، آموزه‌های زندگی و حل مساله، آموزش‌ و ‌پرورش عمومی، راهکارهای گسترش خلاقیت در دانش‌آموزان، مدارس خاص و استثنایی، ارزشیابی، سنجش و امتحانات، هنر، اصل سی‌ام قانون اساسی (آموزش و پرورش رایگان)، مهندسی فرهنگی و راهکارهای مقابله با جنگ نرم، حمایت از دانش‌آموزان پژوهشگر و نوآور، حمایت از دانش‌آموزان بی‌بضاعت، اقلیت‌های دینی و ترفیع و تکریم جایگاه معلم.

همه چیز هست جز خروجی

همه چیز روی کاغذ خوب است، منطقی، ایده‌آل، همانی که باید باشد. مجلس دانش‌آموزی قانون دارد، آیین‌نامه دارد، تشریفات خاص برگزاری جلسه و رای‌گیری و انصراف دارد، اما آنی نیست که قرار بود باشد. نمی‌شود گفت مصداق آفتابه لگن هفت دست و شام و ناهار هیچی است، ولی در این 12 سال، مجلس دانش‌آموزی فقط سایه‌ای بوده کم‌رمق میان اخبار.

مجلس دانش‌آموزی در شش دوره‌ای که روی پاست خروجی نداشته، البته جلسه و مصوبه داشته، ولی تاثیری بر وضع دانش‌آموزان و سیستم آموزشی کشور نداشته است.

این وضع البته کمتر به مجلس دانش‌آموزی و اعضای آن برمی گردد چون این مسئولان آموزش و پرورش هستند که زیر قول و قرارهای خود زده‌اند و مجلس دانش‌آموزی را حتی در حد مشورت‌گیری قبول ندارند و این یعنی سیاستی خلاف آنچه که سال 80، شورای عالی آموزش و پرورش بر آن تاکید کرد.

طبق آیین‌نامه، قرار بود آموزش و پرورش از نظرات دانش‌آموزان در اصلاح قوانین و مقررات و طرح و برنامه‌های مرتبط با آن کمک بگیرد و وزارتخانه و سازمان دانش‌آموزی، پیشنهادهای این مجلس را مورد توجه ویژه قرار دهند و با فراهم‌کردن امکانات اجرایی و قانونی زمینه اجرای آنها را تسهیل کنند؛ اما نه فقط این همکاری‌های دوجانبه محقق نشده، بلکه مجلس دانش‌آموزی به درجه‌ای رسیده که کسی جدی‌اش نمی‌گیرد.

بیشتر معلمان و مدیران مدارس می‌گویند این مجلس فقط نمادی است از مشارکت دانش‌آموزان در امور آموزشی کشور بدون آن که واقعا نقشی در پیشبرد مسائل داشته باشند. حتی یکی از مدیران مدارس که این مجلس را تشریفاتی می‌داند به جام‌جم می‌گوید، علت این که مجلس دانش‌آموزی در حد یک سمبل باقی مانده این است که شوراهای مدرسه جدی گرفته نمی‌شود و این استدلالش درست است، چون اعضای مجلس دانش‌آموزی اولین بار در مدارس به عنوان اعضای شورا رای می‌آورند. او می‌گوید دانش‌آموزان عضو شورا در مدرسه برای حل مشکلات و رساندن درددل‌ها و خواسته‌های هم مدرسه‌ای‌شان به مدیر تلاش زیادی می‌کنند، اما در نهایت مدیر همان کارهایی را می‌کند که دستور‌العمل‌های آموزش و پرورش از او خواسته است.

پس پیداست وقتی شورا نزد اولیای مدرسه و مسئولان آموزش و پرورش، ارج و قرب ندارد، مجلس دانش‌آموزی نیز به روز فعلی‌اش می‌افتد و از آن جز نقشی بر کاغذ باقی نمی‌ماند. البته حرکت مجلس دانش‌آموزی، بی‌رمق و چراغ خاموش، به هیچ‌وجه خوشایند نیست، چون اگر آموزش و پرورش می‌توانست از این ظرفیت استفاده کند مثل این است که در هر مدرسه، منطقه، شهرستان و استان، نماینده‌ای چشم و گوش باز دارد و بسرعت از مسائل و مشکلات باخبر می‌شود.

این مجلس می‌تواند کمک کار وزارتخانه در اجرای بهتر برنامه‌هایش نیز باشد، آن‌هم از طریق تبیین طرح‌ها و برنامه‌های آموزش و پرورش برای دانش‌آموزان و حتی مدیران و معلمان، اما فعلا این رابطه که می‌توانست دوسویه باشد، قطع شده و صدای هیچ طرف به گوش طرف مقابل نمی‌رسد.

جنگ نرم، نگرانی مجلس پنجم

از مجلس پنجم دانش‌آموزی یک سند به جا مانده که محتوایش لزوم مقابله با جنگ نرم است. در این سند، جنگ نرم اقدامی روانی، تبلیغاتی و فرهنگی خوانده شده که هدفش کنترل ذهن افراد بویژه دانش‌آموزان است، آن هم با این استدلال که هرکس بتواند ذهن دانش‌آموزان را به عنوان سازندگان آینده‌ یک جامعه به دست گیرد، آینده آن جامعه را از آن خود کرده است.

نمایندگان مجلس پنجم در این سند نقبی به تاریخ و سیاست زده‌اند و با تاکید بر این‌که حقوق بشر، صلح، دموکراسی، عدالت، آزادی و در نهایت حمایت از انتخاب و خواسته جوانان و نوجوانان عناوینی زیبا برای نصب در پرچم طلیعه‌داران و پیشقراولان جنگ نرم است، تاکید کرده‌اند نباید فراموش کرد که آندلس، سرزمین اسلامی در اروپا، در گذشته‌ نه‌چندان دور نه با جنگ سخت، بلکه با چنین جنگ نرمی از دست مسلمانان ربوده شده است.

نمایندگان با این مقدمه از انتظارات و چشمداشت‌های خود برای مقابله با این وضع سخن گفته‌ و تاکید کرده‌اند که یکی از بسترهای مقابله با جنگ نرم دشمن، آموزش و پرورش مقتدر و توسعه یافته براساس آرمان ملی ترسیم شده در قانون اساسی است. به گفته آنها، جامعه‌ دانش‌آموزی نیازمند مهندسی فرهنگی است که همه سطوح از پیش‌دبستانی تا ششم دبیرستان را دربرگیرد.

در واقع مجلس پنجمی‌ها معتقد بودند که اگر سند چشم‌انداز بیست ساله محقق شود، در سال 1404 که افق این سند است، دانش‌آموزان باید افرادی مومن به خداوند، پایبند به اخلاق اسلامی، دارای غیرت ملی و دینی، مفتخر به هویت اسلامی ‌ـ‌ ایرانی ‌ـ‌ انقلابی، صاحب شخصیت و اصالت خانوادگی، دارای عزت و منزلت اجتماعی، خودباور در عرصه بین‌المللی، برخوردار از بصیرت سیاسی، مبتکر در حوزه نرم‌افزار، متعالی از منظر روحی، چابک از منظر جسمی و امیدوار به آینده باشند؛ همان کسانی که از پس جنگ نرم دشمن برمی‌آیند.

مریم خباز ‌/‌ گروه جامعه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها