منا اورعی که یکی از مجریان برنامه شبکه افق است امسال هم در قامت سردبیر برنامه «از سرگذشت» – ویژه ماه محرم – در این برنامه حضور دارد و بهنوعی تلاش کرده روایتهای آمیخته به قصه زنان را در این برنامهها برجستهتر کند. او درخصوص حضور زنان و مادرانههای تحولات جنگ، به جامجم میگوید: همیشه به این موضوع فکر میکنم در سالهای اخیر، جنگ و حتی رسانه فضایی مردانه پیدا کرده است. این موضوع میتواند دلایل مختلفی داشته باشد؛ شاید بهخاطر کمبود نیرو باشد یا اینکه زنان کمتر در صحنه حضور دارند؛ اما مسأله این است که فضا مردانه است. هرچند حضور زنان اندک است و تعداد کمی از آنها با توانمندی محدود فعالیت میکنند، اما همین حضور اندک هم بسیار مؤثر است.

وی با بیان اینکه وقتی زنان وارد عرصه میشوند چه در حوزه تهیه و تولید و چه در میدان عمل، به فضا لطافت، تربیت و ظرافت میبخشند ادامه میدهد: جالب است بدانید که من در تیم تولید، سردبیری یا تهیهکنندگی برنامههایی مثل از سرگذشت، از مامان بگو، سینمابانو و زمانه بودهام. همیشه در سوژهیابی به این فکر میکردم که اگر یک زن راوی باشد، قصه برای مخاطب جذابترخواهد شد؛چراکه زنان میتوانند درام قصه راجذابتر تعریف کرده وارتباط بیشتری با مخاطب برقرار کنند. روایت یک قصه با حضور یک بانو، تصویر متفاوت و ارتباط عمیقتری ایجاد میکند و مخاطب راحتتر آن را میپذیرد. بنابراین، اختصاص بخشی از فضای رسانه به زنان و بررسی نقش آنها و فراهمکردن امکان و میدان برای حضورشان، دو نتیجه مهم دارد: نخست باورپذیری، لطافت و ظرافتی که یک زن به مخاطب منتقل میکند و دوم، احساس مؤثربودن زنان در میدان عمل که باعث پویایی جامعه میشود. زنان با حضور خود، چه در جلوی دوربین و چه در مساجد و پایگاهها و یا حتی بهعنوان یک مادر، میتوانند نقشآفرینی کنند و اینها هیچ تفاوتی با هم ندارند.
حضور زن در بستر یک خانواده
وی ادامه میدهد: یک مرد میتواند بسیار قدرتمند و در میدان مبارزه موفق باشد، اما اگر زنی پشت او نباشد که حمایت و تشویقش کند او هم نمیتواند موفق شود. امامخمینی(ره) در اوایل انقلاب، زمانی که درباره نقش زنان در پیروزی انقلاب سؤال شد، فرمودند اگر نقش زنان بیشتر از مردان نباشد، کمتر نیست؛ چراکه آنها هم خودشان در میدان حضور دارند و هم مردان را برای حضور در میدان تشویق میکنند. من برای یک پژوهش، حدود ۱۰کتاب درباره روایتهای زنانه از سالهای دهه ۶۰ و پس از انقلاب و دوران دفاعمقدس خواندم. میتوانم بگویم تقریبا در ۹۰درصد این روایتها، مادران و همسران بودند که مردان را تشویق و حمایت میکردند. مادران بودند که پسرانشان را راهی جبهه میکردند، حتی زمانی که پدر خودش هم در جبهه حضور داشت و میگفت تو بمان و از خواهر و مادرت مواظبت کن، مادر میگفت نه، این فرزندم باید برود، همه بچههایم باید بروند، هیچکس نباید بماند. این موضوع را امروز هم میبینیم؛ همان قصههایی که پیشتر شنیدهایم، اکنون نیز در حال تکرار است. اگر این روایتها برای مردم بازگو نشود، بهویژه اگر از زبان زنان روایت نشود، هم مخاطب و هم تاریخ آن را فراموش میکند و باورپذیریشان کمتر میشود. اتفاقا وقتی زنی بهعنوان مادر و همسر این دغدغهها را روایت میکند، برای مخاطب بسیار باورپذیرتر است.
رجز زنانه، کنشی زینبی
وی با اشاره به اینکه جنگ چهره زنانه هم دارد، بیان میکند: من نمیخواهم موضوع راجنسیتی کنم؛ زن به معنای تربیتکننده یک نسل، آرامشبخش خانه، نگهدارنده سنگر خانه و کسی است که عشق و محبت را به همه تزریق میکند. این چهره واقعی زن است. جملهای داریم که میگوید: «یک تیر در میدان دو نفر را از پا درمیآورد: مردی که مبارزه میکند و زنی که قلبش برای او میتپد.» یعنی همیشه ما آن مرد را در خط مقدم میبینیم و گاهی زنی را که با عشق همراه مرد بوده، منتظرش مانده و در نبود او از خانه و خانواده پاسداری کرده فراموش میکنیم؛ نمونه بارز آن حضرت زینب(س) است که اگر روایتگری ایشان نبود، شاید نام امامحسین(ع) در تاریخ گم میشد. این دقیقا همان رجز زنانهای است که خانم امامی در قاب سیما به تصویر کشیدند و باعث شد حضور زنان در تلویزیون بیشتر دیده.
اورعی عنوان میکند: وقتی حضور خانم امامی را در لحظه حمله رژیمصهیونیستی به پخش زنده شبکه خبر دیدم، احساسی در من ایجاد شد که بلافاصله با هرکسی که به ذهنم رسید تماس گرفتم تا بپرسم الان چه کاری از دستم برمیآید و چه کمکی میتوانم انجام دهم. این تصویر چنان قدرت و صلابتی را در وجود همه ما برانگیخت که حس رشک و غبطهای به همراه داشت. با خود فکر کردم اگر هرکدام از ما در آن موقعیت بودیم، آیا میتوانستیم اینقدر قدرتمند باشیم؟ این قدرت را مدام در وجود خودمان تقویت میکنیم و به خودمان میگوییم اگر او توانست، ما هم میتوانیم. من در مورد سحر امامی همیشه به همه میگویم: بین همه ما که ادعای حزباللهیبودن، ولایتمداری و آمادگی برای شهادت داریم، چه میشود که خداوند سحر امامی را انتخاب میکند تا پرچمدار زنان مقاوم و رسانهای شود؟ چه اخلاصی داشته، چه دعایی کرده و چه در دلش بوده که این انتخاب نصیبش شده است؟ این موضوع بسیار مهم است. باید دید چه در ذهن و دلش داشته که این رزق بزرگ نصیبش شده و مورد تعریف و تمجید قرار گرفته است.
پای کار امامحسین(ع) هستیم
اورعی درخصوص حضورش بهعنوان سردبیر برنامه از سرگذشت نیز بیان میکند: به نظرم وقتی برای امامحسین(ع) کار میکنی، تا سال بعد که دوباره این توفیق نصیبت شود بیمه هستی.خدا را شکر تقریبا ۸ ــ ۷ سال است که هرسال برای محرم برنامه داشتهام. شاید گاهی فراموش میکنیم خدا چه لطف بزرگی به ما کرده و ممکن است این فرصت را راحت ازدستبدهیم. امسال مدام به این فکر میکردم که نکند این رزق از دست برود، مخصوصا حالا که هماهنگکردن مهمانها و همه کارها با توجه به تحولات اخیر سختتر شده است. اما به نظرم، همین جاهاست که عیار آدمها مشخص میشود. ما همیشه از امامحسین(ع) و یاری او حرف میزنیم. باید از خودمان بپرسیم که اگر کار امامحسین(ع) روی زمین بماند، آیا بازهم پای کار میمانیم؟ این فکر به من انگیزه میدهد و باعث شد همه کارهایم را کنار بگذارم و بگویم باید از سرگذشت را تا انتها به سرانجام برسانم، بعد اگر شد سراغ کارهای دیگر بروم.
وی درخصوص برجستهکردن روایتهای زنانه در این برنامه هم عنوان میکند: تلاش کردیم که حتما راوی زن در برنامه داشته باشیم؛ برای ما خیلی مهم بود که مقاومت، فضای حمایتگری، مادرانگی و همسری را به تصویر بکشیم. در برنامه حتما تلاش کردیم حضور همسر و مادر شهید را داشته باشیم که همیشه هرکدام قصههای بسیار جذابی دارند. بانوانی از جبهه مقاومت را دعوت کردیم تا صحبت کنند و بازیگرانی مثل خانم لاله اسکندری را هم که مدتی در تلویزیون نبودند، امسال در برنامه داریم.
ما معتقدیم در برنامههای قصهمحور و روایتمحور، زنان هم راویان بهتر و تاثیرگذارتری هستند. مخاطب هم ارتباط بیشتری با روایتگری زنان برقرار میکند. بههمینخاطر تلاش کردیم حتی اگر سوژه مردانه بود، نقش زن را هم در روایت بیاوریم، مثلا جایی که یک خانم تأثیر مهمی در زندگی یک مرد داشته، او را به برنامه اضافه میکردیم تا فضای برنامه زنانهتر شود. البته منظور از زنانه نه جنسیت، بلکه نگاه تربیتی، حمایتگری و والدگری است؛ وگرنه جنسیت به آن معنا در برنامه مطرح نیست.