حضور تمام قد روسیه در منطقه

سوریه هر چند در مسیر آرامش نسبی قرار گرفته است اما همچنان با چالش‌های امنیتی مواجه است. وحدت میان ارتش، مردم و نظام سوریه موجب شده تا این کشور بتواند بخش‌های مهمی از نابسامانی‌ها را ترمیم و جنگ نظامی با دشمنان را به نفع خود پیش ببرد.

نمود عینی آن را می‌توان در پیروزی ارتش در القصیر و توسعه دامنه مبارزات به حلب مشاهده کرد.

در کنار محورهای داخلی سوریه در حوزه بین‌المللی نیز این کشور به یکی از ارکان اصلی معادلات جهانی مبدل شده است به گونه‌ای که بسیاری تاکید دارند هر تحولی در این کشور روی دهد، نتیجه آن را در معادلات جهانی و حتی چینش قدرت می‌توان مشاهده کرد.

در کنار روند تحولات داخلی این کشور رفتارهای روسیه همچنان از نکات مهم این تحولات است.

فرآیند رفتاری روسیه نشان می‌دهد که این کشور ابعاد جدیدی از حمایت‌هایش را از این کشور آغاز کرده است.

تاکید بر لزوم راهبرد سیاسی و دوری از هر گونه اقدام نظامی، اصرار بر برگزاری نشست ژنو 2 درباره سوریه با حضور کشورهای مهمی مانند ایران، تاکید بر ارسال سلاح برای دولت سوریه بر اساس توافقات قبلی که شامل ارسال سیستم موشکی اس 300 نیز می‌شود، هشدارهای مکرر مقامات ارشد روسیه به غرب و کشورهای عربی و صهیونیست‌ها که نمود عینی آن هشدار پوتین به ملک عبدالله دوم پادشاه اردن، نتانیاهو نخست وزیر صهیونیست‌ها مبنی بر پاسخگویی روسیه به تهدیدات صورت گرفته علیه سوریه و... نمونه‌هایی از گسترش چتر حمایتی روسیه در حمایت از سوریه است.

این روند چنان بود که پوتین رئیس‌جمهور روسیه در نشست سران جی 8 در ایرلند شمالی در دیدار با کامرون، نخست‌وزیر انگلیس و اوباما، رئیس‌جمهور آمریکا رسما بر حمایت از سوریه تاکید کرده و خواستار عقبگرد غرب از سیاست‌های ضدسوری شده است.

وی با تعبیر کنایه‌آمیز این‌که غرب به دنبال تسلیح آدمخواران در سوریه است، تلاش کرد تا ماهیت ضدبشری غرب را بیش از پیش آشکار و از افکار عمومی برای اعمال فشار بر غرب استفاده کند.

حال این پرسش مطرح است که ریشه تشدید حمایت‌های روسیه از سوریه چیست و چه عواملی در این امر تاثیرگذار هستند؟

در پاسخ به این پرسش ضمن تاکید بر حیثیتی بودن مساله سوریه برای روسیه و غرب و تاثیرات آن بر جایگاه جهانی آنها که به نوعی از واژه جنگ سرد جدید در قبال آن استفاده می‌شود، چند نکته قابل توجه است.

اول این که مهم‌ترین مساله در تحولات سوریه دستاوردهای اتحاد ملت، ارتش و نظام سوریه است که توانسته دشمنان سوریه را با شکست همراه کند.

این دستاوردها و ادامه این اتحاد موجب شده روسیه نیز با اطمینان بیشتری به حمایت از سوریه بپردازد، چرا که این اتحاد را به منزله پیروزی کامل سوریه بر دشمنان می‌داند که نتیجه آن نیز پیروزی روسیه بر غرب خواهد بود.

دوم این‌که جبهه مقاومت منطقه کاملا در کنار سوریه قرار دارد و حاضر به عقبگرد نیست. این پشتوانه نیز موجب شده روسیه با امید بیشتری به آینده سوریه بنگرد.

سوم این‌که جنایات تروریست‌ها در سوریه نقاب از چهره ضد بشری غرب برداشته است و موجب شده تا افکار عمومی جهان در برابر غرب قرار گیرد. روسیه اکنون فرصت یافته است تا به عنوان کشوری که به حمایت از حق و حقیقت می‌پردازد در برابر غربی که از تروریست‌ها و آدمخوارها حمایت می‌کند، قرار گیرد که در بعد جهانی برای آن دارای اهمیت است.

مجموع این تحولات موجب شده روسیه دست برتر را در سوریه در برابر غرب داشته باشد از این رو می‌خواهد از شرایط پیش آمده برای مقابله با غرب بیشترین استفاده را بکند.

به عبارتی دیگر می‌توان گفت که روسیه تلاش دارد تا از این امکانات به عنوان مولفه برتری بر غرب برخوردار شود بویژه این‌که شرایط داخلی سوریه و منطقه به ضرر غرب در جریان است که می‌توان دستاوردهای بسیاری برای روسیه داشته باشد.

بر این اساس می‌توان گفت روسیه اکنون به دنبال استفاده از مولفه‌های قدرت در برابر غرب است که سوریه محور اصلی این رویکرد را تشکیل می‌دهد.

امری که برگرفته از ایستادگی ملی سوری‌ها در برابر دشمنان و حمایت‌های گسترده مقاومت از سوریه است که موجب شده روسیه نیز برای رسیدن به اهداف ضدغربی خود حضور در این جمع را ضروری دانسته و با حمایت کامل از سوریه خواستار بهره‌گیری از این ظرفیت‌ها برای تحقق اهدافش در برابر غرب است، بر این اساس است که مسکو تاکید دارد در هیچ شرایطی حاضر به مصالحه با غرب نیست و در هر شرایطی در کنار سوریه خواهد ماند.

قاسم غفوری ‌-‌ جام‌جم