منافقان چگونه در ربایش هواپیما ناکام ماندند

محسن ارومی یکی از رزمندهای «گروه فداییان اسلام»، جوان نیرومندی بود که در حادثه حج خونین در سال 1366 به دیدار حق شتافت.

قاسم صادقی از همرزمان شهید ارومی خاطراتی را از همرزم شهیدش بازگو کرد.

صادقی می‌گوید: محسن ورزشکار بود، برای همین وقتی بگو مگو می‌کردیم من جرأت ادامه دادن نداشتم. بالاخره جوان بودیم. اتفاقاً به خاطر مسائل کاری اختلاف‌نظر زیادی هم پیدا می‌کردیم و گاه کار بالا می‌گرفت. اما ذات محسن مهربان و دوست داشتنی بود.

ترس از او فرار می‌کرد

«عملیات ذوالفقاریه» بود که سردار سیدمجتبی هاشمی (فرمانده گروه فداییان اسلام) به محسن دستور داد تا بالای یکی از خاکریزها بنشیند و هر کسی قصد عبور داشت از زانو به پایین اتو را هدف قرار دهد. محسن هم بدون چون و چرا قبول کرد و رفت نشست بالای خاکریز، بدون هیچ ترسی. تا این حد سید مجتبی را قبول داشت و اطاعت‌پذیر بود.

نقشه‌های بر آب شده

محسن جزو افراد تأثیرگذار امنیت پرواز هواپیمایی بود و روزهایی که منافقان سعی می‌کردند با ربایش هواپیماهای کشورمان، پروازها را ناامن کنند و ترس به دل مردم بیندازند، با هوشیاری، شجاعت، پیگیری، طرح و برنامه، نقشه آنها را نقش بر آب می‌کرد و ناکامشان می‌گذاشت.

نگاه مشکوک و ضرب شستی جسورانه

در یکی از پروازهای سال 61 ، چند منافق در قالب مسافر سوار هواپیما می‌شوند. یکی از آنها به سمت سرویس بهداشتی می‌رود. مدت نسبتا طولانی می‌گذرد و خبری از او نمی‌شود. محسن مشکوک می‌شود و به سمت سرویس بهداشتی حرکت می‌کند و او را می‌بیند که از سرویس بهداشتی خارج شده و به سمت کابین هواپیما می‌رود. دیگر تردید نمی‌کند و طی عملیاتی ضربتی، دست منافق را رو می‌کند.

شکرانه‌ای تا دیدار...

محسن شکرانه زور بازویش را در نابود کردن دشمن به جا می‌آورد. آخرین بار هم ناز شستتش را در حالی به دشمن نشان داد که که در سپاس از معبودش سنگ تمام گذاشت. ششم ذی‌الحجه سال 66 بود که در مراسم برائت از مشرکین، نیروهای آل سعود کشتاری وحشیانه به راه انداختند. محسن دیگر تاب نیاورد. تمام نیرو و توانش را به کار گرفت و مستقیم با مزدوران سعودی به مبارزه پرداخت. وقتی چند نفر از آنها را به درک واصل کرد، خودش در کنار حرم معبود، به دیدار دوستان شهیدش شتافت. (ایسنا)