رئیس مرکز تحقیقات آلودگی هوای دانشگاه علوم پزشکی تهران در گفتوگو با جام جم آنلاین:
وقتی کسی رمان می نویسد انتظار داریم ادبیات خوانده باشد.
من فکر کنم کسانی که ادبیات خوانده اند، کمتر می توانند شعر بگویند و داستان بنویسند.
نویسندگی کی به سراغت آمد؟
من آدم کم حرفی هستم و دوست دارم بیشتر بنویسم. شاید خیلی ها در جواب این سوال بگویند که از کودکی مینوشتم، اما من هیچ وقت در دبیرستان و راهنمایی نویسندگی نکردم. ولی اگر انشانویسی هم جزو نویسندگی باشد، فکر کنم من پیشکسوت هستم. راستش من هیچ وقت فکر نمیکردم روزی بتوانم رمان بنویسم چون دیدههای من خیلی محدود بود. من از خانه به مدرسه میرفتم و از دنیای اطرافم بیخبر بودم.
شخصیت «رها» در رمان چقدر ساخته ذهنت است و چقدر حقیقی است؟
رها در این کتاب شخصیت حقیقی دارد و عنوان رهای عشق برای رها شدن تمام شخصیتهای حقیقی این رمان است چه خود رها و چه دوستانش. من سعی کردم تمام ویژگیهای انسانی مثل عشق و نفرت و دودلی را در رمانم بگنجانم. اگرچه رها در انتهای کتاب میمیرد ولی به نظرم گاهی مرگ باعث جاودانگی است مثل لیلی و مجنون که مرگ آن را جاودانه کرد. من سعی کردم راه جدیدی از عشق را نشان بدهم و آن عشق آسمانی است که میتواند حتی پس از مرگ عاشق یا معشوق ادامه پیدا کند.
این رمان را در خوابگاه نوشتی؟
نه. من فقط یک ترم دانشگاه سمنان بودم و اصلا آنجا چیزی ننوشتم و آن دوره برایم هم سخت بود چون طرز فکرم متفاوت از دیگر دانشجویان بود. با وجود تمام سختیهایش، تجربه های زیادی از زندگی دیگران به دست آوردم. رمان من حاصل 4 سال دیدن مردم پس از دوران دبیرستانم است. خوابگاه، همسفرانم در اتوبوس در مسیر رفتن به سمنان، آدمهایی که روزانه در خیابان میبینم، دوستانم در دانشگاه و... من بیشتر از طریق نگاه با مردم ارتباط برقرار میکنم تا صحبت کردن، اما خودم را زیاد درگیر نکردم و آن را محدود کردم به نوشتن از زندگی کسانی که با آنها مواجه شدهام.
مهمترین تجربهای که بعد از دیپلم گرفتن به دست آوردی چی بود؟
مهمترین تجربه من این بود که اگر آدم اشتباه زندگی کند به جاده خاکی میزند و به هیچ جا هم نمیرسد. جاده زندگی یکطرفه است و دیگر نمیتوانی بازگردی. گاهی اوقات آدم به راه اشتباه میرود و خودش هم به آن یقین دارد، اما نمیتواند بازگردد و تنها راهش جبران کردن است. من آدمهایی را دیدهام که به راه اشتباه رفتهاند ولی هیچ کس هم نبوده به آنها کمک کند و خودشان هم نخواستهاند اشتباه کردنشان را باور کنند، اما خدا همیشه دست آدمها را میگیرد و آنها را میکشاند بالا. ولی اگر فرد خدا را از ذهنش پس بزند دیگر همه چیز را باخته است.
چقدر نویسندگی برایت اهمیت دارد؟
برایم خیلی مهم نیست. اگرچه آدم وقتی میبیند کتابش چاپ میشود این مساله برایش اهمیت پیدا میکند. من حتی برای کارشناسی ارشد همان رشته فقه و حقوق را انتخاب کردهام و رشته مرتبط با نوشتن را انتخاب نکردم.
به نظرت در این کتاب موفق بودی؟
من از عشقی مسخره که در نهایت همه به وصال برسند، حرف نزدم. به نظرم باید داستان فردی نوشته شود که ذهن شخص را درگیر کند و با خود بگوید: «واقعا این اتفاق افتاد؟» من برای نوشتن این کتاب و کتابهای دیگرم که الان دست ناشر است، تحقیق میکنم تا بتوانم از واقعیتهای اجتماع بنویسم. نوشتن از صحبتهای عشقی برای هیچ کس فایده ندارد. من مینویسم تا بتوانم حتی به یک نفر کمک کنم.
چرا مسائل اجتماعی برایت مهم است و اصرار داری که از آنها در نوشتههایت صحبت کنی؟
بعضی معتقدند که نباید از مشکلات اجتماعی نوشت چون افراد بیشتر به آن سمت میروند، اما به نظر من باید از مشکلات اجتماع و ضررها و نتایج آن نوشت و این وظیفه نویسندگان ماست. باید این مسائل و عواقبش را مطرح کرد تا ذهن نوجوانها و جوانها باز شود. چون در غیر این صورت فقط افراد کنجکاو میشوند. مثلا داشتن موبایل را در مدارس ممنوع کردهاند، اما میبینیم که امروز حتی بچههای دبستانی هم موبایل دارند. اگر ماهانه در مدارس جلساتی بگذارند و عواقب استفاده نادرست از موبایل را بگویند، دیگر خود بچهها به سمت آن نمیروند. پنهان کردن مشکلات اجتماعی نوجوانها و جوانها ما را با خطرهای بیشتری مواجه میکند.
نظر خانوادهات درباره کتاب چه بود؟
پدرم به رمانهای عاطفی علاقه ندارد. او دوست دارد کتابهای تاریخی و سیاسی بخواند، اما مادرم دو روزه کتاب را تمام کرد و در نهایت گریه کرد! من در یک کتابخانه عضو هستم و برای او دائم کتابهای تاریخی از خسرو معتضد و فواد فاروقی و... به امانت میگیرم. مادرم خودش را تاریخ زنده میداند. به او هم پیشنهاد کردهایم که کتاب بنویسد ولی علاقهای ندارد!
الان نویسندگی برایت دغدغه است یا تفریح؟
من نمیتوانم خودم را یک نویسنده بدانم. چون افراد بسیار زیادی هستند که سطحشان بالاتر از من است. من به نوشتن احتیاج دارم. اگر کسی بشدت با نقدی کتابم را بکوباند، حتی اگر نقدش سازنده نباشد، اما من خم به ابرو نمیآورم. من برای خودم نوشتم تا بتوانم چیزهایی را اثبات کنم. این کتاب بیان یک سری از تجربههای من بود. ولی از کتاب دوم به بعدم همه مسائل اجتماعی است. حتی اگر مجوز هم نگیرد، اما باز هم من تلاش میکنم تا بتوانم حرف هایم را از طریق نوشتن به دست دیگران برسانم.
حورا نژاد صداقت
رئیس مرکز تحقیقات آلودگی هوای دانشگاه علوم پزشکی تهران در گفتوگو با جام جم آنلاین:
سخنگوی کمیسیون بهداشت و درمان مجلس در گفتوگو با جام جم آنلاین:
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
جواد فروغی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
رئیس مرکز تحقیقات آلودگی هوای دانشگاه علوم پزشکی تهران در گفتوگو با جام جم آنلاین:
سخنگوی کمیسیون بهداشت و درمان مجلس در گفتوگو با جام جم آنلاین: