بفرمایید با وجود آثار متعدد و ارزشمندی که تاکنون درباره حضرت امام خمینی(ره) منتشر شده، چه انگیزهای شما را به سمت نگارش چنین کتابی سوق داد؟
عمده کتابهایی که تاکنون درباره امام(ره) به رشته تحریر درآمده، یا صرفا کارهای پژوهشی و دانشگاهی است یا آثاری که کمتر قابلیت ارائه به عموم مخاطبان را دارد. این کتابها بیشتر برای دانشگاهیان، طلاب یا علاقهمندان جدی به مسائل تاریخی و تاریخ انقلاب قابل استفاده است. دنبال نگارش اثری بودم که طیف وسیعتری از مخاطبان را دربر بگیرد؛ کتابی که یک زن خانهدار، دانشآموز سال آخر دبیرستان، دانشجوی ترم اول یا حتی فردی با مدرک دیپلم هم بتواند با آن ارتباط برقرار کند و آن را بخواند. به همین دلیل، تلاش کردم زندگینامه مستند امام خمینی(ره) را به صورت یک «داستانواره» یا «شبهرمان» بنویسم. روحالله، یک اثر صرفا تاریخی یا پژوهشی نیست. برای اینکه از قالب خشک کارهای پژوهشی و تاریخی خارج شود، از تکنیکهای معمول در فن زندگینامهنویسی، داستان و رمان نیز بهره گرفتم. این اثر داستانواره و شبهرمان کاملا مستند است تا ارتباط بیشتری با مخاطب برقرار کند و طیف وسیعتری بتوانند آن را مطالعه کنند.
اشاره کردید به بحث روایت در این کتاب. معمولا در نگارش چنین آثاری، برقراری توازن میان مستندات تاریخی و استفاده از تکنیکهای روایتنویسی کار دشواری است. شما این توازن را چگونه برقرار کردهاید؟
حقیقتش این کار برای من چندان سخت نبود. من فعالیت حرفهایام را با داستان و رمان آغاز کردهام و کارهای زیادی در زمینه داستان کوتاه، رمان نوجوان و بزرگسال دارم. از سوی دیگر، رشته تحصیلیام در دانشگاه تاریخ بوده و پیش از این هم مقالات و کارهای پژوهشی داشتهام و هم داستان و رمان اما جایی که کار کمی دشوار میشد، آنجا بود که در مورد شخص امام خمینی(ره) نمیتوانستم تخیل کنم و این کار را هم انجام ندادم. چون شخصیت محوری کتاب روحالله، یک شخصیت واقعی با مابهازای بیرونی است. به همین خاطر، به خودم اجازه ندادم در مورد امام(ره) تخیل کنم. یعنی هر نقلقولی که از ایشان آمده، دقیقا همان صحبتهای خود ایشان است و من حتی یک «واو» را هم پس و پیش یا کم و زیاد نکردهام اما در مورد حوادثی مانند قیام ۱۵ خرداد، روایتها مستند است ولی یکی دو شخصیت تخیلی نیز در آن حوادث حضور دارند. البته جاهایی که مربوط به امام(ره) است، تماما مستند تاریخی است.
عمده منابعی که برای نگارش این کتاب استفاده کردید، چه بوده است؟ بیشتر بر مصاحبهها تکیه داشتید یا منابع مکتوب؟
منابع بسیار متنوعی را مورد استفاده قرار دادهام؛ از کتابهای تاریخی مربوط به دوران قاجار تا دوران پس از جمهوری اسلامی. علاوهبر این، از اسناد، منابع شفاهی، روزنامهها و نشریات مختلف و کتابهای خاطرات و پژوهشهای تاریخی نویسندگان ایرانی و خارجی نیز بهره بردهام. دلیل تنوع منابع این بود که نمیخواستم نگاهی تکبعدی به موضوع امام(ره) و انقلاب داشته باشم. سعی کردم از زوایای دید مختلف و حتی از دیدگاه سلطنتطلبان و مخالفین جریان امام(ره) و انقلاب نیز به قضیه نگاه کنم.
یکی از ویژگیهای بارز شخصیت امام خمینی(ره) ابعاد گوناگون ایشان است. در این کتاب، تأکیدتان بیشتر بر کدام بعد زندگی ایشان بوده است؟
بله، همانطور که فرمودید، امام خمینی(ره) ابعاد مختلفی در شخصیت خود داشتند. ایشان فقیه، خطیب، مدرس، شاعر، حکیم، فیلسوف، سیاستمدار و عارف بودند. در طول روایت زندگینامه کامل امام(ره) در این کتاب، تمام این ابعاد به تصویر کشیده میشود. شاید تفاوت این کتاب با بسیاری از آثار دیگر این باشد که تا پایان زندگی ایشان را روایت میکند. عمده کتابهایی که در مورد ایشان نوشته شده، در تاریخ ۲۲بهمن ۱۳۵۷ و با پیروزی انقلاب به پایان میرسد اما ما در این کتاب دو فصل نیز به دوران پس از انقلاب اختصاص دادهایم. از میان ابعاد مختلف زندگی امام(ره) بعد عرفانی شخصیت ایشان برای خود من جالبتر بود و فکر میکنم این بعد عرفانی روی بقیه ابعاد شخصیت ایشان نیز سایه افکنده است. یعنی حتی جریان انقلاب و جنگ تحمیلی و دفاعمقدس هم تحتتأثیر اندیشهها و شخصیت عرفانی امام(ره)
بوده است.
در جستوجوهایم در فضای مجازی برای آماده شدن جهت این مصاحبه، جایی خواندم در این کتاب برای اولین بار از برخی اسناد استفاده کردهاید. لطفا در مورد این اسناد توضیح دهید.
بله، دو سند مهم برای اولین بار در این کتاب مورد استفاده قرار گرفته است. یکی سندی که امام خمینی(ره) در سال ۱۳۳۱، همزمان با انتخابات دوره هفدهم مجلس شورای ملی و در زمان نخستوزیری دکتر مصدق، به یکی از روحانیون یزد نوشتهاند. ایشان در این نامه از آن روحانی میخواهند مردم را تشویق به شرکت در انتخابات کند تا بتوانند چند آدم سالم و منشأ اثر را به مجلس بفرستند. این سند نشان میدهد که جایگاه رأی مردم و صندوق انتخابات از همان ابتدا، یعنی چندین دهه قبل از انقلاب، چقدر در نظر امام(ره) مهم بوده است و اینگونه نبوده که ایشان پس از انقلاب یا تأسیس جمهوری اسلامی بر بحث انتخابات تأکید کرده باشند. این سند، ارزش و احترامی را که امام(ره) از همان ابتدا برای انتخابات، رأی عمومی و مراجعه به آرای مردم قائل بودهاند، بهخوبی نشان میدهد. سند دیگر مربوط به سال ۱۳۲۷ است. بلافاصله پس از اعلام موجودیت دولت اسرائیل، امام(ره) بیانیهای نوشتهاند و در آن به تشکیل دولت اسرائیل اعتراض و از مردم فلسطین حمایت کردند. این نیز بهنوبه خود بسیار مهم است؛ چراکه نشان میدهد بحث حمایت از مردم فلسطین و ضدیت با اسرائیل، به دوران پس از انقلاب و معاصر محدود نمیشود و از همان ابتدا در اندیشه امام(ره) وجود داشته است.
درباره وجه تسمیه کتاب از شما بپرسم. آیا این اسم را خودتان انتخاب کردید؟ چرا روحالله؟
خدمت شما عرض کنم، ابتدای امر که این کار را شروع کردم، یک اسم مقدماتی در ذهنم بود، به عنوان یک اسم اولیه. همیشه در نظرم بود که اسم نهایی برایش پیدا میشود اما هرچه کار جلوتر رفت، دیدم هیچ اسمی بهتر از روحالله نیست. همین اسم، بسیار کامل و جامع است که خیلی واضح و روشن کتاب را معرفی میکند و بهترین اسم برای کتاب است.
اجازه دهید کمی هم به بحث تقریظ مقام معظم رهبری بر کتاب شما بپردازیم. این کتاب چگونه به دست ایشان رسید؟ آیا شما خودتان آن را ارسال کردید یا انتشارات؟
از اینکه دقیقا کتاب چطور به دست ایشان رسیده اطلاعی ندارم. گاهی اوقات ممکن است مؤلفین یا انتشارات کتابی را ارسال کنند اما من اصلا تهران نیستم و دسترسی ندارم. ناشر هم این کار را نکرده است اما خب، اینکه مقام معظم رهبری کتاب را مطالعه کردهاند و مورد پسندشان واقع شده، مایه دلگرمی و امید است. بالاخره کسی که در گوشهای کار میکند، وقتی میبیند بالاترین مقام سیاسی و مذهبی کشور کارش را خوانده و تأیید کرده_ بهخصوص کاری که در مورد امام(ره) است_ بسیار خوشحال میشود. دغدغه من این بود وقتی کتاب چاپ میشود، عکسالعمل خوانندگان چه خواهد بود و آیا تصویری درست از امام(ره) در این کتاب ارائه شده یا خیر. خوشبختانه وقتی رهبری به عنوان نزدیکترین فرد به امام خمینی(ره) این کار را تأیید میکنند و مورد پسندشان واقع میشود، آدم دلگرم میشود که راهی که آمده درست بوده است. این تصویر که از امام(ره) ارائهشده، حداقل مورد تأیید رهبر قرار گرفته و کار درستی ارائه شده است.
به عنوان صاحب اثر، کدام ویژگی از کتابتان باعث جلب نظر مقام معظم رهبری شده است؟
اجازه دهید به این سؤال پاسخ ندهم، چون واقعا نمیدانم. هنوز متن کامل تقریظ هم منتشر نشده است. شاید در متن تقریظ خودشان اشاره کرده باشند که چه چیزی باعث این امر شده است. حقیقتش را نمیدانم.
دقیقا چه زمانی متوجه شدید ایشان بر کتاب شما تقریظ نوشتهاند؟
زمان زیادی نیست. در زمان برگزاری نمایشگاه کتاب بود که از دفتر رهبری تماس گرفتند و اطلاع دادند که ایشان تقریظ نوشتهاند.
شاید سؤالی کلیشهای باشد اما دوست دارم درباره احساس شما نسبت به این تقریظ بپرسم.
همانطور که گفتم مایه خوشحالی، دلگرمی و امید است. بالاخره هر نویسندهای طبیعتا خوشحال میشود که کارش مورد توجه رهبر قرار بگیرد. من هم از این قاعده مستثنی نیستم. بهخصوص که کار در مورد انقلاب و شخصیت امام(ره) است، خوشحالیاش چند برابر میشود.
فکر میکنید این تقریظ چه تأثیری بر آینده نویسندگی شما خواهد گذاشت؟ آیا همچنان بر نوشتن چنین کتابهایی با چنین سبکهایی ادامه میدهید؟
این کتاب که نوشتهشده، برای مخاطب بزرگسال است. در حالی که عمده کتابخوانهای نوجوانان هستند. این کتاب برای ارائه به مخاطب نوجوان مناسب نیست و خواندنش برای نوجوانان دشوار است. من مثلا در ذهنم هست که میتوان در مورد زندگی امام خمینی(ره) از دوران کودکی تا دوران انقلاب و جنگ، ۱۰، ۱۲ جلد کتاب با عنوانهای مختلف از مقاطع مختلف زندگی امام(ره) برای مخاطب نوجوان نوشت. البته نه اینکه من بخواهم انجام دهم بلکه جای کار دارد و نویسندهها و پژوهشگران دیگر میتوانند این کار را برای مخاطب نوجوان انجام دهند. چون کتاب مناسب در مورد زندگی امام(ره) برای مخاطب نوجوان کم داریم.
اگر بخواهید کتاب روحالله را در یک جمله برای مخاطبانتان توصیف کنید چه میگویید؟
جملهای خیلی کوتاه در کتاب وجود دارد که خیلی دوستش دارم و در متن کتابم هم آمده است که میگوید: «آیتالله خمینی، فروتن و شکستناپذیر بود.» یعنی ایشان به عنوان یک رهبر مقتدر، در عین حال که فروتن بودند، شکستناپذیر هم بودند. این جمله را خیلی دوست دارم.
به عنوان سخن پایانی اگر نکتهای مانده بفرمایید.
جا دارد از دوستانم در مؤسسه شهرستان ادب، آقایان علیمحمد مؤدب (مدیر مؤسسه)، علیاصغر عزتیپاک (مدیر داستان مؤسسه)، محمد قائمخانی (کارشناس داستان مؤسسه) و مهندس امین اکبری (مدیر انتشارات شهرستان ادب) که برای چاپ این کار بسیار زحمت کشیدند تشکر کنم.