برق طلاها، چشم داماد بیکار را کور کرده بود

بنابراین، روز بعد همراه شوهر به خانه پدرش در شهرک مشیریه تهران رفت و چند بار در خانه را به صدا درآورد، ولی آنها پاسخی ندادند.

وقتی با غیبت مرموز آنها روبه‌رو شد، نزد همسایه‌ها رفت و سراغ والدین خود را گرفت، اما آنها بیان کردند تا جمعه شب گذشته صدای آنها را شنیده‌اند، ولی از آن روز به بعد دیگر از آنها خبری ندارند.

دختر جوان پس از شنیدن این حرف‌ها، همراه شوهرش به کلانتری 169 مشیریه تهران رفت و از ماموران تقاضای کمک کرد. ماموران پس از شنیدن اظهارات زوج جوان، به خانه زوج سالخورده رفتند و چند بار زنگ در خانه را به صدا درآوردند.

ماموران کلانتری پس از آن با هماهنگی قضایی با بازپرس روشن بازپرس کشیک ویژه قتل تهران، وارد خانه شدند و اجساد زن و مرد سالخورده به نام‌های علی و فاطمه را در حالی یافتند که اثاثیه منزل نیز به هم ریخته بود.

با انتقال اجساد به پزشکی قانونی معلوم شد زوج سالخورده بر اثر اصابت جسمی سخت به ناحیه سر و بر اثر زخمی شدن با ضربه‌های چاقو به قتل رسیده‌اند و ساعت‌ها از مرگ آنها می‌گذرد.

با تشکیل پرونده قضایی در این خصوص، ماموران اداره 10 آگاهی تهران، تحقیقات برای یافتن قاتل فراری را آغاز کردند.

کارآگاهان جنایی در بررسی محل حادثه دریافتند از خانه مقتولان یک رشته زنجیر طلا، پول و یک دستگاه گوشی تلفن همراه به سرقت رفته است.

ماموران که احتمال می‌دادند قاتل یا قاتلان از آشنایان قربانیان باشند، به تحقیق از همسایه‌‌ها و اقوام آنها پرداختند.

در ادامه این تحقیقات، پلیس به این نتیجه رسید که داماد خانواده به نام صادق (22 ساله)‌ از 2 سال قبل که با دختر قربانیان ازدواج کرده، بیکار بوده و هزینه زندگی‌اش از سوی آنها تامین می‌شده و بر سر همین موضوع با آنها اختلاف و مشاجره داشته است.

با به دست آمدن این اطلاعات، داماد خانواده به عنوان تنها مظنون پرونده بازداشت شد و به اداره 10 پلیس آگاهی تهران انتقال یافت.

این مرد در بازجویی‌‌های پلیسی اظهارات متناقضی را بیان کرد و از مرگ والدین همسرش اظهار بی‌اطلاعی کرد. با توجه به این موضوع، ماموران او را آزاد و رفت و آمدهای وی را کنترل کردند.

در ادامه جستجوهای پلیسی، مشخص شد این مرد با فردی به نام فرهاد آشنایی داشته و در شب حادثه همراه وی در حوالی خانه قربانیان مشاهده شده است.

بنابراین، مخفیگاه فرهاد شناسایی و او به اداره 10 آگاهی تهران انتقال یافت. این مرد در بازجویی‌های پلیسی اعتراف کرد دوستش ـ صادق ـ یک رشته گردنبند زنانه را به طور امانت در اختیار وی قرار داده است.

با ثبت اظهارات این مرد، صادق دوباره دستگیر شد و در مواجهه با دوستش قرار گرفت و روز گذشته به قتل والدین همسرش اعتراف کرد.

صادق ـ متهم به قتل ـ در اظهاراتش به پلیس گفت: از 2 سال قبل که به خواستگاری دختر خانواده رفتم به خاطر بیکاری من، پدر و مادر وی با این وصلت مخالف بودند؛ که با اصرار همسرم سرانجام موافقت کردند. چند ماه از زندگی مشترکمان گذشته بود و من کاری پیدا نکردم.

متهم به قتل ادامه داد: همسرم از والدین خود پول می‌گرفت و هزینه زندگی‌مان را تامین می‌کرد. بر سر همین موضوع با خانواده‌اش اختلاف داشتم و می‌خواستم پول بیشتری به ما بدهند که نمی‌پذیرفتند.

متهم به قتل افزود: آنها دیگر حاضر به کمک مالی به ما نبودند تا این که تصمیم گرفتم خانه‌ اجاره‌ای را تحویل صاحبخانه بدهم و به خانه پدرزنم نقل مکان کنم اما آنها پس از این که از تصمیمم مطلع شدند، بنای ناسازگاری گذاشتند و با من دعوا کردند. شب حادثه بار دیگر برای صحبت به خانه پدرزنم رفتم و شروع به صحبت کردم.

متهم به قتل در ادامه اظهاراتش گفت: آنها پس از آن که مطمئن شدند من تصمیم خود را برای نقل‌مکان به خانه آنها گرفته‌ام، با من دعوا کردند و مشاجره‌مان بالا گرفت.

وی افزود : در همین موقع، در اوج عصبانیت با میله آهنی که کنار گلدان بود، ضربه‌هایی به سر آنها زده و بعد با چاقو ضربه‌ای به پای مادر همسرم و گردن شوهر وی زده و با سرقت 600 هزار تومان پول، یک رشته زنجیر طلا و گوشی تلفن همراه فرار کردم. سرهنگ لیراوی معاون اداره جنایی آگاهی تهران، درخصوص این پرونده به خبرنگار ما گفت: با اعتراف متهم به قتل، او اکنون از سوی بازپرس روشن رئیس شعبه سوم دادسرای جنایی تهران در بازداشت به سر می‌برد و تحقیقات از او ادامه دارد.