روزگار سپری شده یک همکاری فراموش نشدنی

ولی وقتی به همین بهانه سراغش رفتم، خیلی از حرف‌هایمان برمی‌گشت به همان دوران. الان هم همین‌طور؛ بهانه گفتگویم با مسعود رسام، سریال «غیرمحرمانه»‌اش بود که چند قسمتی بیشتر از پخشش نمی‌گذرد. ولی راستش مسیر صحبتمان چرخید به همان سمت‌ها. گرچه خیال می‌کردم خیلی دوست نداشته باشد درباره‌شان حرف بزند. ولی انگار او هم بی‌میل نبود. برای همین فکر می‌کنم چیزهای جدیدی از آن دوران دستگیرمان بشود که برای آسیب‌شناسی و تکرار موفق و دوباره یک کار گروهی دستمان را بازتر بگذارد.

یکی دیگر از محورهای صحبتمان آگهی و تیزر و کلا کار تبلیغاتی بود که رسام سال‌هاست پیگیری‌اش می‌کند و وقتی مصاحبه را بخوانید، می‌بینید کارهایش در این زمینه خروجی خیلی خوبی داشته و برای همین تاکید می‌کند تمام تکیه مالی‌اش روی همین قضیه است و نه دستمزد و درآمدی که از برنامه‌سازی و سریال‌سازی عایدش می‌شود. همین هم دستش را در انتخاب‌هایش بیشتر باز می‌گذارد.

خیلی از فیلمسازان و برنامه‌سازانمان رسما همین کار را انجام می‌دهند. اما گویی هیچ کس دوست ندارد با این عنوان شناخته بشود. دلیلش خیلی معلوم نیست. شاید برای این که آگهی‌سازی و تیزرسازی به عنوان یک کار غیر هنری یا کاری که جنبه مالی و تجاری‌اش به ابعاد دیگرش می‌چربد، شناخته شده است.

با این حال رسام ابایی از این ماجرا ندارد و تا حدی که زمان و حجم صفحه ما اجازه می‌دهد، درباره آن بخش از کارش هم حرف زده‌ایم. اتفاقا خود من به خاطر علاقه شخصی‌ام آن بخش را بیشتر دوست دارم.  اگر سر و کله یک آگهی وقت نشناس پیدا نشود که آن بخش را بپراند، مصاحبه کامل را به زودی در «جام جم» می خوانید .