در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
از بسکتبال در المپیاد ورزشی ایرانیان راضی هستید؟
بله. مسابقات بسکتبال در المپیاد طبق انتظار پیش میرود. در 2 سال اخیر، چهرههای جدیدی در این رقابتها مطرح شدهاند که فدراسیون و هیاتها باید روی نفرات سرمایهگذاری کنند. همچنین به بسکتبال فراموش شده استانها از جمله استان کردستان در این رهگذر، توجه ویژهای شده است.
آیا طی این 2 سال، تعامل خوبی میان برگزاری المپیاد و عملکرد فدراسیون و هیاتها وجود داشته است؟
المپیاد با پایه هرمی از روستاها، شهرستانها و شهرها آغاز و با هدف کشف استعداد برگزار میشود. الزاما فدراسیون و هیاتها باید با المپیاد همکاری داشته باشند، چون در نهایت سود و ارزش کار به آنان باز میگردد. چهرههای جوان المپیادها از سوی فدراسیون و هیاتها باید ارتقا یابند چون به دلیل شرایط سنی، از اختیارات ما خارج میشوند، ضمن آن که هدف المپیاد، شناسایی استعداد از طریق برگزاری مسابقات است.
در واقع شما در سطحی محدودتر، کار باشگاهها را انجام میدهید؟
سازمان تربیت بدنی در جایی سرمایهگذاری کرده که باشگاهها هیچ انگیزهای در این زمینه ندارند. باشگاهها به دنبال محصول آماده هستند. ما اینکار را انجام دادهایم تا المپیاد، پشتوانه المپیکها باشد. امسال در دوومیدانی، رکورد ورودی سپهرزاد از المپیاد صورت گرفت. در نظر داریم با توجه به گستردگی بازیها، از سال آینده با منطقهبندی استانها ، رقابتهای گزینشی راهاندازی کنیم. به اعتقاد من، هر قدر حجم مسابقات بیشتر باشد، چهرههای جوان بیشتری معرفی میشوند و شاهد اتفاقات بهتری در ورزش خواهیم بود.
به نظر شما، المپیاد ورزشی ایرانیان، المپیادهای دانشجویی و دانشآموزی را تحتالشعاع قرار داده است؟
عدهای اعتقاد دارند تمامی این المپیادها را باید یک کاسه کرد، اما سازمان تربیت بدنی به افزایش تعداد مسابقات میاندیشد و اینکه با هماهنگی در زمانبندی رقابتها میتوانیم از همه المپیادها استفاده بهینه کنیم. امسال تا پایان آذر ماه برنامه المپیاد سال آینده را اعلام میکنیم.
منظور من، حرکتهای موازی است که معمولا ورزش از این نوع حرکت ضرر کرده است. اگر قرار باشد مثلا در بسکتبال، المپیاد ایرانیان داشته باشیم، دانشجویی و دانشآموزی هم ساز خودشان را بزنند و فدراسیون نیز قهرمانی کشورش را برگزار کند، واقعا میتوانیم از این برنامهها به بسکتبال کمک کنیم؟
متولی ورزش سازمان تربیت بدنی است، سازمان خوشحال میشود از اینکه قهرمانان آینده از درون آموزش و پرورش بیرون بیایند. همانگونه که در زمان خودم، آموزش و پرورش با دایرکردن کلوبهای تمرینی قدم اول را در راه ورزش قهرمانی برمی داشت. اما امروز ورزش مشکلات خاصی دارد. یک جوان بسکتبالیست در قهرمانی کشور 4 تا 5 مسابقه بیشتر انجام نمیدهد. اگر فوتبال آلمان را نگاه کنیم، میبینیم در روزهای شنبه و یکشنبه 12500 مسابقه برگزار میشود از مدارس تا بوندس لیگا، پس حجم مسابقات میتواند در ورزش رونق ایجاد کند، به شرط آنکه هماهنگی در زمانبندی صورت بگیرد.
آیا فقط میتوانیم به رویدادهای داخلی بسنده کنیم؟
باید به سوی برگزاری مسابقات منطقهای بینالمللی برویم. در المپیک، تایلند از ما بالاتر ایستاد. آماری از سازمان و امور بینالملل و شورای برونمرزی بگیرید، ببینید از سال گذشته تاکنون، تیمهای ما چند بار به کشورهای تایلند یا چین سفر کردهاند. آنها با بسیاری از کشورها در ارتباط ورزشی هستند. مسابقات زیادی در کشور خود برگزار میکنند و نشانه پیشرفتشان در المپیک، محسوس است.
تیم ملی بسکتبال، دیدارهای تدارکاتی متعددی را پشت سر گذاشت. آیا این بازیها تاثیر در وضعیت تیم در المپیک داشته است؟
حتما داشته است. ما باید ارتباطات بینالمللیمان را افزایش دهیم. اگر امروز به اینجا رسیدهایم، دلیلش ارتباطاتی است که طی چند سال اخیر، بهوجود آمده؛ بنابراین نباید از آن غافل شویم.
آیا در بسکتبال از همه ظرفیتهای این ورزش در کشور استفاده شده است؟
اگر از همه تواناییها و ظرفیتهای بسکتبال کشور برای پیشرفت این ورزش استفاده شود، نتایجی به مراتب بهتر و قویتر در مسابقات متعدد بینالمللی بهدست میآید. بسکتبال باید در سطحی پردوامتر حضور پیدا کند، چون احساسم این است که در بسکتبال بسیاری از سیاستها بسته است. کسی به کاردانی محمود مشحون شک ندارد، اما کار و تلاش و زحمت مربیان داخلی نباید نادیده گرفته شود.
آیا در شرایط حاضر اینگونه نیست؟
نباید تمام ظرفیت بسکتبال کسانی باشند که امروز در دفتر فدراسیون جمع میشوند، بلکه باید به دنبال افرادی رفت که امروز گوشهگیری میکنند و فضا را برای خدمتگزاری مطلوب نمیبینند. مربیان ردههای پایه که روزی استعدادهای فعلی بسکتبال را ساختهاند، باید با دلگرمی بیشتر کار کنند. این توانایی در مشحون وجود دارد.
ایران در المپیک چگونه بود؟ آیا بسکتبال توانست انتظارات را برآورده کند؟
تیم ملی بسکتبال تلاش کرد و با همه توان در زمین حاضر شد که لذتبخش است، اما نباید کار را خیلی بزرگ جلوه داد که توقعات بیشتر ایجاد شود. برای مردم باید واقعیتهای بسکتبال ایران را آشکار کرد.
یعنی عنوان یازدهمی در این رقابتها گمراه کننده است؟
اگر به تعریف محض بپردازیم بله، اما اگر درست برخورد کنیم، نتایج مثبت فراوانی به همراه خواهد داشت. باید بهگونهای عمل کنیم که بین مردم توقع بیجا پیش نیاید و بعد بخواهیم چیزی که نیستیم و نبودیم را اثبات کنیم.
اما شرایط المپیک با کمک رسانهها برای مردم ایران بخوبی روشن شد.
بله. بچهها در پکن نشان دادند بسکتبال ایران بزرگ شده است و شخصیت قهرمانی آسیا دارد. این را هم اضافه کنم ما میتوانیم در تمامی المپیکها و مسابقههای جهانی حضور پیدا کنیم.
در المپیک لندن شانس حضور بسکتبال چه اندازه است؟
شرایط رقابتهای مردان آسیا در سال 2007 متفاوت بود. چینیها به واسطه میزبانی با تیم دوم خودشان حاضر شدند، اما در سالهای دیگر این امتیاز از تیم ما گرفته میشود، بنابراین باید بکوشیم سهمیه المپیک را از آسیا کسب کنیم وگرنه کارمان دشوار است.
اگر به المپیک لندن راه یافتیم، نتایج تیم ما بهتر از المپیک پکن خواهد بود؟
ما در پکن شگفتیساز نبودیم، اما با حضور شایسته جوانان تیم ملی که تا 4 سال دیگر باتجربهتر میشوند میتوانیم شگفتیساز باشیم.
امروز بحث امکانات در میان است. مسوولان فدراسیون از نبود تالار مناسب بارها سخن گفتهاند. به عنوان کارشناس تربیتبدنی در این رابطه چه نظری دارید؟
بحث سالن همیشه مطرح بوده است، زمانی که خودم رئیس هیات بسکتبال استان تهران بودم، کار تخصیص سالن اختصاصی را دنبال میکردم. در زمان مهندس هاشمیطبا تا دریافت زمین جانبی فدراسیون فعلی هندبال کار پیشرفت داشت، ولی صرفا با حرف نمیتوانیم به داشتن امکانات امیدوار باشیم.
به نظر شما چهکار باید کرد؟
باید مجموعه و خانواده بسکتبال تلاش خود را بیشتر کنند تا این اتفاق بیفتد. ما در این سالها آنقدر دست روی دست گذاشتیم تا سالن شهید افراسیابی هم از مجموعه بسکتبال جدا شد. در صورتی که افراسیابی به دلیل واقع شدن در مرکز شهر با کمی تغییرات میتوانست سالن مناسبی برای بسکتبال باشد.
اگر مسوولان بسکتبال قضیه را جدیتر دنبال کنند، باز هم در کنار فدراسیون و سالن هندبال میشود سالن چند منظوره احداث کرد. چون امروزه بسکتبال استحقاق خود را نشان داده و باید سالن استاندارد داشته باشد. داشتن سالن اختصاصی در نقاط پررفت و آمد تهران حق بسکتبال است.
وضعیت کنونی بسکتبال، آینده این ورزش را تامین میکند؟
ما نباید فقط به تیمهای ملی توجه کنیم. بسکتبال ارکان دیگری هم دارد، برای المپیک در سالهای 2012 و 2016 شرایط بهتری باید برای پشتوانهسازی فراهم شود. اگر بخواهیم آینده را ببینیم نباید 7 ماه رابه دلیل فعالیتهای تیم ملی از دست بدهیم. ما 7 ماه را از دست دادهایم. باشگاههای ما بابت 7 ماه بیکاری باید پول پرداخت کنند. این به ضرر بسکتبال است چون باشگاهها بیانگیزه میشوند. در وضعیت فعلی به واسطه تلاش آقای مشحون ضعفها کمتر نمایان است و بیشتر نتایج تیمهای ملی عیان میشود.
شما سالها رئیس هیات بسکتبال تهران بودهاید. نسل بازیکنان تهرانی بعد از شما در تیمهای ملی بویژه جوانان کم شده فکر میکنید علت این امر چیست؟
روزی که من هیات تهران را در اختیار گرفتم 2 بازیکن ملی داشتیم. اگر بازیکنان شهرستانی مقیم تهران را با احتساب این که 2 سال در تهران اقامت داشتند، بازیکن تهرانی اطلاق کنیم 12 نفر از بچههای تیم ملی تهرانی شدند. این مساله به خاطر حجم مسابقاتی بود که در تهران داشتیم. چهرههای خوب بسکتبال رشد کردند و در لیگهای مختلف کشور به میدان رفتند. لیگ انگیزه زیادی برای بازیکنان است و ما در آن سالها به این مساله توجه داشتیم.
شرکت در رقابتهای بینالمللی هم از جمله فعالیتهای هیات بسکتبال در دوره شما بود؟
بله. اعتقادم به این امور برنامههاست. دو دوره جام ورزش و ملتها که شکوه خاصی داشت در تهران برگزار شد و ما تیمهایی را به امارات، ترکمنستان و روسیه اعزام کردیم. آن روزها نه اسپانسر امروزی بود و نه پولهایی که این روزها باشگاهها به هیات میدهند. اما برای ایجاد انگیزه، از این قبیل کارها زیاد انجام دادیم.
از بسکتبال سالهای اخیر تهران مطلع هستید؟
سال 2006، 2 نفر سال 2008 هم 2 نفر از جوانان تهرانی در تیمهای بسکتبال جوانان ایران بودهاند. این تعداد واقعا کم است. از سال 2000 به این سو تعداد تهرانیها کمتر شده است.
آیا میزان موفقیت هیات بسکتبال فقط با حضور بازیکنان در تیمهای ملی مرتبط است؟
یکی از مهمترین آنهاست، ضمن آن که بسکتبال تهران منتظر است، تا فدراسیون برنامهای نداشته باشد تا برنامههایش را تنظیم کند. من به عنوان کسی که معاون ورزش تهران هم بودهام اعلام میکنم بسکتبال تهران را نابود شده میبینم.
در این شرایط چه باید کرد؟
در بسکتبال تهران شرایط آب و هوایی نقش ندارد، بنابراین میتوانیم از زمینهای رو باز برای جمع کردن جوانان استفاده کنیم. ما بهمن هر سال تقویم سال آینده را ارائه میکردیم. برنامهها راس زمان مقرر برگزار میشد، شاید 5 4 مسابقه تغییر میکرد اما تیمها به انجام برنامهها مصر بودند.
یادم هست جام حذفی، بازیهای 3 به 3 در تهران، سالنها و زمینهای روباز را کاملا شلوغ کرده بود؟
ما در آن سالها بازیهای 3 به 3 را برگزار میکردیم که سال گذشته برای اولین بار در بازیهای داخل سالن آسیا برگزار شد و تیم ایران به قهرمانی رسید. در زمان نقل و انتقالات جام حذفی را پیش از لیگ برگزار میکردیم. تا تیمها دستشان برای یارگیری باز باشد. تهران میتواند برنامهای مستقل و جداگانه داشته باشد. این طوری پیشرفت کار بهتر میشود. به هر حال بسکتبال تهران پشتوانه اصلی بسکتبال ایران است.
ظاهرا برخی اختلافنظرهای شما با مشحون در ارتباط با برنامههای تهران با فدراسیون بوده است؟
یکی از مسائلی که در دوران کاری من و آقای مشحون باعث اختلاف نظر شد، برنامهریزی از قبل تعیین شده ما بود که آقای مشحون توجه خاصی به برنامهریزی نداشتهاند و میخواستند هیات تهران کاملا تحت نظر فدراسیون باشد. فکر میکنم در بسکتبال نباید کسی در مدیریت و برنامه بدود بلکه باید همه آهسته و در کنار هم باشند.
بازیهای تیم جوانان را در بیستمین دوره رقابتهای بسکتبال جوانان آسیا دیدهاید؟
تمامی بازیها را با دقت نگاه کردم چون به جوانان معتقدم. این بچهها مرا یاد نسل صمد نیکخواه بهرامی، مرحوم آیدین نیکخواه بهرامی، مهدی کامرانی و... میاندازند.
چطور؟
آن تیم سال 2000 نسل تاثیرگذار بسکتبال ایران شد. حامد آفاق، حامد سهرابنژاد، سامان ویسی، علیرضا هنردوست و جواد داوری جمعی از برترینهای بسکتبال ایران آن سال بازیکنان جوانان بودند. با دیدن تیم فعلی خاطره تیم 2000 زنده شد. این بچهها با استعداد هستند و آینده تیم ملی را میسازند.
به نظر شما مربیان ایرانی چه اندازه در کسب نتایج تیمهای پایهای موفق بودهاند؟
تمام این موفقیتها به نام مربیان ایرانی است. سالهای گذشته سعید فتحی و مهرانشاهینطبع، کارهای بنیادین انجام دادند که در سالهای اخیر در کارهای افشین رضاپور و بهرام رمضان تبلور پیدا کرد. تیم فعلی که قهرمان آسیاست محصول تفکر مربیان ایرانی است.
مربیان شیرازی، اصفهانی، تهرانی، مشهدی و شهرکردی در این تیم بازیکن داشتند، آقای نیوشا نمیتواند ظرف مدت 4 ماه تیم جوانان را قهرمان آسیا کند. این یک کار بلندمدت بود که فدراسیون مدیریت کرد و پس از 3 سال و نیم نتیجه داد. محمدرضا نوری و اثنی عشران هم زحمت کشیدند.
دوره قبل، تیم جوانان با اونیکا هفتم شد. آیا اصولا مربیان خارجی در تیمهای پایه ناموفق هستند؟
سال 2000 بهترینهای بسکتبال را به یک کوبایی دادیم که نهم شد. سال 2006 اونیکا هفتم شد اما سالهای 2002 و 2004 نایب قهرمان و قهرمان آسیا لقب گرفتیم آن هم با مربیان ایرانی زحمت این تیم جدید را هم مربیان ایرانی 3 سال کشیدند. بنابراین تجربه نشان داده مربیان ایرانی موفقتر بودهاند.
به نظر شما کدام یک از بازیکنان این تیم میتوانند جایگزین شایستهای برای بازیکنان فعلی تیم ملی باشند؟
سن تیم ملی بزرگسالان ما جوان است. ما در 7 6 سال دیگر ملیپوشان جوان و باتجربهای داریم. در تیم جوانان فعلی بیشتر بازیکنان خوب بودند، اما آینده فربد فرمان، محمد حسنزاده و مهدی شیرجنگ را بهتر میبینم.
امیدوارم این بچهها که از آنها اسم بردهام مغرور نشوند. در مجموع سایر نفرات هم میتوانند بازیکنان خوبی باشند چون از هر لحاظ مستعد هستند.
ضعف تیم بسکتبال جوانان ایران را در چه دیدهاید؟
بازیکنان این رده سنی تجربه زیادی ندارند. باید با آنها مدام صحبت کرد. کسب تجربیات بینالمللی اهمیت بسیاری دارد. فدراسیون بسکتبال برای تیم ملی قبل از المپیک 25 بازی تدارکاتی ترتیب داد در حالی که این تیم هم به رقابتهای جهانی راه یافته و باید دیدارهای تدارکاتی زیاد برگزار کند. ما پس از 2 بار راهیابی به رقابتهای جهانی باید در سال 2009 بازیهای بهتری ارائه کنیم چون از تیم جوانان انتظار بازیهای خوب میرود.
حضور مربی خارجی را در راس تیم ترجیح میدهید؟
در مسابقات جهانی از قبل میدانیم چه نتیجهای میگیریم. فاصله بسکتبال ما با بسکتبال دنیا زیاد است. نباید فرصتهای این چنین را به مربیان خارجی بدهیم. من اعتقاد دارم مربیان کشور ما از هر نظر شایستگی دارند. بنابراین بهتر است این فرصت را در اختیار مربیان کشورمان قرار بدهیم که تجربه سالها کار با تیمهای پایهای را دارند.
نظرتان درباره لژیونرهای ایرانی در بسکتبال اروپا و آمریکا چیست؟
بین لژیونرها تفاوت وجود دارد. صمد نیکخواه بهرامی به فرانسه رفته، در حالی که حامد حدادی عازم آمریکاست. تفاوت بین این دو بسیار است. ضمن آن که من به این انتقالها ارج میگذارم؛ اما باید انتقال حدادی را جداگانه ارزیابی کرد. حضور بچههای ایرانی در بسکتبال خارج از کشور، الگوهای خوبی برای جوانان این ورزش است. همه سعی میکنند از سطح لیگ ایران فراتر بروند و این موضوع، پیشرفت روزافزون بسکتبال را به دنبال دارد. هرچند لیگ ما از وجود بازیکنان خوب خالی میشود و شاید این تنها اشکال انتقال بازیکن به خارج از کشور باشد، اما امتیازات این کار بیشتر خواهد بود.
ایران در المپیک سبکهای متفاوت بسکتبال را تجربه کرد. به نظر شما برای تداوم حضور در این گونه عرصهها چه باید کرد؟
پشتوانهسازی، مهمترین اصل است. مشحون از جنس بسکتبال بوده و به این مساله واقف است. اگر امروز تیم ملی قدرتمندی داریم، به خاطر سرمایهگذاری در گذشته است و اینک نوبت سرمایهگذاری روی جوانان فعلی است تا آینده را بهتر بسازند. در المپیک شاهد بودیم که قهرمانان از 8 تا 10 سال قبل شروع به فعالیت میکنند و با تفکر المپیکی وارد عرصه بازیها میشوند، بنابراین حضور پیدرپی در المپیک، محصول کار پایهای 10 ساله است.
به عنوان یک چهره ملی بسکتبال تدارکات تیم ملی را پیش از رقابتهای المپیک چگونه ارزیابی میکنید؟
بینظیر. مدیریت مناسبی در سفرهای تدارکاتی اعمال شده بود، اما ضعفهایی هم داشت.
چه ضعفهایی؟
یکی این که در سفرها میشد از روسای هیاتها یا مربیان بیشتر استفاده کرد تا فرصت تجربهاندوزی برای آنها فراهم شود.
آیا دوره شما چنین تدارکاتی بود؟
قبل از پاسخ به پرسش شما، باید بگویم سفرهای تدارکاتی خیلی خوب است، اما نباید کل عقبافتادگیهای بسکتبال را در 2 ماه جبران کرد. همه سفرهای بسکتبال در زمان 2 ماهه انجام شده است، در صورتی که باید این کارها را در طول سال مدیریت کنیم حتی برای جوانان نیز سفرهای تدارکاتی لازم است. از طرفی تورنمنتهای داخلی را باید با حضور تیمهای خوب خارجی برگزار کرد تا تماشاگران را با بسکتبال آشناتر ساخت، اما در دوره ما سالی یک سفر خارجی، واقعا همه را شگفتزده میکرد!
20 سال پیش برای بازیهای دیوار چین به این کشور رفته بودیم و با تیمهای اسپانیا، روسیه و... بازی کردیم. اختلاف آن روزهای ما با بسکتبال اسپانیا که قهرمان اروپا شده بود، 15 امتیاز بود. اما چون تداوم نداشتیم، بعد از 20 سال شاهدیم آنها قهرمان جهان و نایبقهرمان المپیک هستند و ما همچنان در بین تیمهای جهان در ردههای پایین قرار داریم.
حالا از المپیکی شدن بسکتبال و لژیونر شدن بسکتبالیستها اتفاقهای تازهای در بسکتبال ایران افتاده است. آیا زمان تداوم این حرکتها نیست؟
باید به این موضوعات توجه کنیم تا 20 سال بعد دوباره حسرت امروز را نخوریم. اولین لژیونرهای ما نیز شیریان و ارمغانی بودند که آن سالها به مجارستان رفتند، اما بیثبات بودن بسکتبال موفقیتهایی از این دست را از میان برد. امیدوارم با مدیریت مشحون، شاهد تحولات دیگری در بسکتبال باشیم. قدم بعدی رقابتهای آسیا و راهیابی به رقابتهای جهانی است. پس از آن المپیک 2012 را پیشرو داریم. اگر از همه فرصتها و ظرفیتهای موجود در بسکتبال استفاده کنیم، موفقیت در همه این رویدادها دور از دسترس نخواهد بود.
محمد رضاپور
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین: