یکی ازمجریان و گویندگان با سابقه رادیو لاله اکبری است. او که کارش را ازدهه۷۰ در رادیو و تلویزیون مرکز اصفهان و تهیهکنندگی برنامههای رادیویی شروع کرد درتهران با گویندگی، آن هم دربرنامههای شبکه رادیویی جوان میان علاقهمندان شناخته شد. «چهارسو»، «هزار پنجره»، «با من ورق بزن» و «رادیوچی» تنها نام برخی از این برنامههاست. او در گفتوگو با قاب کوچک از مسیری که طی کرده و ویژگیهای گویندگانی صدای ماندگار میگوید.
افتخار میکنم مجری رسانهملی هستم
لاله اکبری، مجری باسابقه رادیو برای مخاطبان شبکه رادیویی جوان، صدایی آشناست. این گوینده در پاسخ به اولین پرسش که از چه سالی و چگونه کار در صداوسیما را شروع کرده و چه کسانی در این راه مشوق او بودند، میگوید: از طریق تست صدا سال ۱۳۷۰ وارد مرکز صداوسیمای اصفهان شدم. در دوران دبیرستان یک معلم پرورشی داشتیم که علاقهمندیام به این حرفه را شناسایی کرد. به کمک یکی دو تا از معلمهای دیگر با صداوسیمای مرکز اصفهان ارتباط گرفتم و شرایطی فراهم شد تا تست بدهم. خوشبختانه پذیرفته شدم و کار در رادیو را آغاز کردم. مشوقهای اصلیام معلمهای عزیزم در دوران دبیرستان بودند که خیلی به من کمک کردند تا این راه را انتخاب کنم. از شغلم رضایت دارم و خیلی افتخار میکنم که گوینده و مجری رسانهملی هستم. اگر باز هم بخواهم به سالهای قبل برگردم مطمئنا کار در رسانه، یکی از شغلهایی است که انتخاب میکنم. شاید اگر تجربه الان را با خودم ببرم، کمی متفاوتتر کار خواهم کرد. شاید کارهایی که انجام دادهام را تکرار نکنم یا راههای بهتری را انتخاب کنم. ولی بیتردید باز هم در کار رسانه فعالیتم را ادامه میدادم، چون خیلی دوستش دارم و خیلی چیزها یاد گرفتم.
رادیو، شکلدهنده اصلی فرهنگ عامه
اکبری با ارائه تعریفی از رادیو و اینکه رسانههای امروز تا چه میزان در افکار عمومی تأثیرگذار هستند، بیان میکند: رادیو بیتردید یک رسانه مهم ارتباطی است که در طول زمان به یکی از مهمترین ابزار اطلاعرسانی، سرگرمی و آموزشی تبدیل شده؛ به طوری که رادیو با تعامل خاص و کمنظیری که با فرهنگ عمومی مردم پیدا کرده، یکی از شکلدهندههای اصلی فرهنگ عامه در دنیای امروز و وسایل ارتباطجمعی است. به نظرم همچنان یک ابزار قدرتمند و محبوب برای کسانی است که به محتوای صوتی قابل دسترس، نیاز دارند.رادیو از دیرباز تأثیر قابلتوجهی برای افکار عمومی داشته و هنوز هم ابزاری تأثیرگذار در شکلگیری نگرش، باورها و رفتارهای اجتماعی دارد. انتقال سریع اطلاعات و اخبار، ایجاد دوستی، اتحاد و همبستگی اجتماعی و مردمی، تأثیرگذاری اقتصادی از طریق تبلیغات رادیویی، ایجاد فضای باز برای طرح ایدهها و بحثهای مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی بخش مهمی از نقش رادیو در جامعه است. بیشتر اوقات وقتی تنها هستم و کارهای خانه را انجام میدهم یا زمانی که رانندگی میکنم، رادیو گوش میدهم. هنوز به آن علاقهمندم و خیلی دوستش دارم.
حضور در تلویزیون
او در پاسخ به پرسش ما که این روزها به چه فعالیتی مشغول است، میگوید: این روزها چند دوره آموزشی میگذرانم که البته شامل فعالیتهای هنری (صنایع دستی) است. زمانی که اوقات فراغتی دارم، ترجیح میدهم به فعالیتهای هنری بپردازم.اکبری درباره شبکهها و برنامههایی که اجرا میکند توضیح میدهد: شبکه اصلیام که در آن فعالیت میکنم رادیو جوان است. زمانی که شبکه رادیویی ورزش در سال ۱۳۷۸ افتتاح شد این افتخار را داشتم با این شبکه همکاریام را آغاز کنم. شبکه رادیویی سلامت و شبکه جهانی صدای آشنا زمانی که راهاندازی شدند، برخی گویندهها بهعنوان نیروی کمکی کارشان را در این شبکهها شروع کردند. این توفیقی برایم بود که این فعالیتها را داشته باشم، البته این روزها در شبکههای رادیویی پیام و آوا هم فعالیت میکنم.وی در پاسخ به این پرسش که آیا جز رادیو در تلویزیون هم تجربه اجرا داشته یا خیر؟ عنوان میکند: سالهای ۱۳۷۸ و ۱۳۷۹ در شبکه دو اجرای برنامه «تصویر زندگی» را برعهده داشتم و در کنارش ویژهبرنامههای جشنوارههای مختلف مستند را از شبکه چهار اجرا میکردم.پس از آن در دهه ۱۳۸۰ گفته شد که مجریان رادیو نمیتوانند هم در تلویزیون و هم در رادیو اجرا داشته باشند؛ بنابراین کار در رادیو را انتخاب کردم و همان سالها در رادیو ماندم. پس از سالها گویندهها میتوانند هم رادیو و هم در تلویزیون اجرا داشته باشند. پیشنهاد برنامههای تلویزیونی داشتم اما ترجیحم این است همچنان در رادیو فعالیت کنم.
مشارکت شنوندگان
اکبری درباره اینکه یک برنامه رادیویی خوب در دنیای امروز که دسترسی به انواع و اقسام رسانهها و کانالها آسان شده، چه ویژگیها و مشخصههایی باید داشته باشد، صحبت میکند و میافزاید: یک برنامه خوب رادیویی باید ویژگیهای مختلفی داشته باشد، اول از همه دارای محتوای ارزشمند و جذاب باشد که شامل اطلاعات مفید، آموزنده و سرگرمکننده متناسب با علایق و نیازهای شنوندگان است. دومین مورد که بسیار مهم است داشتن تیم برنامهساز قوی، حرفهای و توانمند است، از نویسنده گرفته تا گوینده و تهیهکننده کاربلد. مورد سوم تعامل با شنوندگان است. بیتردید مشارکت شنوندهها، شنیدن نظرات و پیشنهادهای آنها میتواند در بهتر شدن برنامه به برنامهساز کمک کند. یکی دیگر از موارد مهم که به نظرم به هیچ عنوان نباید از نظر دور داشت، اینکه برنامه کیفیت فنی مناسبی داشته باشد، چون رادیو از طریق صدا به گوش شنوندهها میرسد؛ پس صدابرداری باکیفیت، جلوههای صوتی مناسب، موسیقی و ضبط خوب در طول برنامه در جذب مخاطب بسیار تأثیرگذار خواهد بود.
راز برنامههای ماندگار
مجری رادیو پیام و آوا مهمترین دلیل ماندگاری و تکرارینشدن برنامههای پرمخاطب و ماندگار را در انتخاب یک تیم حرفهای و کاربلد میداند و تصریح میکند:به نظر من، برنامههایی ماندگار و بهیادماندنی هستند که موضوعات جذاب و بهروز را انتخاب میکنند. این برنامهها به یک تیم تحقیقاتی قوی و حرفهای نیاز دارند که ارتباط نزدیکی با مخاطبان برقرار کنند. خلاقیت و نوآوری در کارهای آنها به وضوح مشهود است و همچنین به نظم در پخش و کیفیت برنامه در طول زمان اهمیت زیادی میدهند. بدون شک، این رویکرد باعث حفظ مخاطبان و جذب شنوندگان وفادار میشود. نمونهاش برنامه «قصه ظهر جمعه»، «راه شب» و «بعد از سلام» است که از سالهای قدیم پخش میشود و شنوندهها ساعت و زمان پخش آن را فراموش نمیکنند و هنوز با شنیدن این برنامهها وجودمان لبریز از شور، شوق و خاطره میشود.
لازم است، کافی نیست
برخی باور دارند که اگر صاحب صدای خوبی هستند، میتوانند در رادیو یا دیگر رسانههای شنیداری برنامه اجرا کنند یا بهعنوان مجری و دوبلور به فعالیت مشغول شوند. اکبری اما نظری متفاوت دارد و این موضوع را لازم میداند، نه کافی. این مجری رادیو توضیح میدهد: صدای خوب گرچه برای یک گوینده الزامی است اما کافی نیست. جنس صدای خوب برای گوینده امتیاز مهمی است اما یک گوینده حرفهای باید به مهارتهای دیگر همچون بیان واضح، تسلط برای ادای کلمات، لحن مناسب، استفاده درست از تاکیدها برای تأثیرگذاری بیشتر، فن بیان و مهارت در انتقال مفاهیم تسلط داشته باشد. علاوه بر اینها؛ مدیریت احساسات، داشتن آگاهی و دانش کافی، تعامل و هوش ارتباطی، توانایی برقراری ارتباط با مهمانان و شنوندگان، از همه مهمتر داشتن اخلاق حرفهای و تعامل با همکاران است. وی با توصیههایی به علاقهمندان گویندگی و اجرا ادامه میدهد: گویندگی و اجرا کار بسیار جذابی است، ولی آن چیزی که شما از دور میبینید، میشنوید و آنچه که اتفاق خواهد افتاد، خیلی فرق میکند. در حال حاضر خوشبختانه همه چیز فراهم است تا علاقهمندان بتوانند خودشان را محک بزنند و با حضور در کلاسهای آموزشی خوب و معتبر دوره ببینند. ولی گوشه ذهنتان باشد اجرا اصلا کار سادهای نیست، بسیار کار پرزحمت و پراسترسی است. برای اینکه گوینده خوب و ماندگاری شوید، باید تلاش زیادی کنید، مانند هر کار دیگری، اگر میخواهید موفق شوید، باید زحمت بکشید.
با مخاطبانم در تعامل هستم
اکبری درخصوص مهمترین مؤلفه و ویژگی شاخص کار اجرا در رادیو و این که گویندگان و مجریانی که در این عرصه ماندگار شدند، چه ویژگیهایی داشتند، بیان میکند: در اجرا صادق، صمیمی و خیلی با مخاطبانم در تعامل هستم. آنها را از ته قلبم دوست دارم. در اجرا به این موارد خیلی توجه میکنم. کارم را خیلی دوست دارم و در طول سالهای فعالیتم با اشتیاق و شوق به انجام آن ادامه دادهام. رادیو هیچوقت برای من شغل نبوده، همیشه شوق بوده و افتخار میکنم هر لحظهای که در رادیو اجرا داشتم، آن لحظه را زندگی کردم و با همه وجودم لذت بردم، اینها چیزهایی بوده که در رادیو کسب و در اجرای هر برنامه تجربه کردهام.
استفاده از موسیقیهای جدید
مجری رادیو جوان با بیان راهکارهایی برای شنیدهشدن برنامهها و جذب مخاطبان جدید میافزاید: برای جذب مخاطب جدید، برنامهها باید به گونهای طراحی شود که هم جذابیت و هم محتوای مناسب را ارائه دهد و هم تعامل خوبی با شنوندهها داشته باشد؛ مثلا یکی از علاقهمندیهای جوانان امروز موسیقی است، پس استفاده از موسیقی جدید و البته پرمحتوا میتواند در جذابیت برنامه تأثیرگذار باشد. البته قبول دارم با آگاهیبخشی باید سطح سلیقه مخاطب را بالا برد اما به هر حال باید به سلایق مخاطب توجه کرد. برنامههای تعاملی مبتنی بر شبکههای اجتماعی، استفاده از نظرسنجیها و چالشهای آنلاین و شرکت جوانان در این نوع از تعاملات اجتماعی میتواند بر حضور بیشتر آنها تأثیرگذار باشد. طرح مباحث روز با حضور مهمانان مطلع، فعالان فرهنگی و افراد موفق میتواند جوانان را به شنیدن رادیو ترغیب کند. با وجود رسانههای فعال ارتباطجمعی و تعددی که در این حوزه وجود دارد، هنوز هم که بحث داغ و جذابی در رادیو مطرح شود، خیلی زود این بخش از برنامه بین جوانها دست به دست میشود. سبک داستانگویی جذاب و مدرن هم میتواند شنوندگان را درگیر خودش کند، چون ما شرقیها خیلی به داستان علاقهمندیم و البته قصهگوهای خوبی هم هستیم. این شیوه برنامهسازی مبتنی بر ارائه محتوای نوین و مرتبط با دنیای امروز باید باشد، چارهای نداریم جز شناخت دقیق سلایق، علایق و نیازهای نسل جدید و البته بهروزرسانی مداوم محتوا و انعطافپذیری برای تغییر و رشد اینگونه است که میتوانیم مطمئن شویم که برنامههای تکراری و کلیشهای نخواهیم ساخت و نخواهیم داشت.
استقبال از برنامههای کپسولی
مخاطبان امروز و دیروز با یکدیگر تمایز دارند و دلیلش را میتوان گسترش استفاده و در دسترس بودن شبکههای اجتماعی مجازی و تولید و انتشار محتواهای کوتاه دانست. اکبری درباره تمایز میان مخاطبان دیروز و امروز میگوید: مخاطبان قدیمی بیشتر موسیقیهای قدیمی و کلاسیک، گفتوگوهای طولانی و نمایشهای رادیویی دوست دارند، چون اغلب در کنار کار روزمره یک رادیو روشن بود. رادیو یکی از ملزومات اصلی زندگی قدیم بود. همه رادیو داشتند، اما جوانهای امروزی برنامههای با شتاب بیشتر میخواهند و نیاز دارند که با نوآوری، خلاقیت بیشتر و با استفاده از جلوههای صوتی اطلاعات بهروز و بیشتری در اختیارشان قرار بگیرد. به قولی، امروزیها برنامههای کپسولی را خیلی دوست دارند. وی ادامه میدهد: رسیدن به موفقیت درکاروهم در زندگی شخصی نیازمند مدیریت زمان، انرژی و هدف است. من باید یاد بگیرم که چگونه وظایفم را اولویتبندی کنم، اگر کاری به من واگذار شده به طور تمام و کمال انجام دهم. مسئولیتپذیر باشیم، هم درزندگی اجتماعی و هم درزندگی خانوادگی باید به سلامت روحی و جسمی هر دو توامان توجه کنیم. زمانی را برای استراحت و همچنین برای ورزش، مطالعه، فعالیتهای هنری و شخصی، حتی تفریح اختصاص داده و مرزبندی درستی انجام دهیم. برای رسیدن به اهداف شخصی و شغلیمان باید به گونهای اولویتبندی کنیم که در پایان رضایتمندی فردی و قلبی داشته باشیم و همچنین باید بتوانیم استرس راکه البته ذات زندگی پردغدغه امروزی است،مدیریت کنیم.باید بتوانیم روابط عاطفی و معاشرتهای دوستانه و خانوادگی را تقویت کنیم و... اینها از جمله مواردی است که میتواند در عرصه اجتماعی و هم کار، باعث موفقیتمان شود.
هر سخن کز دل برآید لاجرم بر دل نشیند
وقتی حدود ۳۰ سال از عمرت را در رسانه میگذرانی، حتماخاطرات فراوانی در این فضا برایت رقم میخورد. اکبری با بیان خاطرهای شیرین از اجرا میافزاید: در اجرا خاطرات زیادی دارم، شاید برخی از آنها را فراموش کردهام اما بعضیها در ذهنم پررنگ است. یک خاطره را که هیچوقت فراموش نمیکنم اینکه، روز عید سعید قربان یک ویژهبرنامه از شبکه رادیویی جوان داشتم، در آن برنامه درباره قربانیکردن یک گوسفند برای حاجیها صحبت میکردم و اینکه تمایلات نفسانی و عادات بدمان را قربانی کرده و ازامروز جور دیگری به زندگی نگاه کنیم. گویا راجعبه این موضوع خیلی صحبت داشتم و خیلی صادقانه با شنوندهها صحبت میکردم. یکی از شنوندها در تاکسی این حرفها رامیشنود. او که ازهمسرش دلخوراست ومنزل را ترک کرده، وقتی این موضوع رامیشنود ازتصمیمش صرفنظر میکند و تصمیم میگیرد واقعا دلخوریهایش را زیر پا بگذارد و با همسرش آشتی کند. هر سخن کز دل برآید لاجرم بر دل نشیند. از این موضوع دو سال میگذرد من بدون این که مطلع باشم با این خانم که شنونده ما بوده آشنا شدم، بدون این که از شغل همدیگر خبر داشته باشیم و... خلاصه این که درادامه این ماجرا دوستی پایدار، محکم و ارزشمندی بین ما شکل گرفت و با همدیگر دوست هستیم. بسیاری از این مباشرتها، دوستیها و... از رادیو شکل گرفته که برایم باقی مانده،به آنها بسیار افتخار میکنم و برایم ارزشمند است.