۳بار تجربه مرگ، پای چوبه‌دار

به گزارش خبرنگار جام‌جم، اردیبهشت ماه سال ۱۳۸۸ ماموران پلیس آگاهی کاشان با گزارش درگیری خونین در بازار فرش راهی محل شدند. در بررسی‌ها مشخص شد‌، صاحب حجره فرش فروشی در جریان درگیری با چند پسر از ناحیه ران پا زخمی و به بیمارستان منتقل شده است. تحقیقات در محل درگیری ادامه داشت تا این‌که از بیمارستان خبر رسید کریم- مرد فرش‌ فروش- بر اثر شدت خونریزی جان باخته است.

با بررسی دوربین‌های مداربسته ماموران به پسری ۱۸ساله به نام سامان در تهران رسیدند و او را بازداشت کردند. سامان در بازجویی‌ها گفت: «من و چند نفر از همکلاسی‌هایم در مقطع پیش دانشگاهی درس می‌خوانیم. چند روز قبل از مردی یک دسته چک جعلی خریدیم و تصمیم گرفتیم با خرج کردن چک‌ها پولدار شویم. برای این‌که ردی از ما باقی نماند به بازار کاشان رفتیم‌. به حجره کریم رفته و چند تخته فرش خریدیم اما او به چک‌ها شک کرد و متوجه جعلی بودنش شد. شروع به سر و صدا کرد که با چاقویی که در جیبم بود ضربه‌ای به پایش زدم تا بتوانیم فرار کنیم. سریع به تهران برگشتیم اما دو روز بعد دستگیر شدیم.»

پس از تکمیل تحقیقات و بازسازی صحنه قتل، سامان در دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کرد. در این جلسه اولیای دم مقتول برای قاتل درخواست قصاص کردند.

سامان هم در دفاعیاتش گفت: «من قصدی برای کشتن مرد فرش فروش نداشتم. می‌خواستیم پولی به دست بیاوریم اما با کریم درگیر شدیم. در این درگیری فقط خواستم راهی برای فرار پیداکنم. کریم قصد داشت همسایه‌ها را خبر کند. از ترس چاقویی به پایش زدم و نمی‌دانستم این ضربه می‌تواند کشنده باشد.

در پایان این جلسه قضات وارد شور شدند و سامان را به قصاص محکوم کردند. او به دلیل سرقت هم به جریمه و تبعید محکوم شد‌. این حکم در دیوان عالی کشور مهر تایید خورد و قطعی شد.

با گذشت ۱۳سال از این قتل، اولیای دم مقتول با پا درمیانی ریش سفیدان از قصاص گذشت کردند و با دریافت دیه سامان را بخشیدند. به این ترتیب سامان که حالا ۳۱ساله شده از جنبه عمومی جرم در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی علی دلداری و با حضور قاضی مستشار ناصر راهی محاکمه شد.

او در دفاع از خود گفت: به دلیل یک اشتباه زندگی خانواده‌ام را نابود کردم. مادرم به سرطان مبتلا شده و پدرم زمینگیر است. پدرم تمام دارایی‌اش یک خانه بود که آن را فروخت تا رضایت اولیای دم را جلب کند. در این مدت سه بار پای چوبه دار رفتم و مرگ را با چشمانم دیدم. ۳۱سال دارم اما مثل یک مرد ۵۰ساله هستم. تقاضا دارم مرا ببخشید تا بتوانم گذشته را برای خانواده‌ام جبران کنم. قضات دادگاه پس از دفاعیات متهم او را به ۱۰سال حبس با احتساب ایام بازداشت محکوم کردند‌. همچنین به دلیل پشیمانی مرد زندانی‌، حکم زندان او را لغو کردند.