تغییر دادن خلق و خو نوجوانان

به گزارش جام جم آنلاین به نقل از مشاوره احیا ، تغییرات خلق و خو در نوجوانان : واکنش اولیه به شرایط جدید : برخی از کودکان مایل‌اند فوراً به شرایط جدید جهش داشته باشند، درحالی‌که بقیه علاقه‌ی کمتری نشان می‌دهند و قبل از این‌که کار جدیدی انجام بدهند، جوانب آن را می‌سنجند. برخی از کودکان به‌راحتی دوست پیدا می‌کنند، درحالی‌که بقیه به هنگام قرار گرفتن در جمع مضطرب هستند. هردوی این سبک‌ها مشکلاتی برای والدین ایجاد می‌کنند.

اگر نوجوان شما بدون این‌که درک چندانی از وضعیت داشته باشد، مشتاق انجام فعالیت‌های جدیدی باشد، ممکن است درخطر این باشد که بی‌اختیار اعمالی را انجام دهد که شمارا نگران بکند (مصرف مواد، رانندگی بدون احتیاط، رفتارهای جنسی پرخطر و …).

اگر شما بیش‌ازحد به نوجوان خود هشدار بدهید، ممکن است او منزوی بشود و هیچ فعالیتی را شروع نکند، یا در آن مشارکت نداشته باشد. ممکن است شما بیشتر در مورد بخش کوچکی از زندگی او و در اندازه‌ی کمتر در مورد پیامدهای خطرناک کاری که انجام می‌دهد، هشدار بدهید.

حساسیت نسبت به رویدادهای مهیج

برخی از افراد جوان، حس می‌کنند که نسبت به محیط اطرافشان با حساسیت زیادی واکنش نشان می‌دهند. ممکن است آن‌ها نسبت به لباسشان حساس باشند، از پارچه‌های خاصی که زبر و خشن هستند، اجتناب کنند یا ممکن است برچسب‌های روی لباس برای آن‌ها آزاردهنده باشد.

برخی دیگر ممکن است از نورهای شدید، صدای زیاد و برخی بوها اذیت بشوند. اگر نوجوان شما نسبت به محیط اطرافش چنین حساسیت‌هایی نشان داد، باید تلاش کنید تا او را درک کنید، به‌ویژه اگر از اصول بیولوژیکی این پاسخ‌ها بی‌اطلاع هستید. اگر شما ویژگی‌های مشابهی داشته باشید، روبرو شدن با نوجوانتان برای شما راحت‌تر خواهد شد.

پذیرش تغییر

عادت به تغییر، حتی تغییر مثبت، سخت است. می‌توانید انرژی را که صرف عادت کردن به یک شغل یا یک رابطه‌ی جدید می‌شود و مقدار تغییری را در نظر بگیرید که افراد در دوران نوجوانی‌شان تجربه می‌کنند. ازجمله در دوران مدرسه، در دوران تغییر جسمانی و اختلالات اجتماعی.
برخی از نوجوانان خیلی راحت این تغییرات را قبول می‌کنند، درنتیجه کار برای والدینشان راحت‌تر می‌شود. نوجوانانی که دیرتر تغییر را قبول می‌کنند، معمولاً دوران نوجوانی سخت‌تری دارند و برای والدینشان مشکلات بیشتری ایجاد می‌کنند.

تحول مغزی

تأثیر تحول مغزی روی فرزندپروری نوجوان این است که آن را پیچیده‌تر می‌کند. از ده تا بیست‌سالگی و شاید طولانی‌تر از آن، دوره‌ی جنجالی تحول مغزی است. به‌طور خلاصه، در این دوره حوزه‌ای از مغز که مسئول پاسخ‌های استراتژیک و منطقی فرد است، در حال شکل‌گیری است، درحالی‌که مراکز هیجانی مغز به شکل بی‌حدواندازه‌ای در حال فعالیت هستند.

والدینی که شاهد هستند که معمولاً فرزندانشان با فوران هیجانات واکنش نشان می‌دهند و پاسخ‌هایشان غیرمنطقی و غیر‌عقلانی است، با این موضوع آشنایی دارند. هرچند که این روند بیولوژیکی تحول مغزی، به‌ویژه برای نوجوانانی که دارای هیجانات شدید هستند، تحت کنترل نیست، ولی با آن زندگی می‌کنند و کنار آمدن با این نوجوانان برای والدین کار بسیار سختی است.

طبیعت و تربیت

ویژگی‌های کودکتان از اولین روزهای زندگی‌اش با ویژگی‌های شما تعامل دارند. او ممکن است از روزهای اول به شما بخندد یا ممکن است علی‌رغم تلاش‌های شما برای ساکت کردنش، او بازهم گریه کند. والدین معمولاً متوجه می‌شوند که شیوه‌ای که برای تربیت یک فرزند به کار می‌گیرند برای دیگری جواب نمی‌دهد.

شما به‌خوبی می‌دانید که تربیت فرزندی که به‌خوبی به تماس‌های شما و صدای شما واکنش نشان می‌دهد تا چه اندازه‌ای می‌تواند احساس خوبی در شما ایجاد کند و اگر کودک شما به شما نخندد و علی‌رغم تلاش‌های شما به گریه ادامه دهد تا چه اندازه‌ای ممکن است در شما احساس بی‌کفایتی و ناکارآمدی ایجاد کند. کودک شما با رفتارهای خود به شما یاد می‌دهد که کدام کار شما مفید است و کدام کار بی‌فایده؛ بنابراین شما به‌عنوان پدر یا مادر، محصول تعاملات فرزندتان با خود هستید و فرزند شما محصول تعاملات شما با او است. این‌یک مدل تعاملی است: تأثیر شما و کودکتان و تغییر یکدیگر بر مبنای خلق‌وخویی که دارید و نحوه پاسخ به یکدیگر.