بخشش پدربزرگ آتش‌افروز و راننده قاتل

من قاتل پسرمان هستم
به گزارش خبرنگار جام‌جم، تابستان سال گذشته بود که با اعلام یک گزارش آتش‌سوزی در منطقه نازی‌آباد تهران، امدادگران آتش‌نشانی راهی محل حادثه شدند. همزمان با ورود خودروهای آتش‌نشانی به محل، صدای آژیر آمبولانس هم در محل پیچیده شد و همه چیز حکایت از حادثه‌ای هولناک داشت.
پسر صاحبخانه در آتش‌سوزی دچار سوختگی شدید شده بود و این در حالی بود که کارشناسان آتش نشانی بعد از عملیات اطفای حریق، علت آن را اشتعال با بنزین و عمدی گزارش کردند.
به‌دنبال این گزارش،ماموران نیروی انتظامی برای بررسی علت حادثه وارد ماجرا شدند و در اولین تحقیقات خود از مرد مصدوم و مادرش متوجه شدند که روز حادثه در پی درگیری پسر با پدرش، پدر او اقدام به آتش زدن خانه کرده بود.
روز بعد جوان مصدوم به‌دلیل شدت سوختگی جان خود را از دست داد و حالا پدر او با اتهام قتل فرزندش راهی زندان شد. با اعترافات متهم و طی روال قانونی،پرونده راهی دادگاه کیفری شد و برای محاکمه به شعبه هشتم فرستاده شد، اما قبل از آن نوه او اعلام گذشت کرده بود. هر چند قتل فرزند برای پدر حکم قصاص در پی ندارد اما اعلام گذشت فرزند مقتول به عنوان ولی دم،قاتل را از پرداخت دیه معاف کرده و در جنبه عمومی جرم تاثیر خواهد داشت.
صبح دیروز پیرمرد زمانی که در برابر قاضی رحمانی در جایگاه دفاع ایستاد در دفاعیات خود گفت: «از جوانی اعتیاد داشتم، اما از چند وقت قبل پسرم به من می‌گفت باید ترک کنی. ترک کردن اعتیاد بعد از این همه سال،آن هم در این سن و سال برایم سخت بود. به خاطر همین به او می‌گفتم به کار من کاری نداشته باشد. اما او من را راحت نمی‌گذاشت و حتی چند بار من را با زور به کمپ ترک اعتیاد برد. به او می‌گفتم نمی‌خواهم به کمپ بروم و در راه سعی می‌کردم فرار کنم، اما همسرم و پسرم من را به زور سوار ماشین می‌کردند و می‌بردند. بعد از بازگشت از کمپ باز هم نمی‌توانستم مصرف مواد مخدر را کنار بگذارم.»
او در مورد روز حادثه گفت: «آن روز باز هم پسرم با من دعوا کرد و گفت باید باز به کمپ بروم و اعتیادم را ترک کنم. من هم برای این‌که او و همسرم را بترسانم، کمی بنزین روی فرش خانه پاشیدم و یک دستمال آتش زدم و دستم گرفتم که آنها بترسند. اما یکدفعه شعله آتش به فرش سرایت کرد و همه جا شعله‌ور شد. من نمی‌خواستم به پسرم آسیبی بزنم، اما او در آتش سوخت.»
با توجه به این‌که نوه متهم،دو ماه دیگر 18 ساله می‌شود؛ دادگاه با تجدید جلسه رسیدگی از فرزند مقتول درخواست کرد رضایت خود را بار دیگر بعد از رسیدن به سن قانونی به ثبت قانونی برساند و رای دادگاه بعد از برگزاری جلسه بعدی اعلام می‌شود.
راننده آژانس از قصاص نجات یافت
در دومین پرونده راننده آژانس که مرتکب قتل شده بود با رضایت اولیای دم از قصاص نجات پیدا کرد. اوایل سال 92 بود که علی برای انجام کاری از سیستان و بلوچستان با هواپیما به تهران آمد. اما ساعتی بعد از رسیدن او به تهران ناگهان ناپدید شد و دیگری خبری از او به دست خانواده‌اش نرسید.
خانواده علی مفقود شدن او را به اطلاع پلیس رساندند. دو روز بعد گوشی علی روشن شد و با ردیابی آن، مردی که گوشی را در دست داشت توسط ماموران بازداشت شد.
متهم ابتدا ادعا کرد که گوشی را از داخل آژانس محل کار خود دزدیده، اما در بررسی پلیس مشخص شد در چند روز اخیر اصلا به آژانس رفت و آمدی نداشته است. بعد از آن بالاخره لب به اعتراف گشود و گفت:«آن روز در نزدیکی فرودگاه،مرد جوان به عنوان مسافر سوار خودروی من شد. در مسیر که بودیم به خاطر فشار مالی شدید وسوسه شدم او را به قتل برسانم و پول‌هایش را سرقت کنم. نمی‌دانم چه شد که یکدفعه با چاقو به او حمله کردم. اتفاقا پول زیادی هم همراه نداشت و فقط صد هزار تومان از جیب او برداشتم. بعد هم جسدش را در بیابان اطراف شهر رها کردم.»
با اعترافات صریح متهم پرونده به دادگاه کیفری رسید و متهم به قصاص و ده سال حبس و 74ضربه شلاق محکوم شد. اما مدتی بعد متهم موفق شد از اولیای دم رضایت گرفته و از قصاص نجات پیدا کند.
صبح دیروز پرونده از لحاظ جنبه عمومی جرم در شعبه دوم دادگاه کیفری مورد رسیدگی قرار گرفت. متهم در دفاع از خود در برابر قاضی زالی گفت:«شش سال است در زندان هستم و از دادگاه تقاضای مساعدت و تخفیف در مجازات دارم.»
رای دادگاه بعد از مشورت قضات اعلام خواهدشد.