در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
اگر مسافر هر روزه خیابان ولیعصر در نزدیکی پل امیر بهادر باشید و زیبایی بنای ساختمان تابان چشمتان را گرفته باشد، در چند ماه اخیر متوجه تغییراتی در آن میشوید؛ تغییراتی مثل: تخریب پنجرهها، شکستن شیشهها، پایین آوردن تابلوی عکاسی تابان از سر در مغازه زیر عمارت و... تغییراتی که رنگ و بوی تخریب و نوسازی بنای کهنه و زیبای نبش چهارراه امیربهادر را میدهد. معماری عمارت تابان مربوط به دوره پهلوی است، اما سبک معماری، آجرکاریهای منحصربه فرد، کاشیکاریهای بینظیر و پنجرههای چوبی متفاوتش، یادآور معماری سازههای دوران قاجار است. عمارت تابان نام و شهرتش را هم مدیون آخرین کاربریاش «عکاسی تابان» است. خانه را از همان ابتدا روی مغازههایی ساختهاند که سالهاست نبش خیابان ولیعصر در پل امیربهادر، چرخ زندگی خانوارهایی را میچرخاند و زیبایی یک جریان عادی زندگی با تاریخ و هویت شهر را به هم گره زده است. مغازهها فعلا سرجایشان هستند و روزیرسان، اما بخشی از بنای قدیمی روی سرشان (در مقابل خیابان قزوین) تخریب شده و بخشی در کشاکش خواست مالک و مسؤولان و فعالان میراثی است که برود یا بماند.
حکایت تخریب عمارت تابان، حکایت تازهای نیست؛ بیش از ده سال پیش هم خبر احتمال تخریب این بنای ارزشمند منتشر شده بود و رضا موسوی، کارشناس وقت مرمت آثار تاریخی استان تهران به ایسنا گفته بود: «این ملک اکنون در اختیار ورثه است و آنها بنا را به چند قسمت تقسیم کردهاند و هر کدام به انجام کاری در بنا تمایل دارند. یکی از وراث این بنا به سازمان میراث فرهنگی و گردشگری تهران درخواست تخریب و نوسازی را داد که با مخالفت ما روبهرو شد. پس از آن، درخواست ثبت بنا داده شد و بعد از ناامید شدن مالک برای تخریب، اکنون مایل به فروش بنا به میراث فرهنگی شده و تا وقتی بنا ثبت نشود، امکان چنین کاری وجود ندارد. »از آن زمان بیش از ده سال میگذرد و در تمام سالها پرونده عمارت تابان در دستهای مالک و شهرداری و میراث و دیوان عدالت اداری دست به دست میشد تا اینکه رای نهایی دیوان عدالت به نفع مالک و تخریب عمارت صادر شد؛ هرچند مالک گفته اگر ملک توسط میراث فرهنگی استان تهران خریداری شود، با ثبت آن در فهرست آثار ملی موافقت میکند. ثبت ملی در چنین مواردی میتواند عاملی بازدارنده برای تخریب یک بنا باشد.
این تابان یا آن تابان؟
البته وقتی ما به سراغ مسؤولان میراث تهران رفتیم گویا بیشتر درصدد بودند جو ملتهب ایجاد شده برای عمارت تابان را آرام کنند، این را میشد از صحبتهای معاون میراث فرهنگی استان تهران دریافت وقتی به جامجم گفت: این عمارت تابان نیست که درحال تخریب است، بلکه عمارت مجاور آن است که در پروسه تخریب و نوسازی قرار دارد.
محسن شیخالاسلامی در ادامه افزود: منظور از عمارت تابان ساختمانی است که نبش خیابان ولیعصر واقع شده است. ساختمان مجاور این عمارت شباهت معماری به آن دارد، اما در حال حاضر جدا از هم هستند. در حدود سال 92یا93 سازمان میراث فرهنگی شهر تهران این ساختمان را یکی از جدارههای با ارزش خیابان ولیعصر دانست، بنابراین طی نامهای به شهرداری ابلاغ شد که تخریب و نوسازی آن ممنوع است. در پی این ابلاغیه مالک اصلی ساختمان در یکی دوسال گذشته با اقدام قانونی و حقوقی از طریق دیوان عدالت اداری رای ابطال نظر سازمان میراث فرهنگی را گرفته و لذا الزام به صدور مجوز تخریب و نوسازی داده شده است.البته سجاد عسگری، دبیر کمیته پیگیری خانههای تاریخی استان تهران در پاسخ به این شبهه که آیا عمارتی که در حال تخریب است، عمارت تابان است یا عمارت مجاورش به جامجم میگوید: در اصل هردوی این ساختمانها یکی بوده که بعد از هم جدا شدهاند. مالک قبلی این عمارت آن را به دو نفر فروخته است، اما درواقع هردوی آنها یکی هستند، بنابراین اگر هر کدام از این بناها تخریب شود، درواقع حکم تخریب همان عمارت تابان را دارد.
هر کاری میکنیم تا تخریب نشود
اگر عمارت تابان مثل بسیاری دیگر از بناهای تاریخی ثبت ملی شده بود، حالا به این راحتی هم نمیشد برای آن حکم تخریب صادر کرد، اما کمبود مستندات و شخصی بودن این ملک از جمله دلایلی است که شیخالاسلامی آنها را موجب کندی پیشرفت پروسه ثبت در آثار ملی میداند و میگوید: «در حال حاضر و با دستور رئیس سازمان میراث فرهنگی کار ثبت این عمارت در فهرست آثار میراث فرهنگی انجام و به مالک ابلاغ شده تا بتوان از آن حمایت قانونی کرد و با مالک وارد مذاکره شد.»
البته اداره میراث فرهنگی تهران و سازمان میراث فرهنگی جدا از اقدام برای ثبت ملی عمارت، ظاهرا از شهرداری تهران هم درخواست کردهاند برای جلوگیری از ادامه تخریب آن همکاری کند. از آنجا که حکم دیوان عدالت اداری مبنی بر تخریب بنا صادر شده و نمیتوان آن را باطل کرد، تنها راه چاره راضی کردن مالک برای امتناع از تخریب است و معاون میراث فرهنگی استان تهران دراین باره میگوید: «شهرداری منطقه 11 هم با تخریب این بنا مخالف است و با آنها صحبت کردهایم و قرار شده با برگزاری جلسهای با حضور شهرداری و میراث فرهنگی و مالک و البته با اعطای امتیازاتی به مالک، از تخریب عمارت تاریخی تابان که درحال حاضر سقف طبقه اول آن به طور کامل تخریب شده، جلوگیری کرد.»
هویت و اصالتی که از شهر پر میکشد
حکایت تخریب خانههای تاریخی تهران، حکایت یک خانه و ده خانه نیست؛ حکایت موجی است که در یکی دو دهه اخیر به جان صدها خانه تاریخی پایتخت افتاده و اگر با همین سرعت پیش برود، میرود که هویت و اصالت این شهر را بگیرد و اگر بگیرد، چه میماند برای بزرگترین و پرجمعیتترین کلانشهر ایران، جز رودهایی از خودروهای دودزا و نمایی از سازههای بلند و بیروح فلزی و بتون، و ازدحامِ بیرنگ و رویی که نفس آدمی را میگیرد.
آمار تخریب بناهای تاریخی پایتخت اما تکاندهنده است و نشاندهنده اینکه تنها طی 15 سال (از سال 80 تا مرداد 95) از ٢٣٠٠خانه تاریخی تهران فقط 1500 خانه باقی مانده که از این تعداد نام ٥٠٠ خانه در فهرست آثار ملی ثبت شده، اما هنوز حدود هزار خانه سرنوشتی نامعلوم دارند و شبها کابوس لودر میبینند و روزها هراس آسمانخراش در جانشان میپیچید؛ شرایط غمانگیزی که گاه امضای مسؤولان میراث فرهنگی وقت پای تخریبشان دیده میشود!
اما چه میشود کرد و چه باید کرد تا خانهها و بافت تاریخی پایتخت حفظ شود و روح و هویت و اصالت از آسمانش پر نکشد؟
معاونت اداره میراث فرهنگی استان تهران، تشویق به تغییر کاربری مطابق با معماری بنا را تنها راهکار کارآمد میراث فرهنگی در مورد حفظ بناهای قدیمی که مالک شخصی دارد، میداند و به جامجم میگوید: نمیشود فقط با ممانعت از تخریب یک بنا، کار را پیش برد، زیرا موجب ضایع شدن حقوق مالک خواهد شد. اما درمقابل میتوان با اعطای تسهیلات و امکاناتی خاص برای صدور مجوزی خاص، مالک را تشویق به مرمت و تغییر کاربری در حوزه میراث فرهنگی یا گردشگری و ... کرد، همانطور که در برخی مناطق این اتفاق افتاده تا هم سرمایه مالک از بین نرود و هم بنا حفظ شود و عایداتش به شهر و شهروندان برسد.
متخصصان و کارشناسان وارد عمل شوند
در همین حال سجاد عسگری، دبیر کمیته پیگیری از خانههای تاریخی استان تهران اما بر این باور است پیش از آنکه مالکان به فکر تخریب خانههای ارزشمند خود باشند، باید امتیازاتی به آنان داده شود تا خود مالکان شخصا به احیای و بازسازی بنا اقدام کنند؛ امتیازاتی که سود و ارزشش بیشتر از تخریب و نوسازی باشد. برای این مهم نیاز داریم متخصصان و کارشناسان وارد عمل شوند و راهکارهایی ارائه کنند، همانطور که در اروپا درچنین مواردی کارشناسان و متخصصان اعلامنظر میکنند. عسگری به جامجم میگوید: اگر این املاک در قانون حمایت از بافت تاریخی میگنجد که از این قانون استفاده کنند و اگر شامل این قانون نمیشود با همکاری شورای شهر میتوان حکمی برای آن مصوب کرد تا شهرداری بتواند آن را اجرا کند.
خرید املاک آخرین راهکار
مطمئنا مهمترین عاملی که میتواند مانع تخریب بناهای تاریخی توسط مالک شود، ثبت ملی و خریداری آنها توسط میراث فرهنگی یا شهرداری به عنوان سازه واجدِ ارزش تاریخی و شهری است.
دبیر کمیته پیگیری از خانههای تاریخی استان تهران، کمبود بودجه سازمان میراث فرهنگی و تعداد بالای این قبیل ساختمانها را از دلایل نخریدن املاک توسط میراث فرهنگی میداند و میگوید: نمیشود تمام این خانهها را خریداری کرد و اگر بخواهیم توپ را در زمین شهرداری بیندازیم، این نهاد هم نمیتواند این کار را انجام دهد. شهرداری بارها این کار را انجام داده، مثل خرید خانه نیما یوشیج، خانه فولادوند، خانه مینایی و ... خریدن این خانهها و تغییر کاربری آنها مثلا به موزه هم راهکار درستی نیست و به عنوان آخرین فشنگ باقیمانده در تفنگ است. آخر مگر چند تا از این خانهها را میشود، موزه کرد؟ در حال حاضر 114 موزه در تهران داریم، اما مگر چند نفر هرروزه از آنها دیدار میکنند؟ بیشتر مردم حتی نام برخی از این خانهموزهها را هم نشنیدهاند. اگر بنا به خرید باشد که خانه ملکالشعرا، خانه فروغ فرخزاد، خانه معینالتجار بوشهری، سردر عمارت محمدیه و... از بقیه واجبتر است.
بافتهای تاریخی با هر پیشینهای ارزشمندند
عسگری ادامه میدهد: ما ساختمانهایی با ارزش بیشتر از عمارت تابان داریم که باید به آنها هم بپردازیم. اما از سویی نمیتوانیم به این دلیل که این ساختمان پیشینه تاریخی کمتری دارد هم از آن چشمپوشی کنیم، زیرا آن نیز جزئی از تاریخ و فرهنگ کشورمان است. مثلا در اصفهان بناهای دوره سلجوقی و صفویه بسیار بیشتر است، اما نمیشود از بناهای دوره قاجاریه چشمپوشی کرد و آنها را دارای ارزش کمتری دانست، زیرا بافت تاریخی یک شهر از مجموعهای از معماری آن تشکیل میشود. بافتهای تاریخی تهران چه در دوره قاجار باشند و چه در دوره پهلوی همه در کنار هم معنی پیدا میکنند و تخریب هرکدام از آنها به معنای تخریب بافت تاریخی تهران است.
ضعف میراث فرهنگی
این فعال میراث فرهنگی با بیان اینکه نظر سازمان میراث فرهنگی که اکنون وزارتخانه شده، باید در دیوان عدالت اداری دارای ارجحیت باشد، میگوید: اگر طبق نظر قانونگذار در مجلس، وظیفه سازمان میراث فرهنگی شناسایی و حفظ بناهای تاریخی است، چرا باید دیوان عدالت اداری رای و نظر آن را نقض کرده و رای به تخریب دهد. درحالی که این نوع املاک حق معنوی همه مردم ایران هم است. و در نهایت اگر قرار باشد تاریخ این ملت را یکی یکی تخریب کرد آیا این جزئی از تهاجم فرهنگی نخواهد بود؟
لیلا محمودزاده
ایران
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد