جنایت برای ازدواج با عشق دوران نوجوانی

به گزارش جام‌جم، رسیدگی به این پرونده از دی ماه سال 94 و به دنبال کشف جسد مردی در مسیر رودخانه کن در دستور کار پلیس قرار گرفت. با بررسی جسد مشخص شد، مرد جوان بر اثر اصابت جسم سخت به سرش در محل دیگری به قتل رسیده و جسدش در آنجا رها شده است.
با بررسی پرونده افراد ناپدید شده، هویت مقتول به نام مهران شناسایی شد. همسر مهران با حضور در پلیس آگاهی ناپدید شدن او را اعلام کرده بود. ماموران به تحقیق از زن جوان به نام سارا پرداختند که او اظهار کرد: همسرم چند روز قبل برای رفتن به محل کارش از خانه خارج شد و دیگر برنگشت. با طولانی شدن غیبت او، با پلیس تماس گرفتم و ماجرا را گزارش کردم.
با بررسی صحنه کشف جسد و نحوه جنایت، احتمال قتل با انگیزه انتقام‌گیری مطرح شد. به همین علت ماموران تحقیقات را روی سارا متمرکز کرده و متوجه شدند این زوج وقتی نوزاد بودند، به نام هم شده و در دوران نوجوانی بدون علاقه با هم ازدواج کرده‌اند. این زوج پس از ازدواج با هم اختلاف شدیدی داشتند و سارا به یکی از اهالی روستای محل تولدش علاقه داشت.
با کشف این سرنخ، سارا تحت بازجویی قرار گرفت و به قتل با همدستی کیان اعتراف کرد و گفت: ساعت 3بامداد در را برای کیان باز کردم و او وارد خانه شد. می‌گفت، امشب مهران را می‌کشم. حدود نیم‌ساعت بعد در حالی که چکش خونی دست داشت از ساختمان خارج شد و دقایقی بعد ماشین را مقابل در آورد و من کمکش کردم تا جسد را داخل آن گذاشت. هنگام رفتن از من خواست مدتی تماس نداشته باشیم تا مادرش را برای خواستگاری به خانه‌مان بفرستند.
پس از اعتراف زن جوان، کیان هم از سوی ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران دستگیر شد. او با اعتراف به قتل مهران گفت: برای اثبات عشقم به سارا به خانه‌اش رفتم و با چکش ضربه‌ای به سر شوهرش زدم. سارا هم بالش را روی صورت شوهرش گذاشت تا سر و صدا نکند. بعد از قتل جسد را به حاشیه رودخانه برده و آنجا رها کردم.
پس از تکمیل تحقیقات، پرونده با صدور کیفرخواست برای محاکمه به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. در ابتدای جلسه دادگاه که دیروز برگزار شد، اولیای دم درخواست قصاص را مطرح کردند.
مهران هم با قبول اتهامش گفت: من به تنهایی مهران را کشتم. من عاشق سارا بودم و نمی‌توانستم قبول کنم عشق من با مرد دیگری زندگی کند. این قتل را به تنهایی انجام دادم و سارا نقشی در آن نداشت. وقتی مهران و سارا به تهران آمدند، من هم روستا را رها کرده و برای دیدن سارا به تهران آمدم.
سارا هم منکر نقش داشتن در این قتل شد و گفت: من قسمت را قبول کرده بودم، اما مهران نمی‌خواست با آن کنار بیاید.
پس از دفاعیات زن و مرد جوان، قضات دادگاه برای تصمیم‌گیری وارد شور شدند.