شاه پیکان‌سوار پشت چراغ قرمز!

اما واقعیت این است بازیگرانی مثل رضا بنفشه‌خواه دوره‌شان هیچ‌وقت تمام نمی‌شود. آنها حتی اگر کم‌‌کار شوند در ذهن ما ادامه خواهند داشت.شاید به همین دلیل است که بنفشه‌خواه می‌گوید: گاهی به سفر می‌روم، شخصی یا برای شرکت در یک برنامه، مردمانی پیشم می‌آیند و درخواست کمک می‌کنند. این شرایط اذیتم می‌کند،من یک بازیگرم، بازیگری که مدت‌هاست بیکارم و اگر حقوق بازنشستگی نباشد،نمی‌‌دانم ابتدایی‌ترین خواسته‌های زندگی‌ام را چگونه تامین کنم. برخی حتی به من نامه می‌دهند، وقتی به خانه می‌آیم و آنها را باز می‌کنم، می‌بینم نوشته نیاز مالی دارند! اما متاسفانه من آنقدر توانایی مالی ندارم که بتوانم به آنها کمک کنم.
رضا بنفشه‌خواه که تا حالا در چهار سریال و فیلم نقش محمدرضا پهلوی را بازی کرده، می‌گوید: به دلیل شباهتی که استخوان‌بندی صورتم دارد، این نقش را به من می‌دادند. البته بازیگران دیگری هم این نقش را بازی کرده‌اند که اتفاقا خوب هم بوده‌اند. مثل آقایان کیا و فخاری که در سریال معمای شاه نقش شاه را بازی کردند.
به بنفشه‌خواه می‌گویم اما روی این بازیگران، گریم‌های سنگین انجام می‌شد اما چهره‌ شما شباهت بیشتری به محمدرضا پهلوی دارد و در ادامه با لحنی نزدیک به شوخی به این بازیگر قدیمی می‌گویم: شاید به همین دلیل است که بعضی از مردم فکر می‌کنند شاهانه زندگی می‌کنید!
اما بنفشه‌خواه جدی است و می‌گوید: بله! با حقوق یک و نیم میلیون دلار حتما زندگی شاهانه‌ای دارم! حقوق بازنشستگی و این گرانی بیشتر شبیه شوخیه !
برای تغییر حال و هوای بنفشه‌خواه از او درباره خاطراتش می‌پرسم و این‌که مردم بعد از دیدن او در نقش محمدرضا پهلوی بخصوص بعد از اولین کار با او چگونه رفتار می‌کردند و او می‌گوید: یک بار سوار پیکان بودم، پشت چراغ قرمز، آقایی سرش را از شیشه ماشینش بیرون آورد و گفت: شاه که پیکان سوار نمی‌شه! منم گفتم: من شاهی هستم که پیکان دوست داره...

بنفشه‌‌خواه سه پسر دارد. پسر بزرگش مقیم کاناداست. بیژن بازیگر است و ازدواج کرده و خانواده مستقلی دارد و پژمان پسر کوچکش گریمور است. دو سال قبل بنفشه‌خواه با پسرانش در بخش خانواده باحال برنامه خندوانه شرکت کرد. حالا از او می‌پرسم درست است که شرایط سخت شده اما وقتی اعضای خانواده کنار هم باشند و از هم حمایت کنند، بخشی از مشکلات حل می‌شود. بازیگر سریال شب‌چراغ مثل همه پدرها نگران فرزندانش است و می‌گوید: بله ما می‌توانیم از هم حمایت کنیم اما واقعیت این است که شرایط اقتصادی آنقدر نابسامان است که فقط در حد حرف می‌توانیم کمک حال هم باشیم. پسرم پژمان در سن ازدواج است اما با شرایطی که حرفه سینما و تلویزیون دارد و گاهی کار هست و گاهی نیست، نمی‌توانم از او بخواهم که ازدواج کند. من هم نمی‌توانم از نظر مالی کمکی به او بکنم.

بنفشه‌خواه بهترین دوره بازیگری خود را دهه‌های 60 و 70 می‌داند و می‌گوید: کار زیاد تولید می‌شد و نقش‌ها و شخصیت‌ها آن‌قدر تنوع داشت و قصه‌‌ها با بنیه بود که به ما هم نقش می‌رسید و از زندگی و کار راضی بودیم اما مدت‌هاست شرایط کار کلا تغییرکرده و گویا آن دوره طلایی دیگر تکرار نمی‌شود.
به بنفشه‌خواه می‌گویم، در دهه 60 انقلاب تازه به پیروزی رسیده بود و جنگ هم بود اما با همه این کمبودها الان مردم از آن سال‌ها به عنوان سال‌های خوب زندگی یاد می‌‌کنند با وجود همه مشکلات چرا رضایتمندی زیاد بود؟ این بازیگر می‌گوید: من آدم سیاسی نیستم که از منظر سیاسی به قضایا نگاه کنم اما از نظر اجتماعی، مردم بیشتر حواسشان به یکدیگر بود. توقعشان آنقدر زیاد نبود که همدیگر را اذیت کنند. از طرفی بین مردم و مسؤولان اعتماد وجود داشت اما الان همه چیز به هم ریخته است و دیگر هیچ چیز مثل دهه 60 و 70 نیست.

بنفشه‌خواه برادری هم داشت به نام محمود که چند سال قبل فوت کرد. برادران بنفشه‌خواه خاطرات زیادی را برای ما رقم زده‌اند با بازی‌های خوبشان. سال‌هاست بیژن بنفشه‌خواه در آثار کمدی بازی می‌کند و لبخند بر لب ما می‌نشاند. رضا بنفشه‌خواه دوست دارد به مردم کمک کند. آنچه اذیتش می‌کند،‌گرفتاری مردم است.او از این که مردم به او احترام می‌گذارند و کارهایش را به یاد دارند ابراز رضایت می‌کند و دوست دارد باز هم برای مردم کار کند و خوشحالشان کند. مثل همه ما منتظر است چرخ گردون بگردد و روزهای خوب بیاید. امید تنها چیزی است که می‌تواند همه ما را زنده‌ نگه‌ دارد و تحمل‌مان را آنقدر بالا ببرد که سختی‌ها بگذرد. برای حفظ نسلی مانند رضا بنفشه‌خواه بهترین کار نوشتن فیلمنامه‌هایی است که برای آنها هم نقش داشته باشد.

طاهره آشیانی
روزنامه‌نگار