در این مجموعه شهرقشنگ فقط یک هفته نامه نیست : شرح ، بدون شرح

پس از تجربه همراه با موفقیت زیرآسمان شهر اکنون با مجموعه دیگری مواجهیم که از شبکه سوم سیما به نمایش درمی آید و نام بدون شرح برخود دارد فضای فانتری گونه زیر آسمان شهر و آدمهایش که طراحی کاریکاتوری داشتند طبعا به مذاق مخاطب خوشتر می نشیند

کد خبر: ۱۱۰۶۱

و این مساله باعث شده تا فضای واقعی تر بدون شرح با تانی و حرکت آهسته تری به سوی مخاطب پیش آید خانه و خانواده ، همچنین توجه به فضاهای اداری و کاری ، دستمایه هایی ایجاد می کنند که همواره می توانند جذابیت داشته باشند نویسنده و به تبع آن کارگردان بدون شرح نیز این مساله را از نظر دور نداشته اند. بدون شرح شرح ماجراهایی است که برای فرید و خانواده اش روی می دهد او و خاله اش در هفته نامه شهرقشنگ کار می کنند، بنابراین فضای کاری آنها نیز گهگاه در فضای خانوادگی شان دیزالو می شود این امر باعث شده تا ساختار این مجموعه بسیار ساده جلوه کند. به این شکل که یا فرید مشکلی در خانه دارد که به محل کار تسری پیدا می کند و در آنجا حل می شود یا مشکلی درهفته نامه ایجاد می شود که پژواک آن تا فضای خانه فرید نیز کشیده می شود و این معضل و مشکل در آنجا حل می گردد. از آنجا که این اصرار وجود دارد که هر دو فضا را به عنوان مخاطب تماشا کنیم ، لاجرم برخی از ماجراها به گونه ای به هفته نامه یا خانه فرید کشانده می شود که محمل منطقی مناسبی پیدا نمی کند. مثلا نگاه کنید به روز جشن تولد فرید و رفتاری که همسر و خاله اش با او دارند آنچه که در این مجموعه در دستور کار قرار گرفته است ، همان پیامهای اخلاقی همیشگی در باب مناسبات اجتماعی است ، اگر نخواهیم دست به قضاوت بزنیم اما در یک مقایسه ظاهری با مجموعه قبلی یعنی زیر آسمان شهر درمی یابیم که پیامهای اخلاقی و اجتماعی بدون شرح وجه مستقیم و رودررویی با مخاطب دارند در حالی که پیامهای زیر آسمان شهر اصطلاحا زیرپوستی بودند. این امر در مرحله نخست به شکل بیانی این پیامها باز می گردد همان طور که اشاره شد بدون شرح فضای واقعی دارد و مرز میان آدمهای مجموعه ترسیم شده است ؛ لاجرم فضای فانتزی گونه زیر آسمان شهر دیگر در این نقطه ، محلی از اعراب ندارد. فانتزی این اجازه را می دهد که حتی مستقیم ترین پیامها را بتوان به شکلی غیرمستقیم بیان کرد آقای کاووسی ، منوچهر خان ) با بازی همواره خوب محمود بصیری ( همایون ، خانم دلیخون ، فرید و دیگران بسیار جدی اند. هر چند که رگه های طنز کلامی آنها قابل ردیابی است اما فضای متنهای این مجموعه به گونه ای است که بیشتر مایل است وامدار واقعیت باشد؛ بنابراین هر آنچه که از بازی فتحعلی اویسی می بینیم ، بیشتر به نوع بازی او باز می گردد مکث ها و نگاههای معناداری که او به همایون و خواهرزاده اش می اندازد و اصطلاحا نگاه شخصیت پردازانه هستند بیشتر به بازی اویسی مربوطند تا متنهای نمایشی این مجموعه اگر در انتها به بازی گیرا و خوب بازیگران این مجموعه اشاره شود، حق مطلب را ادا نکرده ایم . امیر جعفری )فرید( که بازی خوب او در نان و عشق و موتور هزار و قارچ سمی در یاد ما مانده است ، بازی دلپذیری در بدون شرح ارائه می کند. "فرید"ی که او با بازی اش به آن جان می بخشد، شخصیت جذابی است در محاصره 3 زن ؛ یکی همسرش ، دیگری خاله اش یعنی مادرزنش و البته خاله کوچکترش که این یکی در محیط کار نیز همراه اوست نوع گویش او و نحوه نگاه کردن )نگاههای مات فرید( از او شخصیتی ساخته که همدلی تماشاگر را برمی انگیزد. طنزی که در بازی جعفری به چشم می خورد، طنزی زیرپوستی است اویسی همچنان نشان می دهد که در ارائه نقشهای کمیک و جدی موفق است )اتفاقا چندی پیش شبکه 4 ، فیلم ناخدا خورشید با بازی اویسی در نقش سرهنگ خشن گروه تبعیدی ها را نشان داد( مکثها و نگاه او بسیار به بازیش کمک می کنند فلامک جنیدی )خانم دلیخون ( نیز پیش از این نشان داده که می تواند نقشهای کمیک را بخوبی ایفا کند، از این نظر بازیگر زن می تواند نشان دهد که تنها در نقشهای جدی نیست که می تواند نقش آفرینی کند میزانسنهای مجموعه آزاردهنده نیستند و تماشاگر را به دنبال خود نمی کشند از این نظر ماجراهای مجموعه می توانند روانتر و سیالتر اجرا شوند.