پاتک پلیس به دزدان مسلح سوپرمارکت‌ها

این سارقان که همگی جوان بودند و فقط دو نفرشان سابقه کیفری داشتند، دزدی‌هایشان را از روزهای پایانی آذر امسال آغاز کرده بودند. آنها در حالی که چهره‌هایشان را پوشانده و چاقو و سلاح گرم به‌دست داشتند وارد مغازه‌ها و فست فودی‌های تهران شده و به زور پول‌های مغازه داران را که از 500 هزار تا یک میلیون و پانصد هزارتومان بود را سرقت کردند. آنها تحت تعقیب پلیس بودند تا این‌که‌ در دو عملیات پلیسی ‌در قرچک و پاکدشت بازداشت شدند و به 18 فقره دزدی در تهران و چند سرقت در پاکدشت و ورامین اعتراف کردند. از آنها در دادسرای سرقت تحقیقات به عمل آمد و با تفهیم اتهام محاربه روانه زندان شدند.

پایان فرار داماد جنایتکار با شلیک پلیس

در دومین روز هفته که داماد فراری در یکی از روستاهای‌فهرج ده نفر را به قتل رسانده و گریخته بود، در ایرانشهر هنگامی که به گروگانگیری دست زده بود، بازداشت شد.‌

این متهم 26 ساله عصر پنجشنبه دو هفته پیش در حالی که سلاحی به دست داشت مقابل خانه پدرزنش در روستای جهان‌آباد فهرج رفت و در اقدامی جنون‌آمیز و تلخ مادر و پدر همسرش و هشت زن و مرد و کودک دیگر را هدف شلیک‌های مرگبار قرار داد و چهار نفر دیگر را نیز زخمی کرد و گریخت. او که در سوابق کیفری‌اش جرایم متعددی به چشم می‌خورد به ایرانشهر گریخت و پلیس در تعقیبش بود. متهم زمانی که پی به حضور پلیس برد، جوانی را به گروگان گرفت تا راهی برای فرار پیدا کند که موفق نشد. وی از ناحیه پا هدف شلیک گلوله قرار گرفت و پس از زخمی شدن بازداشت و گروگان آزاد شد. تحقیقات از او در پلیس آگاهی کرمان ادامه دارد.

راز قتل عام خانوادگی در قلب مرد مهمان

در سومین روز هفته مرد شیشه‌ای که با همدستانش، دو عضو خانواده صاحبخانه را کشته بود، بازداشت شد.

این متهم شیشه‌ای اوایل آذر امسال همراه دو مرد افغان به خانه یکی از دوستانش در بجنورد رفت. ساعات پایانی شب دوستانش رفتند و او در خانه صاحبخانه ماند. وسوسه شده بود که خودروی او را سرقت کند. نیمه شب بلند شد و در حال جست‌وجوی سند خودرو بود که صاحبخانه بیدار شد. جسمی سخت برسر او زد و وی را بی‌هوش کرد. بعد همسر صاحبخانه را که از خواب بیدار شده بو د با زدن جسمی سخت برسرش کشت و سپس فرزند 11 سال آنها را هم به قتل رساند. با سرقت سند خودرو، خانه را به آتش کشید و فرار کرد. آتش‌نشانان شعله‌های آتش را خاموش کرده و جسد مادر و فرزند را یافتند. پدر خانواده هم به بیمارستان منتقل شد. ماموران هویت مهمان فراری را به‌دست آوردند و متوجه شدند که او خودروی سرقتی را فروخته و چند روز پیش به اتهام سرقت در مشهد بازداشت شده است. اورا به پلیس آگاهی منتقل کردند که متهم به جرایمش ‌اعتراف کرد.

عذاب وجدان، راز قتل مادر و نوزاد را فاش کرد

چهارمین روز هفته بود که مردی پا به کلانتری 103 گاندی گذاشت وبعدازدو سال رازقتل همسر و دختر55 روزه اش را فاش کرد.

شامگاه پنجم دی امسال بود که مردی 31 ساله به کلانتری 103 گاندی تهران رفت و اعلام کرد دو سال است عذاب وجدان گرفته و اکنون می‌خواهد راز قتل همسر و فرزندش را فاش کند. این متهم به افسر تحقیق گفت: به دلیل اختلافی که با همسرم داشتم در غذای او داروی بی‌هوشی ریختم و زمانی که بی‌هوش شد او را بابالش خفه کردم، بعد هم دخترم را با بالش خفه کردم. با صحنه‌سازی مرگشان را گازگرفتگی نشان دادم. از آن موقع عذاب وجدان دارم و بعد از دو سال می‌خواهم‌ مرا بازداشت کنید. با اعتراف وی و ادامه بررسی‌ها معلوم شد گفته‌هایش درست است که او برای تحقیقات بعدی به اداره دهم پلیس آگاهی تهران منتقل شد.

فرجام تلخ شکست در عشق

زن جوانی که دیگر طاقت زندگی اجباری رانداشت، همراه پسر مورد علاقه‌اش‌خود را به دار آویختند تا خبر مهم پنجمین روز هفته باشند.

اجساد آنها در یک خانه ویلایی در یکی از شهرهای مازندران کشف شد. در تحقیقات مشخص شد که آنها به یکدیگر علاقه مند بودند، اما خانواده دختر با این وصلت مخالفت کرده و وی را به اجبار شوهر داده‌اند. سرانجام زن جوان که طاقت این زندگی را نداشته همراه با مرد مورد علاقه‌اش‌ دست به اقدام عجیبی زدند و به زندگی‌شان پایان دادند.

اسیدپاشی زن جوان روی کارفرمایش

ششمین روز هفته زن اسیدپاش که بر روی کارفرمای سابق خود در شهریار اسیدپاشیده بود، بعد از هشت ماه فرار در تهران بازداشت شد.

اوایل اردیبهشت امسال ماموران در جریان وقوع اسیدپاشی در یکی از محله‌های اندیشه قرار گرفتند. آنها با حضور در آنجا مشاهده کردند مردی داخل خودرویش مورد اسیدپاشی قرار گرفته و مصدوم شده است. ‌او به بیمارستان منتقل شد و به پلیس گفت: زنی که پیش از این در شرکت تولیدی او کار می‌کرده، رویش اسید پاشیده است.‌زن تحت تعقیب قرار گرفت و با گذشت هشت ماه همراه شوهر موقت خود بازداشت شد. مرد منکر اسیدپاشی بود، اما همسرش می‌گفت که به‌دلیل شک و سوءظنی که شوهرش داشته او را مجبور کرده تا روی کارفرمای سابقش اسید بپاشد .‌

مرگ زودهنگام پدر زندگی بخش 4 بیمار

هفتمین روز هفته ‌مرگ زودهنگام مرد 27 ساله زندگی بخش چهار بیمار نیازمند اهدای عضو شد.

حسین‌ علی شیرزاد 27 ساله در یک شرکت کار می‌کرد. او صبح زود خانه‌اش را در ماهدشت به مقصد کرج‌ ترک کرد تا در محل کارش حاضر شود که موتورش با خودروی پرایدی که با سرعت بالایی در حرکت بود، تصادف کرد و منجر به مرگ مغزی او شد. زمانی که خانواده‌اش متوجه این حادثه شدند‌ در بیمارستان حاضر شده و امید داشتند‌ که او چشمانش را باز کند و به زندگی و نزد همسرش و تمنای سه ساله‌اش باز گردد، ‌اما این‌گونه نشد و پزشکان اعلام کردند که او مرگ مغزی شده است.‌ خانواده حسین تصمیم گرفتند چهار عضو بدن او را اهدا کنند تا زندگی برای چهار بیمار به جریان بیفتد.