نجفی که در پروژه سینمایی «حضرت محمد(ص)» بهعنوان دستیار و همراه مجید مجیدی فعالیت داشت، اتفاقات شرفناز را بر اساس یک داستان واقعی روایت میکند. در این فیلم حمیرا ریاضی، علی اوسیوند، سعید گلبچه و... بازی میکنند.
فیلم شرفناز ریتم کندی دارد و مخاطب را خسته میکند، دلیل خاصی داشت که این نوع ضرباهنگ را برای فیلم انتخاب کردید.
فیلم من هم مثل تمام فیلمهای دیگر نقاط ضعف و قوت زیادی دارد. خودم مهمترین مشکل آن را فیلمنامهاش میدانم؛ مشکلی که در تمام سینمای ایران رایج است، اما با تمام مشکلات اطمینان دارم فیلمی نساختم که آبروی سینما را ببرد و مهمتر از همه فیلمی ساختم که به درد این کشور در شرایط فعلی بخورد. نه فقط کشور ما که کل دنیا در شرایط کنونی با مشکلات عدیدهای از جمله ناامنی روبهروست. ما با پدیدهای به نام افراطیگری یا دگماندیشی روبهرو هستیم که باعث سلب امنیت در تمام دنیا شده. مساله امنیت خیلی مهم است که متاسفانه ما در حوزه امنیت ملی سرفصلی برای آن در سینما باز نکردیم. ما در سینما دچار نگاهی کلیشهای و تکراری شدیم.
منظورتان را از نگاه کلیشهای و تکراری واضحتر بیان میکنید؟
بیشتر سینماگران ما فکر میکنند، تمام مشکل جامعه ایرانی برای خانوادههای ونکنشین به بالای تهران هست! سینمای ما سینمای صرفا اجتماعی آنهم برای قشری خاص نیست. بحث من سینمای ملی است. سینمایی که موسیقی ملی، جغرافیای ملی، باورها، آیینهای ملی و... را شامل میشود. من در فیلمم دغدغه جهانی دارم. در سینمایی که دم از تعهد میزند، نباید به این پدیدهها توجه شود؟ نباید از آن حمایت شود؟ برای من بحث تفکرات قومیتطلبانه، تجزیهطلبانه، تفرقه بین شیعه و سنی و... مساله است. ایران برای من مساله است و به نظرم اگر حواسمان را جمع نکنیم به مشکل برمیخوریم. دشمن بیخ گوش ماست و باید مواظب باشیم. مناطق مرزی ما با خطر مواجه است. من به عنوان یک فیلمساز موظفم به این مسائل بپردازم و ارگانها و نهادهای ذیربط مثل فارابی موظفند به من کمک کنند، اما دریغ از یک ریال. سینما ابزار بیانی انقلاب من است. آیا من به عنوان یک فیلمساز حق ندارم دوتا بیلبورد در این شهر داشته باشم؟ اکنون در پاکستان مدارسی وجود دارد که بچهها را برای حملات انتحاری تربیت میکنند. فیلم من معضلی را مطرح میکند که اگر در جوامع حل نشود، ممکن است بچهها مورد سوءاستفاده قرار بگیرند.
گفتید مشکل سینمای ایران فیلمنامه است. این مشکل البته از نظر من قالب کلی ندارد و شامل همه فیلمها نمیشود!
با شما مخالفم. در سینمای ایران فیلمنامهنویسی ضعیف است. البته با این دستمزدها فیلمنامه نویسان ما حق دارند نتوانند آنطور که باید و شاید بنویسند. حتی بهترین فیلمهای ایرانی که میلیونها تومان هم هزینه کردند باز مشکل فیلمنامه دارند. متاسفانه مسئولان ارزش چندانی برای فیلمنامهنویسی قائل نیستند و از نظر مالی به آنها توجه نمیکنند.
بازیگران فیلمتان را چطور انتخاب کردید؟ خیلی وقت بود خانم ریاضی و آقای اوسیوند را بر پرده سینما ندیده بودیم!
میدانستم خانم حمیرا ریاضی و آقای علی اوسیوند بازیگران حرفهای، خوب و کاربلدی هستند، اما کمکار. این برایم مسأله بود که چرا چنین بازیگران کارآمدی باید کم کار باشند! آنها درست مثل فیلمهای خوبی هستند که نمیفروشند. چرا؟ چون یک هجمهای مقابلشان باز شده که نمیگذارد کار کنند.
هیچوقت به این فکر نکردید که به جای آنها از سوپراستارهایی استفاده کنید که در گیشه بیشتر به چشم میآیند؟
اصلا به این حرفها فکر نمیکنم. خیلی از بازیگران سوپراستار فعلی ما فقط اسمدرکردهاند؛ در حالی که به عنوان مثال اصلا توانایی ادای یک لهجه محلی ساده را ندارند. آنها روی نقششان تحقیق میدانی و مطالعه نمیکنند و... . چرا؟ چون از اول به آنها گفتیم بیا و عین خودت را جلوی دوربین بیاور.
فیلم فروش خوبی ندارد، چه دلایلی باعث گیشه سرد برای شرفناز شده است؛ نبود ارتباط با مخاطب، فصل بد اکران یا...؟
از میزان فروش شرفناز راضیام. برای ساخت این فیلم 390 میلیون تومان هزینه کردم و با توجه به تعداد سالنهایی که در اختیار داشتم و وضعیت اکران از میزان فروشش راضیام. در این فیلم از گویش چابهاری، لباس سیستانی، موسیقی و... استفاده شده، اما آن طور که حقش بود دیده نشده است. ذائقه تماشاگر در هر دوره فرق میکند و همین ذائقه در فروش فیلم تاثیر میگذارد. این که در یک دوره تاریخی یا سیاسی خاص مردم بیشتر از ژانری حمایت میکنند به معنای ارزشمند بودن آن ژانر نیست. آیا تمام فیلمهایی که الان میفروشند به لحاظ محتوایی ارزشمند است؟ امیدوارم مسئولان همانطور که حرفش را میزنند بیشتر به مسائل و دغدغههای ملی توجه نشان دهند.
داستانی تازه در قالبی خستهکننده
داستان شرفناز با محور تکفیریها در مناطق مرزی ایران رخ میدهد. شاید از نظر برخیها امروز دیگر پرداختن به مقوله جنگ و دفاع جذابیتی نداشته باشد و این موضوع به قول معروف از مد افتاده است، اما واقعیت این است که نه فقط برای تمام دنیا که برای خود ما هم هنوز جنگ و دفاع ادامه دارد.
هنوز پیکر شهدای مدافع حرم به کشور بازگردانده میشود و هنوز هم بیگانگان بسیاری از مرزهای ما را ناامن کردهاند.
شرفناز، فیلمی است که میکوشد نگاه مردم را به سمت موقعیت مهم کشور و منطقه معطوف کند. شرفناز در نوع خود از اولین آثاری است که در سینماها اکران شده است.
این فیلم هرچند خالی از عیب و ایراد نیست، اما چون به موضوعی تازه و روز اشاره میکند، ارزشمند است.
هر چند ریتم کند فیلم باعث میشود، بیننده از تماشای آن خسته شده و تماشایش را به دیگران توصیه نکند.
ساناز قنبری - سینما
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد