قتل «طاها» با شکنجه‌های پدر و نامادری

به گزارش جام‌جم، رسیدگی به این پرونده از هفتم مهر امسال و به دنبال مرگ مشکوک پسر شش ساله‌ای در یکی از بیمارستان‌های مشهد آغاز شد.

زن جوانی که کودک را به بیمارستان منتقل کرده بود، از اظهارات اول خود گفت: پسر شش ساله به نام طاها، پسرخوانده‌ام است و امروز در حال غذا خوردن بود که لقمه در گلویش گیر کرد و خفه شد. این درحالی بود که پزشک جنایی علت مرگ او را خونریزی مغزی تشخیص داد و با توجه به وجود آثار کبودی روی بدن طاها، موضوع به قاضی سیدجواد حسینی، بازپرس جنایی مشهد اعلام شد.

در ادامه تحقیقات از پدر طاها آغاز شد که او ابتدا اعلام کرد پسرش را وقتی پیش مرد رمالی برده است، سرش با چارچوب در برخورد کرده و جان باخته است. با توجه به تناقض‌گویی‌های مرد جوان، او بازداشت و تحقیقات از همسر 21 ساله او به نام مهناز آغاز شد.

تناقض‌گویی متهمان

زن جوان در بازجویی‌ها مدعی شد 13ماه قبل پس از طلاق از همسرم، به عقد پدر طاها درآمدم، چون طاها را دوست داشتم او راکه فرزند ازدواج اول همسرم بود، پیش خود نگه داشتیم. چند روز قبل طاها نتوانست چیزی بخورد که او را نزد مرد رمالی بردیم که هنگام بازگشت او سرش به چارچوب در خورده و به این حال درآمد، چون پول نداشتیم او را به بیمارستان نبردیم تا این‌که حالش وخیم شد.

با توجه به تناقض‌گویی‌های پدر و نامادری طاها، تحقیقات از آنها ادامه داشت تا این‌که آنها به کودک‌آزاری و قتل پسر شش ساله اعتراف کردند.

اعتراف به قتل

متهمان دیروز به محل وقوع قتل منتقل شده و در حضور قاضی حسینی و کارآگاهان پلیس آگاهی به تشریح صحنه قتل پرداختند. پدر طاها که متهم به قتل و کودک‌آزاری است، در تشریح حادثه گفت: از دو سال قبل با همسرم اختلاف داشتم و در آستانه طلاق بودیم. دادگاه حضانت طاها را به من سپرده بود و مادرش هفته‌ای دو بار با او ملاقات داشت. 13 ماه قبل با مهناز آشنا شده و با او ازدواج کردم که حاصل این ازدواج یک دختر است. طاها در ابتدا رفتار خوبی با مهناز داشت، اما سه ماه قبل به خانه مادرش رفت و مدتی نزد او بود. وقتی برگشت، رفتارش تغییر کرد و مدام مهناز و خواهر‌خوانده‌اش را اذیت می‌کرد. فکر می‌کرد اگر مهناز برود دوباره مادرش به خانه بازمی‌گردد.

وی ادامه داد: دو هفته قبل از مرگ بهانه‌گیر شده بود و حتی یک بار می‌خواست دختر مهناز را خفه کند. چند بار کتکش زدم تا رفتارش را درست کند، اما فایده‌ای نداشت. روز حادثه ساعت 8 برای خوردن صبحانه به خانه آمدم. مهناز برای طاها شیر آورد که او بعد از خوردن شیر، لیوان را به طرف نامادری‌اش پرت کرد. عصبانی شدم و او را با کمربند کتک زدم. بعد پرتش کردم که سرش به لبه مبل اصابت کرد و گریه‌اش قطع شد. او را به اتاقش بردم و چند ساعت بعد وقتی برگشتم، متوجه شدم جایش را خیس کرده است. او را به حمام برده و شستم. خواستم به او سوپ بدهم که نخورد. نزد رمال بردم تا حالش خوب شود. می‌دانستم اگر او را به بیمارستان ببرم، به خاطر کبودی بدنش به ما شک می‌کنند و گرفتار می‌شویم. بعد هم طاها جان باخت.

طاها را کتک زدیم

مهناز هم اظهار کرد: طاها در ابتدا هیچ مشکلی با من نداشت. وقتی متوجه شد من باردار هستم، خانه را جارو می‌کشید و می‌گفت تو استراحت کن. وقتی از خانه مادرش بازگشت، رفتارش تغییر کرد. یک روز همسرم را عصبانی کرد. شوهرم طاها را داخل دستشویی برد و کتک زد. من هم دو سیلی به صورت پسربچه زدم. وقتی حال طاها بد شد، همسرم او را نزد یک رمال برد تا حالش بهتر شود، اما طاها جان باخت. قبول دارم او را کتک زده‌ام، اما مرتکب قتل نشدم و دوست نداشتم او بمیرد. تحقیقات از همسایه‌ها نیز نشان داد، از دو هفته قبل از قتل آنها صدای گریه و ناله‌های پسر بچه را می‌شنیدند.

پس از بازسازی صحنه قتل، قاضی جنایی برای مرد جوان به اتهام کودک‌آزاری و قتل قرار بازداشت صادر کرد. اتهام کودک‌آزاری نیز به نامادری طاها تفهیم شد.