غرب در فصل درو کردن طوفان

آمریکا و اروپا بدون توجه به هشدارهای صریح و خیرخواهانه جمهوری اسلامی ایران در سال‌های قبل، مسیر کج‌راهه‌ای را برگزیدند که حاصل آن جز خشونت، کشتار، ناامنی، بی‌ثباتی و آوارگی برای ملت‌های مسلمان منطقه نبود.

آمریکا و همراهان او، با کینه‌توزی و جاه‌‌‌طلبی، نادیده گرفتند که تروریسم، این آفت بشریت، بلایی است که در برابر چنگال‌های خون‌ریزش، هیچ مسلک و دین و نژادی، در امان نیست نادیده گرفتند که این مصیبت جهانی، هر چقدر هم در پس عناوین جعلی، خود را نهان کند، یک دستورالعمل واحد دارد که عبارت است از کشتن بی‌بهانه و غارت بی‌رحمانه در وحشیانه‌ترین شکل ممکن؛ آنان عامدانه چشمان خود را بر این واقعیت بستند که این اژدهای هزار سر، گاهی با نقاب نژاد و قومیت، سر برآورده و زمانی در لوای دین و اعتقادات مذهبی خودنمایی می‌کند، ولی هرچه هست نه نماینده قومیت‌هاست و نه تعلقی به اعتقادات و باورها دارد.

اکنون اما با رسیدن موج ناامنی، کشتار، انفجار و ترور به کشورهای غربی، آنان ناگزیرند چشمان خود را باز کرده و درصدی از کاشته‌های خود را اندک‌اندک برداشت کنند.

مهم‌ترین نکته اینجاست که این اقدامات تروریستی توسط جوانانی صورت می‌گیرد که در سرزمین سبز اروپا، متولد شده و رشد کرده‌اند و پس از ارتکاب جنایات بی‌شمار در عراق و سوریه، اینک به موطن اصلی خود بازگشته‌اند.

حوادث تلخ اخیر در برخی از شهرهای اروپا و نگرانی‌های حاصل از آن که سراسر این قاره را تحت تاثیر خود قرار داده، دستاورد چنین شهروندانی است که هنگاه عزیمت به سوریه و عراق، مبارز (بخوانید تروریست) خوب بودند، اما پس از بازگشت، تروریست‌های بد مهدورالدم خوانده می‌شوند.

از نظر نباید دور داشت که همزمان با حادثه تروریستی در برخی از شهرهای اروپایی، حادثه‌های وحشتناک‌تری در کابل و کاظمین و بغداد نیز رخ داده که در مقام مقایسه قربانیان، حادثه آن کشور غربی، یک بیستم حوادث افغانستان و عراق را نیز دربر نمی‌گیرد،اما در عین حال اختلاف فاحش در میزان پوشش خبری و رسانه‌ای حوادث فرانسه و آلمان با افغانستان و عراق، حکایت از واقعیت تلخی به نام نژادپرستی رسانه‌ای در ماشین تبلیغاتی غرب دارد.

این درحالی است که همین ماشین مسموم رسانه‌ای، به هنگام ارائه آمار اتباع اروپایی عضو داعش، که جلادانش با لهجه اصیل انگلیسی، ایرلندی، فرانسوی، سخن می‌گویند، کاری جز سکوت جاهلانه نمی‌کنند.

واقعیت این است که جهان غرب در ورطه خطرناک تقسیم انسان امروزی به انواع مختلف «انسان غربی» و «انسان غیرغربی» گرفتار شده است.

بی‌جهت نیست که جرایم تروریستی در شمار جرایم علیه بشریت شمرده می‌شوند تا این نکته روشن شود که کشتار هر انسانی، به دلایل سیاسی، عمل تروریستی نام دارد و در این میان تفاوتی بین انسان آفریقایی با قربانی آسیایی و اروپایی نیست.

نتیجه آن‌که تا جامعه جهانی، از این نژادپرستی سخیف حقوق بشری و تقسیم نوع بشر به درجات مختلف غربی و غیرغربی خلاصی نیابد، مبارزه جهانی علیه تروریسم، عنوان بی‌محتوای رسانه‌ها خواهد ماند.

سید محمدعلی حسینی - مشاور بین‌الملل دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام