قتل پسر 4 ساله در ماشین لباسشویی

به گزارش جام‌جم ، رسیدگی به این پرونده از شهریور سال گذشته و در پی مرگ مشکوک پسربچه چهارساله‌ای در یکی از بیمارستان‌های بیرجند در دستور کار پلیس قرار گرفت. ماموران پس از حضور در بیمارستان با آثار کبودی و شکنجه روی بدن این پسربچه رو‌به‌رو شدند.

به دلیل مشکوک بودن مرگ کودک، جسد او با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل و علت مرگ او خفگی اعلام شد. پس از گزارش پزشکی قانونی، روند رسیدگی به پرونده وارد مرحله تازه‌ای شد. بررسی‌ها نشان داد، این کودک توسط مادرش و مرد جوانی به نام «سعید» به بیمارستان منتقل شده اما پس از مرگ او، آنها متواری شده‌اند.

زن و مرد جوان تحت تعقیب پلیس قرار گرفته و توسط ماموران دستگیر شدند. سعید در بازجویی‌ها مدعی شد، روز حادثه همراه کودک چهارساله و نازنین، مادرش برای تفریح به کنار سد رفته بودیم که او داخل آب افتاد و خفه شد.

در ادامه بررسی‌ها مشخص شد، نازنین به دلیل اختلافاتی که با همسرش بر سر اعتیاد داشت، از دو سال قبل جدا از او زندگی می‌کرد و با کار کردن در خانه‌ای، هزینه زندگی خود و پسرش را تامین می‌کرد. او از چندی قبل با سعید آشنا شده بود.

بازجویی‌ها ادامه داشت تا این‌که سعید به قتل اعتراف کرد و گفت: پسربچه را با دستم خفه کردم.

با تکمیل تحقیقات، برای سعید به اتهام قتل عمد و برای نازنین به اتهام کودک‌ آزاری کیفرخواست صادر و پرونده به شعبه یک دادگاه کیفری خراسان جنوبی ارسال شد.

روز جمعه دو متهم به ریاست قاضی ابراهیم رمضانی پای میز محاکمه قرار گرفتند. در این جلسه سعید با رد اتهامش گفت: من فوق لیسانس مکانیک هستم و موادمخدر مصرف می‌کردم. قبول دارم که کودک را کتک می‌زدم اما فقط من مقصر نبودم. در بازجویی‌ها قتل را به گردن گرفتم؛ چون فکر می‌کردم نازنین رضایت می‌دهد. این‌که اعلام شده کودک با طناب خفه شده است را قبول ندارم و مرگ او بر اثر کمبود اکسیژن بوده است.

وی در تشریح روز حادثه گفت: روز حادثه کودک اذیت می‌کرد که برای تنبیه کردنش او را داخل ماشین لباسشویی گذاشتم. همان موقع از بنگاه با من تماس گرفتند و گفتند برای دیدن خانه‌ای به آنجا بروم. همراه نازنین به بنگاه رفتیم. بعد از یک ساعت یادم افتاد کودک در ماشین لباسشویی است که سریع خود را به خانه رساندیم. به پسربچه تنفس مصنوعی دادم اما نفسش بازنگشت. قصد من کشتن او نبود.

سپس نازنین به اتهام کودک‌ آزاری در جایگاه قرار گرفت و گفت: من هیچ وقت پسرم را کتک نزدم و اعترافاتم به خاطر ترس بود. ترس از سعید باعث شد دروغ بگویم. او حتی مرا هم کتک می‌زد.

پس از آخرین دفاعیات متهمان قضات دادگاه برای صدور رای وارد شور شدند.