آزمون: لزیونرها دوست داشتند به تیم امید کمک کنند

به گزارش جام جم ورزشی ، سردار آزمون که این روزها در گنبد تمرینات اختصاصی خود را پشت سر می گذارد، بعد از مدتها سکوت در گفت و گو با خبرنگار ورزش سه به سوال هایی در مورد چرایی همراهی نکردن روستوف در اردوی امارات، تیم المپیک و انتقادهایی که از کادر فنی اش می شود پاسخ داد.
****

_ کجایی ؟ تعطیلات خوش می گذرد؟

بد نیست. البته نمی شود اسمش را تعطیلات گذاشت. چون اینجا هر روز تمرین اختصاصی انجام می دهم. آن هم با برنامه هایی که کادر فنی روستوف در اختیار من قرار داده. یک مربی اختصاصی هم گرفته ام تا از آمادگی و شرایط بدنی ام دور نباشم.

_ چرا به اردوی روستوف در امارات نرفتی؟

به من ویزا ندادند.

_ دلیلش چه بود؟

دقیق نمی دانم اما می گویند مشکل سیاسی وجود داشته.

_ کی به روسیه می روی؟

اردوی روستوف در امارات به پایان رسیده و قرار است تیم به اسپانیا برود. من هم سعی می کنم مستقیم به اردوی روستوف در اسپانیا ملحق شوم و تمریناتم را از سر بگیرم.

_ در گنبد جدا از تمرین اختصاصی، خودت را با بوکس هم سرگرم کردی. داستان چه بود؟ حالا چرا بوکس؟

این بار والیبال و اسب دوانی را کنار گذاشتم و رفتم سراغ بوکس. چون بوکس ورزشی فیزیکی است ، من هم برای جسور شدن و بالا رفتن قدرت بدنی ام ترجیح دادم تمرین بوکس انجام بدهم.

_ سخت بود؟

خیلی.

_ با چه کسی تمرین می کردی؟

با مربی سابق تیم ملی بوکس، آقای ابراهیم آرمشی.

_ پس بوکسور هم شدی؟

بوکسور که نه. چون ورزش سختی است. من فقط تمرین می کردم و نمی توانم اسمم را بوکسور بگذارم ( خنده )

_ بازی های تیم المپیک را دیدی؟

همه بازیها را دیدم و واقعا حیف شد که ژاپن را نبردیم.

_ تو هم با ما هم عقیده ای که در 90 دقیقه می توانستیم کار را تمام کنیم؟

دقیقا. معلوم بود آقای خاکپور تیم را یکدست و همدل کرده بود تا ژاپن را ببریم. بچه ها و کادر فنی تیم المپیک خیلی زحمت کشیدند اما انگار قسمت نبود که به المپیک صعود کنیم. خودم شاهد زحمات کادر فنی و بچه ها بودم و در دور اول مقدماتی دیدم که چقدر تلاش می کنند ولی خب فوتبال است دیگر. یک روز توپ ها داخل دروازه می رود و بازی را می برید و یک روز توپ ها گل نمی شود و شکست می خورید. این طبیعت فوتبال است.

_ طی روزهای اخیر منتقدان از کادر فنی تیم المپیک و به خصوص محمد خاکپور انتقاد کرده اند. آن هم پس از انجام یک بازی برابر مقابل ژاپن، البته در طول 90 دقیقه.

معتقدم این همه انتقاد حق آقای خاکپور نیست. او تلاش خود را انجام داده و مقابل ژاپن هم می توانستیم برنده باشیم. این هم رسم فوتبال است دیگر. هر تیمی که شکست می خورد همه از مربی و بازیکنانش انتقاد می کنند. در حالی این همه انتقاد انجام می شود که ما در طول 90 دقیقه موقعیت های متعددی را از دست دادیم و متاسفانه در نهایت هم این ژاپن بود که بازی را برد.

_ سعید عزت اللهی، دوست صمیمی تو هم انتقادهایی از تیم المپیک انجام داده که واکنش های متفاوتی را به دنبال داشته. مثلا خداداد عزیزی علیه او جبهه گرفته و خیلی های دیگر. تو چه نظری در این باره داری؟

اگر به عنوان دوست سعید بخواهم بگویم معتقدم که او نباید اینگونه مصاحبه کند. سعید باید به فکر پیشرفت باشد. او می توانست این مصاحبه را انجام ندهد. به نظرم باید به پیشکسوت ها احترام بگذاریم. چه سعید، چه من و چه هر بازیکن دیگری. امیدوارم سعید هم بتواند بعضی مواقع خودش را کنترل کند. می خواهم درباره یکی دیگر از بازیکنان هم صحبت کنم.

_درباره کدام بازیکن؟

دوست خوبم ارسلان مطهری.

_ خب بگو...

او دوست من است و اگر حرفی می زنم دوستانه می گویم. به نظرم او نباید در مورد ما آن حرفها را می زد و می گفت لژیونرها نخواستند به تیم المپیک بیایند. چون خود من حتی از گنبد به تهران آمدم و با کادر فنی محترم تیم المپیک صحبت کردم. لحظات آخر نتوانستم تیم را همراهی کنم و از این بابت هم واقعا ناراحت شدم.

_ شاید ارسلان تحت فشار آن حرفها را زده. وگرنه او فوتبالیست با اخلاقی است و فکر نمی کنم از روی عمد این صحبتها را انجام داده باشد.

گفتم که در مرحله اول کنار ارسلان بازی کردم و او را خوب می شناسم. فقط امیدوارم ارسلان به جای این صحبتها به آینده اش فکر کند. چون امثال من و ارسلان هستیم که در آینده باید به تیم ملی کمک کنیم. اگر بخواهیم در رسانه ها اینطور صحبت کنیم دیگر نمی توانیم کمک حال تیم ملی باشیم. ارسلان هم نباید تحت فشار درباره دوست خود اینگونه صحبت می کرد. من هم بارها تحت فشار قرار گرفته ام اما درباره دوست و هم پستی ام حرفی نزده ام. اینها را دوستانه گفتم وگرنه باز هم تاکید می کنم که ارسلان از دوستان من است و امیدوارم همیشه در فوتبالش موفق باشد.

_ این را هم می دانم که با ارسلان رفاقت داری.

نه تنها با ارسلان که با همه بازیکنان تیم المپیک ارتباط صمیمانه ای دارم. حین بازی ها هم مدام می گفتم کاش در زمین بودم و می توانستم کمک کنم اما چه فایده. فقط قادر بودم دعا کنم و جز این کار دیگری از دستم برنمی آمد.