نمی خواستم پیش دوستانم کم بیاورم

17 سال بیشتر نداشت، اما به قول خودش فرزند اول و نان آور خانواده بود و ماهی یک میلیون درآمد داشت. محمد تا هشت سالگی با پدر و مادرش زندگی کرده بود و پس از آن پدر و مادرش از هم جدا شدند و وی مجبور شده بود به دلیل اختلالات روانی پدرش چهار سال با عمویش زندگی کندو برادر 14 ساله‌اش با پدرش زندگی می‌کند.

محمد که به جرم سرقت گوشی تلفن همراه دستگیر شده بود، می‌گوید: پدرم به شدت عصبی بود و مرا کتک می‌زد، به طوری‌که بعضی وقت‌ها از پنجره آپارتمان‌مان آویزانم می‌کرد. مادرم که به اجبار دایی‌اش با پدرم ازدواج کرده بود نیز بعد از طلاق اعتیادش شدیدتر و معتاد به شیشه و هروئین شده بود. وضع مالی خوبی نداشتیم و گاهی اوقات دو روز نمی‌توانستیم غذای خوبی بخوریم و به خاطر شرایط سخت مالی خود و مادرم، با وجود آنکه معدل سال سوم راهنمایی‌ام 19 به بالا بود، ترک تحصیل کردم و از این کارم به شدت پشیمانم، البته خوشحالم که در سنگبری مشغولم. همین شد که برای کمک به مادرم عمویم را ترک و در سنگ کاری مشغول شدم. مادرم را جهت ترک اعتیاد به کمپ معرفی کردم ولی وی بعد از مدتی از کمپ فرار کرد و در منزل استیجاری با وی که معتاد است، زندگی می‌کنم.

اوقات فراغتم را بیشتر در قهوه خانه با مصرف قلیان پر می‌کنم و حدود دوسالی هم با دختری شیاد دوست شدم که به دلیل درخواست‌های غیرمعقولش رابطه‌ام را با وی قطع کردم و به نوعی از لحاظ عاطفی هم ضربه خوردم. دائم در دست دوستان همسن و سالم گوشی‌های مدل بالا را می‌دیدم و از این‌که یک گوشی مدل پایین داشتم خجالت می‌کشیدم و برای این‌که پیش دوستانم کم نیاورم دست به سرقت زدم. همین سرقت باعث شد تا جرأت پیدا کنم و باز هم دنبال این کار بد بروم .

گاهی در مکان‌های مختلف وسوسه می‌شدم و با مشاهده گوشی‌های مدل بالا نمی‌توانستم جلوی خودم را بگیرم. البته صاحبان این نوع گوشی‌ها هم در نگهداری گوشی هایشان سهل انگاری می‌کردند. سرانجام هم توسط پلیس دستگیر شدم و عاقبتم این شد و مسیر زندگیم وارد مرحله‌ای شد که پایانش نامشخص است.

پلیس چه می‌گوید؟

سرهنگ جهانگیر کریمی، معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی استان اصفهان: نوع روابط موجود در خانواده، شیوه‌های تربیتی والدین، شرایط و امکانات مختلف اقتصادی، فرهنگی و ... خانواده، تمام ویژگی‌های نوجوانی را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد به‌طوری که نوجوان‌های مختلف ویژگی‌های این دوران را بر اساس تفاوت‌هایی که از لحاظ خانوادگی با یکدیگر با شدت‌های متفاوتی دارا هستند، می‌گذرانند. شیوه سازگاری نوجوان با تغییرات حاصل از بلوغ در آنها متفاوت است و طول زمان نوجوانی و ورود به مرحله بزرگسالی در خانواده‌های مختلف تفاوت دارد.

در خانواده‌هایی که شرایط مناسبی برای این دوران بحرانی مهیا می‌کنند، فرزندان با ایمنی بیشتری این دوران را می‌‌گذرانند، مشکلات نوجوانی کمتری را شاهد هستند و سریعتر از بقیه به پختگی و کمال فکری، عاطفی و اجتماعی می‌رسند. در حالی که در خانواده‌های نابسامان، خانواده‌های زیاد سخت‌گیر یا برعکس آسان‌گیر دشواری‌های دوران بلوغ بیشتر بوده و اغلب رسیدن به یک هویت کامل فکری، عاطفی و اجتماعی با تاخیر همراه است.

در خانواده، نوجوانی که مورد احترام قرار می‌گیرد، دیگر نیازی به سرقت برای کم نیاوردن نزد دوستان، اسلحه و چاقو برای قدرتمند شدن و یا سیگار برای احساس بزرگی و قدرت ندارد.

به یاد داشته باشیم جرم و جنایت از احساس ضعف، ناکامی، تحت کنترل بودن و مغبون شدن به وجود می‌آید و سرقت، اسلحه وچاقو، آتش و سنگ و یا مواد مخدر، جانشین احساس محترم بودن می‌شود.

تپش (ضمیمه چهارشنبه روزنامه جام جم)