به گزارش جامجم، 8 فروردین امسال مردی با مرکز فوریتهای پلیسی 110 شهرستان گرگان تماس گرفت و گفت: مردی از ناحیه پا هدف گلوله قرار گرفته و کنار خیابان خلوت رها شده است. تیم پلیس سپس خود را همراه امدادگران اورژانس به محل حادثه رسانده و در بررسیهای اولیه دریافتند مرد 30 ساله از ناحیه پا و پهلو زخمی شده که بلافاصله او را به بیمارستان منتقل کردند. همچنین در بازرسی محل چند پوکه کشف شد که برای مشخص شدن نوع سلاحی که از آن گلولهها شلیک شده در اختیار کارشناسان اسلحهشناسی تشخیص هویت پلیس قرار گرفت.
همزمان با تشکیل پرونده قضایی تحقیقات پلیس برای شناسایی ضاربان فراری و مشخص شدن هویت مرد زخمی ادامه یافت تا این که روز بعد خانوادهای با حضور در پلیس آگاهی اعلام کردند فرزندشان به نام عابد که رانندهای مسافربر بوده، خانه را ترک کرده و تاکنون بازنگشته و تلفن همراهش نیز خاموش است و تصور میکنند اتفاقی برایش افتاده باشد.
ردپای مجرمان حرفهای در ماجرا
در این مرحله ماموران با دریافت اطلاعاتی از خانواده جوان گمشده، متوجه شدند تصویر وی با مرد زخمی که در بیمارستان بستری است، مطابقت دارد. به همین دلیل پلیس اطمینان یافت که مرد جوان توسط سارقان مسافرنما مورد سوءقصد قرار گرفته و خودرویش سرقت شده است.
کارآگاهان جنایی پلیس آگاهی استان گلستان به بررسی مناطق منتهی به محل سرقت پرداختند تا این که متوجه شدند شرکتی در آن حوالی مجهز به دوربین مداربسته است و با هماهنگی قضایی به بازبینی دوربین مداربسته آنجا پرداختند که مشخص شد یک مرد سلاح به دست، فرد زخمی را از خودرو بیرون آورده و کنار جاده رها کرده و دو فرد دیگر که سوار موتورسیکلتی بودند اطراف خودرو پرسه زده و سپس خودرو را سرقت کردهاند. این در حالی بود که سارقان صورت خود را ماهرانه پوشانده و پلاک موتورسیکلت را نیز مخدوش کرده بودند که براحتی قابل شناسایی نبودند.
مرگ جوان زخمی
در این مرحله پلیس تحقیقات را روی این سه فرد متمرکز کرد و در جستجوی آنها بود تا این که با گذشت چهار روز از این حادثه، مسئولان بیمارستان در تماس با پلیس اعلام کردند که جوان زخمی به دلیل شدت جراحات تسلیم مرگ شده است بنابراین موضوع به قاضی آدینه، بازپرس شعبه ششم دادسرای گرگان گزارش شد. با مرگ جوان راننده، روند رسیدگی به پرونده وارد مرحله جدیدی شد و تحقیقات به سرپرستی سرهنگ محمدرضا اکبری، رئیس پلیس آگاهی استان گلستان و با نظارت حجتالاسلام حقی، دادستان گلستان به طور شبانهروزی برای دستگیری عاملان این جنایت ادامه پیدا کرد.
در شاخه دیگری از تحقیقات، کارشناسان تشخیص هویت پلیس اعلام کردند پوکههای به جا مانده در محل جنایت، مربوط به سلاح کلاشینکف بوده که از این سلاح در جریان چهار سرقت مسلحانه دیگر که سالهای گذشته در سطح این استان رخ داده، استفاده شده است. پس از اعلام این گزارش، احتمال کارآگاهان به یقین تبدیل شد که سارقان باید اعضای یک باند تبهکاری باشند.
جزئیات 4 سرقت مسلحانه
با کشف این سرنخ، ماموران پروندههای چهار سرقت دیگر را دوباره بررسی کرده و مشخص شد یکی از سرقتها مربوط به فروردین سال 90 بوده که در جریان آن سارقان مسلح نقابدار راننده نیسانی را که در حال انتقال بار پرتقال بوده با سلاح تهدید کرده و حتی چند تیر هوایی برای ترساندن وی شلیک کرده بودند. دزدان مسلح سپس خودرو را همراه بار آن دزدیده و بعد از چند روز خودرو را بدون سرنشین رها کردند.
دومین سرقت مربوط به اوایل سال 91 بود که سارقان خودروی پرایدی را دزدیده بودند. سومین پرونده هم در اردیبهشت سال 92 رخ داد که در جریان آن سارقان بهعنوان مسافر سوار خودرو ریو شده و با بستن دست و پای راننده و همسرش، آنها را در جاده رها کرده و با سرقت خودرو محل را ترک کردند.
چهارمین سرقت هم مربوط به فروردین 93 بود که در این پرونده دزدان خودروی پرایدی را سرقت کردند. بررسیها نشان میداد سارقان در سرقتها از موتورسیکلت استفاده کرده و طعمه را تعقیب میکردند. آنها سر و صورتهایشان را با کلاههای بافتنی و نقابدار پوشانده و برای این که ایجاد رعب و وحشت کنند، تیراندازی هوایی نیز کردهاند.
احتمال قتلهای دیگر
با توجه به نحوه سرقتهای این باند، ماموران احتمال دادند آنها در ارتکاب جرایم دیگر هم نقش داشته باشند، بنابراین بهطور ویژه بررسیها را ادامه دادند و به سرنخهایی دست یافتند که نشان میداد سارقان چندی پیش به زور وارد دامداری فردی شده و با سرقت 9 راس گوسفند، مرد دامدار را هم با شلیک گلوله زخمی کرده که او در این حادثه از مرگ نجات یافته است.
تحقیقات ادامه داشت و پلیس هر چه بیشتر روی نحوه فعالیت اعضای باند تحقیق میکرد، به اطلاعات جدیدتری دست مییافت. در این مرحله با توجه به این که احتمال میرفت سارقان مسلح در جنایتهای دیگری نیز نقش داشته باشند، تحقیقات روی پروندههای سرقت مرگبار متمرکز و مشخص شد از همان سلاحی که در این سرقتها و قتل مرد راننده استفاده شده در قتل صاحب یک شالیکوبی نیز استفاده شده است. ماموران وقتی پرونده این جنایت را که مربوط به یکی از مناطق شهرستان کردکوی بود، بررسی کردند مشخص شد اوایل اردیبهشت سال گذشته وقتی صاحب کارخانه در محل کارش تنها بوده، موتورسواران نقابدار مسلح با انگیزه سرقت گاوصندوق وی وارد کارخانه شده و او را با شلیک گلوله از پای در آوردهاند که با شنیده شدن صدای گلوله، همسایهها سراسیمه به خیابان آمدهاند که همین موضوع باعث شده سارقان موفق به سرقت از این مکان نشوند و پیش از حضور پلیس فرار کنند.
شناسایی سارقان
تلاشهای شبانهروزی گروههای عملیاتی پلیس همچنان ادامه داشت تا این که با گذشت چهار ماه، اوایل مرداد امسال، پلیس جنایی به ردپای پسر 24 سالهای به نام وحید در این سرقتها دست یافت که نشان میداد او در جریان این سرقتها نقش دارد و پدر 50 ساله وی به نام حسین یک دزد حرفهای و قاچاقچی سلاح و موادمخدر است. همین سرنخها کافی بود که پلیس بررسیها را روی این دو نفر و دو پسر دیگر این خانواده متمرکز کند. در ادامه تحقیقات ماموران با هماهنگی قضایی وحید، برادرش رضا و پدرشان حسین را در سه عملیات جداگانه دستگیر کردند.
اعتراف به سرقتها
متهمان با انتقال به پلیس آگاهی بهطور جداگانه بازجویی شده و اظهارات ضد و نقیضی را بیان کردند تا این که با گذشت دو روز از دستگیری آنها، دو پسر متهم میانسال بناچار اعتراف کردند که پدرشان سرکرده باند سرقتهای مسلحانه همراه با آزار و اذیت است و به دستور وی این سرقتها را انجام میدادند. آنها اعلام کردند برادر دیگرشان که فراری است و سه نفر از دوستان پدرشان هم در سرقتها با آنها همدست بودهاند.
در تحقیقات از این دو پسر جوان مشخص شد اعضای این باند مرتکب سرقت موتورسیکلت، خودرو، گوشی تلفن همراه و موتورهای چاه آب کشاورزی و تراکتور شدهاند. آنها اعتراف کردند که پدرشان راننده جوان و مرد کارخانهدار را کشته است.
همین سرنخ کافی بود سارق میانسال که راز جرایم مسلحانه و قتلهایش فاش شده بود، لب به اعتراف باز کند.
اعتراف سرکرده باند
حسین، سرکرده باند در اظهاراتش گفت: بیشتر در زمینه سرقتهای همراه با آزار و خشونت فعالیت داشتیم و از سال 78 سرقتهایم را با یک تبهکار حرفهای دیگر به نام «حسین ـ س» بهصورت مسلحانه انجام میدادیم. چند بار در این رابطه دستگیر و به زندان افتادم. وقتی آخرین بار از زندان آزاد شدم، با حسین ـ س سرقتها را از سر گرفتم و برای این که ردی از خود بر جا نگذارم از سه پسرم و دو نفر از دوستان مشترک من و حسین خواستم تا با ما همکاری کنند که همراه آنها سرقت از رانندگان مسافربر، موتورسیکلت، موتور چاه کشاورزی، دامداری، گوشی تلفن همراه و پول نقد را انجام دادیم.
متهم خاطرنشان کرد: در جریان سرقتهایمان دو نفر را کشتم اما حسین-س، در جریان سرقت هایی که از سال 78 آغاز کردیم، مرتکب قتلهای بیشتری شد. ما مخفیگاههایی علاوه بر شهر گرگان، در نکا و بهشهر مازندران نیز داشتیم که پس از سرقتها اموال دزدی را در آنجا مخفی و سپس میفروختیم.
دستگیری قاتل سریالی
با اعترافهای این مرد، ماموران موضوع را بررسی کرده و معلوم شد مشخصات زندانی فراری با «حسین ـ س» مطابقت دارد بنابراین جستجوی پلیس برای یافتن وی ادامه پیدا کرد تا این که یک هفته پیش ردپای وی را در یکی از شهرهای اطراف گرگان بهدست آورده و او را دستگیر کردند.
این متهم که راز 11جنایت و دزدیهای مسلحانه را پنهان کرده بود، پس از دو روز بناچار سکوتش را شکست و در حالی که از کشتن 11 مرد و جرایم خشنی که انجام داده بود احساس هیچگونه پشیمانی نداشت، به تشریح جرایم تلخ خود پرداخت و به پلیس گفت: من تعدادی از سرقتهایم را به کمک دوستم حسین و تعدادی را به کمک دیگر اعضای باند انجام دادم. در جریان سرقتهایمان که مربوط به سالهای 78 تا 87 بود این افراد را کشتم و خودرو، موتورسیکلت، گوشی و اموال دیگر را سرقت کردم. عمده قتلهایی که انجام دادم در فاضلآباد، علیآباد، گنبدکاووس، رامیان، قلندرآباد و شهر خانببین بود. بعد از هر سرقت مدتی پنهان میشدم و بعد خودرو و موتورسیکلتهای دزدی را از مناطق کوهستانی صعبالعبور خارج کرده و با انتقال به افغانستان آنها را با سندسازی میفروختم و دوباره پس از مدتی بازگشته و فعالیتهای مجرمانهام را از سر میگرفتم. در جریان حمل و نگهداری محموله موادمخدر به حبس ابد محکوم شدم، اما با ترفندی خاص توانستم فرار کنم و زندگی پنهانیام را از سر گرفتم و جرایم خود را ادامه دادم.
وی خاطرنشان کرد: انگیزهام از این جنایتها و دزدیها فقط پول بود و حس سیریناپذیر داشتم و شیفته قدرت بودم. سلاح وقتی در دستم بود گویی قدرتم بیشتر بود و فقط میخواستم قدرتم را به دیگران نشان دهم. به هیچکس رحم نمیکردم و از کشتن افراد پشیمان نمیشدم. با کوچکترین مقاومتی توسط مالباخته بیآنکه احساس پشیمانی داشته باشم، بیرحمانه به آنها شلیک کرده و جانشان را میگرفتم. مرگ آدمها برایم مهم نبود و تشنه کشتن بودم و از این کار لذت میبردم. از مرگ این 11 نفری که کشتم ناراحت نیستم. شاید اگر افراد بعدی هم مقابلم مقاومت میکردند یا پلیس مرا دستگیر نمیکرد، آدمهای بیشتری را بی هیچ رحم و پشیمانی میکشتم.
در حالی که ردپای مرد جنایتکار در قتل دوازدهم نیز کشف شده بود، او در بازجوییها منکر این جنایت شد و اضافه کرد: قتل دوازدهم را من انجام ندادم بلکه دوست معتادم به نام تیمور در جریان سرقت اموال مردی آن را مرتکب شد. این همدستم دو سال پیش در جریان سرقت از کابلهای تیر چراغ برق دچاربرق گرفتگی شد و فوت کرد.
کارآگاهان جنایی با توجه به اعترافهای تکاندهنده این قاتل سریالی، به تحقیقات ادامه دادند که مشخص شد اعترافات او درباره مرگ تیمور بر اثر برق گرفتگی در جریان سرقت صحت دارد. در این مرحله از تحقیقات ماموران با دستور بازپرس پرونده، به بررسی پروندههای قتلها در شهرهای دیگر پرداختند و توانستند هویت قربانیان حادثه را که محل قتلهای آنها با گفتههای متهم مطابقت داشت، شناسایی کنند. بنابراین با احضار خانوادههای مقتولان به دادسرا به تحقیق از آنها پرداختند و شکایتهای آنها را نسبت به متهم ثبت کردند.
در شاخه دیگری از تحقیقات، دو عضو دیگر این باند نیز دستگیر شدند. آنها با انتقال به پلیس آگاهی، بازجویی و به همدستی در این سرقتهای سریالی اعتراف کردند.
برای متهمان قرار قانونی صادر شد. تحقیقات تکمیلی از آنها ادامه دارد.
عملکرد متهمان پیچیده بود
بازپرس شعبه ششم دادسرای گرگان درخصوص علت فعالیت طولانی مدت اعضای این باند در سایت دادستانی گرگان گفت: تحقیقات این پرونده برای تکمیل جزئیات ادامه دارد و با توجه به اینکه فعالیت این باند در حدود 15 سال پیش آغاز شده و بهدلیل عملکرد پیچیده و دامنه گسترده فعالیت، بخصوص با انتخاب خریداران حرفهای اموال سرقتی توانستهاند به اعمال مجرمانه خود تا زمان دستگیری ادامه دهند. در راستای بند الف ماده 96 قانون آیین دادرسی کیفری تصاویر این افراد از طریق رسانههای گروهی و در راستای شناسایی توسط مالباختگان احتمالی منتشر میشود.
رسیدگی قاطع و سریع به پرونده
دادستان عمومی و انقلاب استان گلستان در گفتوگو با جامجم تاکید کرد: به این پرونده با دقت و سرعت رسیدگی خواهد شد و پس از صدور قرار جلب به دادرسی بزودی به دادگاه ارسال میشود.
حجتالاسلام سیدمصطفی حقی ادامه داد: از 8 فروردین امسال و پس از سرقت خودرویی در گرگان، رسیدگیها آغاز شد و ماموران زیر نظر بازپرس پرونده با تحقیقات گسترده، موفق به دستگیری دو متهم اصلی این پرونده شدند. پس از اعتراف اعضای این باند به 13 فقره قتل و سرقتهای متعدد، با پیگیری پلیس در سوابق رایانهای مشخص شد قتلهایی در آن زمان و در آن نقاط با اسلحه کلاشینکف و کلت جنگی صورت گرفته است. در ادامه بازپرس این پرونده با هماهنگی دادستانی همراه مأموران در حوزههای مختلف، محل قتلها در شهرستانهای گرگان، کردکوی، علیآباد، گنبدکاووس، خانببین و دلند حضور یافته و با راهنمایی متهمان محل دقیق هر یک از قتلها را شناسایی و اقدام به بازسازی آنها کردند. سپس اولیای دم شناسایی و همگی آنها نیز وقوع قتلها را تائید کردند. هشت نفر از خریداران اموال مسروقه نیز شناسایی، دستگیر و با قرار قانونی روانه زندان شدند. وی اضافه کرد: دادستانی تمام وظایف خود را به طور کامل در خصوص این پرونده همانند دیگر پروندهها انجام خواهد داد و به مجرمان هشدار میدهیم دستگاه قضایی قاطعانه و بدون اغماض با آنها برخورد میکند و اجازه نمیدهد افرادی با اقدامات مجرمانه خود امنیت و آرامش شهروندان را سلب کنند. پرونده اعضای این باند نیز بزودی با تکمیل تحقیقات به دادگاه ارسال میشود.
گلولههایی در دل رودخانه
فرمانده انتظامی استان گلستان بااشاره به بازسازی صحنهجنایتهای گانگسترهای این استان به جامجم گفت: در این پرونده تلاش شبانهروزی کارآگاهان جنایی پلیس آگاهی، به سرپرستی سرهنگ محمدرضا اکبری، رئیس پلیس استان و هماهنگی قضایی و مستمر دادستان گرگان و بازپرس پرونده به نتیجه رسید. متهم نخست به نام حسین با انتقال به محل جنایتها، در حضور کارآگاهان جنایی و بازپرس پرونده، صحنه این دو قتل را بازسازی کرد. علاوه بر آن، متهم دیگر به نام «حسین ـ س» که قاتل 11 نفر بود نیز به محل 11 جنایتی که مرتکب شده بود، منتقل شد و به تشریح نحوه قتلها پرداخت.
سردار سیدمحمود میرفیضی اضافه کرد: با تحقیقات به عمل آمده از اعضای این باند مشخص شد آنها بیش از صد فقره دزدی موتور چاه آب کشاورزی داشتهاند که در تعدادی از آنها سرقت مسلحانه انجام دادهاند. علاوه بر آن 16 دستگاه تراکتور، 50 دستگاه موتورسیکلت، سه دستگاه خودروی وانت نیسان، خودرو پراید، تویوتا و ریو را سرقت کردهاند. همچنین اعضای این باند 400 کندوی عسل را در ده فقره سرقت، دزدیده بودند.
وی خاطرنشان کرد: در بازرسی از مخفیگاههای این افراد، 50 دستگاه موتور چاه آب کشاورزی سرقتی، چهار دستگاه تراکتور سالم و هفت دستگاه تراکتور اوراق شده و تعدادی کندوی عسل سرقتی کشف شد. همچنین دو قبضه سلاح کلاشینکف و یک قبضه کلت و بیش از صدها گلوله و پنج خشاب کشف شد. این در حالی است که خانواده یکی از متهمان پیش از دستگیری وی، تعدادی از فشنگهای پنهان شده در مخفیگاهش را در رودخانه ریخته بود که ماموران با اطلاع از موضوع به آنجا اعزام و توانستند در لایهروبی اولیه رودخانه 300 گلوله متعلق به متهم را کشف کنند که تحقیقات در این زمینه ادامه دارد.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم:
سوال من اینه كه چرا قوه قضاییه برخورد شدیدی تری با این مجرما نمیكنه یعنی امید داره كه اونا اصلاح بشند یعنی امید داره از یك دزد حرفه ایی پس از چند سال زندان یك متخصص مغز و اعصاب بسازه كه درد جامعه رو علاج كنه؟
به نظر من در خصوص همه مجرم ها باید به قرآن عمل كرد حالا چرا مسولین این كار رو نمیكند الله اعلم
چه قدر سریع اونها رو شناسایی كردن؟؟؟؟؟؟؟/؟//////
...
آخه اینهم گفتن داره؟؟؟؟؟
خانواده های كشته شدگان چند سال قبل هم متعجب بودن كه مگه میشه ، مگه داریم بعد چند سال
باور كنید كم نیست پرونده هایی از این دست كه در بایگانی های نیروی انتظامی و دادگستری به علت عدم شناسایی قاتلین بلاتكلیف رها شده
جرم بچه دزدی یكصدوپنجاه هزار ریال؟/؟