اصلی‌ترین بخش ارتباط کلامی با دیگران، شنیدن است نه حرف زدن

مهار پرحرفی

ضد قهرمان

بزرگ کردن کودک درون

یکی از مشکلات عمده آدمیان حرف زدن است. زیاد حرف زدن آدم را خرفت می‌کند، دقت و شفافیت را از کلمات می‌گیرد، تفاوتی هم در شغل، موقعیت و طبقه نیست. می‌شود دانشگاهی بود و با پرحرفی حرف‌های غلط زد یا حرف‌هایی را در محفلی زد که به دست دیگران از معنا تهی و به غلط مدام تکرار شود. آن‌قدر که دیگر کسی موقع استفاده از آن کلمه معنای درست را نداند و کلمه‌ای را در معنایی نادرست به کار برد.
کد خبر: ۷۴۰۷۹۹
بزرگ کردن کودک درون
مثلا وقتی می‌گویند «کودک درون» و ندانند چه می‌گویند و چه در ذهن می‌پرورانند. بله همین کودک درون که بسیار از آن می‌گویند، دیگر معنای روشنی ندارد، اما همه توصیه می‌کنند آدم‌ها کودک درون را زنده نگه دارند و به آن اجازه فعالیت بدهند، اما وقتی از همان‌هایی که چنین توصیه‌ای می‌کنند می‌خواهی معنای این اصطلاح را در چند جمله توضیح بدهند، در می‌مانند و توان جلوتر رفتن از یکی دو جمله، آن هم مبهم را ندارند.

واقعیت این است که این معنای مبهم و استفاده غلط، اصطلاح مورد بحث را به یک مخفیگاه برای آدم‌های ترسو تبدیل کرده است. نقطه‌ای که در آن نابالغ بودن را وجهی مثبت و ارزشمند بخشیده است و ضدارزشی را به عنوان ارزش معرفی می‌کند.

اطمینان به تمایلات و احساسات، بیان آنها بدون پیچیدگی، خودسانسوری و حذف آنچه به شکلی دسته اول و حقیقی در جان و ذهن آدمی می‌گذرد، با الزامات اجتماعی و منافع کوتاه‌مدت، احتمالا غایت آن چیزی بوده که مخترعین اصطلاح کودک درون در نظر داشته‌اند.

چنین هدفی بیش از نیاز به یک ذهن بچگانه، ناخودآگاه که کارتون دوست دارد و از فانتزی لذت می‌برد، انسانی پخته، خودآگاه و بالغ می‌طلبد، کسی که می‌تواند در برابر عواطف، عقلانیت و محافظه‌کاری‌های ساختگی مقاومت کند و آنها را به نفع عواطف ناب خود کنار بزند. پس شناخت، قدرت و شکستن منطق‌های جعلی با منطقی اصیل و ناب، نیاز مهمی برای تبلور آن چیزی است که به آن کودک درون می‌گویند.

سهراب شکیب / چمدان (ضمیمه آخر هفته روزنامه جام جم)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها