مروری بر زندگی و آثار چایکوفسکی موسیقیدان بزرگ روس به بهانه زادروزش

در ستایش عشق و زیبایی

جام جم نوا: امروز زادروز پیوتر ایلیچ چایکوفسکی موسیقیدان و آهنگساز روسی است. چایکوفسکی به حق یکی از تاثیرگذارترین آهنگسازان جهان محسوب می شود. چراکه توانسته با نبوغ هنری خویش، علاوه بر ماندگار کردن عناصر فرهنگی روسیه و جاودان کردن بسیاری از افسانه ها و فرهنگ سنتی کشورش، آثاری خلق کرده که روح و جان بسیاری را در سراسر جهان سرشار از آرامش، شادی و لذت می کند. جام جم نوا به بهانه زادروز موسیقیدانی این چنین بزرگ و ارزشمند نگاهی کوتاه بر زندگی و آثار این هنرمند انجام داده است.
کد خبر: ۶۷۱۴۷۷
در ستایش عشق و زیبایی

شما می توانید موسیقی نمایش «دریاچه قو» را نیز یکی از برجسته ترین آثار چایکوفسکی است در اینجا گوش دهید.

یوتر ایلیچ چایکوفسکی موسیقیدان و آهنگساز روسی، در 7 مه سال 1840 (17 اردیبهشت 1219) در وتکینسک روسیه به دنیا آمد. برخلاف تقریبا تمامی هنرمندان ایرانی، چایکوفسکی از دوران کودکی به هنر نپرداخت. او از ابتدای نوجوانی از جانب خانواده اش به مدرسه شبانه روزی حقوق در سن

عکسی از دوران نوجوانی چایکوفسکی

پترزبورگ فرستاده شد تا به تحصیل یکی از رشته های مهم آن زمان که امکان یافتن شغلی دولتی برایش وجود داشت، بپردازد. چایکوفسکی در طول دوران تحصیلش به این مقوله علاقه چندانی نشان نمی داد. اما حضور در مهم ترین شهر هنر موسیقی در روسیه، یعنی سن پترزبورگ سبب شد تا بتواند وارد مدرسه عالی موسیقی روبین اشتایل شود و از 21 سالگی فراگیری موسیقی و نوازندگی پیانو را آغاز کند. شاید هنوز هم برای بسیاری این سن برای شروع یادگیری موسیقی بسیار دیر باشد، اما چایکوفسکی با استعداد و علاقه بسیار نه تنها توانست پس از مدتی کوتاه به یکی از معلمان پیانو در سن پترزبوگ تبدیل شود و از این راه امرار معاش کند، بلکه توانست آثاری خلق کند که در دنیای پررقابت و بی رحم موسیقی جهانی تا امروز پرارزش باقی بماند.
شهرت روز افزون چایکوفسکی سبب جلب توجه تزار روسیه، الکساندر سوم به سوی او شد تا جایی که از خزانه سلطنتی حقوق ماهیانه دریافت می کرد. این توجه پادشاه گرچه به زندگی چایکوفسکی سامان بخشید و با از میان رفتن دغدغه های معاش، زمان او را برای خلق آثار بهتر آزاد گذاشت، اما به همان میزان حسادت سایر موسیقیدانان و همچنین شاهزاده های مواجب بگیر را نیز برانگیخت. این حسادت شایعات بسیاری را در میان طبقه اشراف و حتی توده مردم بر سر زبان ها انداخت. روح لطیف این هنرمند خوش ذوق در مقابل این ناملایمات تاب نیاورد و حتی زمانی که تزار برای حمایت از او در اعلانی رسمی گفت که شاهزاده های علاف و بی مصرف زیاد هستند اما چایکوفسکی در روسیه تنها یکی است، باز هم نتوانست مرهمی بر زخم های روحی چایکوفسکی باشد. سرانجام چایکوفسکی با تصمیم شخصی و با دستان خویش آب آلوده به وبا را سرکشید و در اثر بیماری وبا در 53 سالگی درگذشت.

چایکوفسکی با تمام ناملایماتی که از جامعه اش دید، خدمات ارزنده ای به فرهنگ و هنر روسیه کرد. کارهای او که عمدتا برمبنای افسانه ها و فرهنگ فلکور روسی هستند، توانستند با قدرتمندی در مقابل فرهنگ غربی ایستاده و به موسیقی روسیه هویت متمایزی بخشند.

چایکوفسکی را موسیقیدانی به شدت احساساتی و رمانتیک می دانند. از مهم ترین آثار این هنرمند که ارزش جهانی دارند می توان به «فندق شکن»، «زیبای خفته»، «رومئو و ژولیت» و از همه مهم تر «دریاچه قو» اشاره کرد. چایکوفسکی همچنین شش سمفونی دارد که در میان آنها سمفونی شماره شش به نام پَتِتیک (به معنای حزن آور و سوزناک) شهرت بسیاری دارد.


دریاچه قو
در ستایش عشق و زیبایی

دریاچه قو به حق مشهورترین و در عین حال زیباترین نمایش های تاریخ موسیقی به شمار می رود که بر محوریت ستایش عشق و زیبایی است. چایکوفسکی این باله را در سال 1876 (1255) میلادی نوشت و یک سال بعد در سال 1877 (1256) برای نخستین بار اجرا شد.

داستان نمایش
اختلاف های زیادی درباره ریشه داستان دریاچه قو وجود دارد. از دیرباز در هر دو فرهنگ غرب و شرق، قو از نشانه های زیبایی و زنانگی بوده است. داستان نمایش با جشن زادروز 21 سالگی شاهزاده «زیگفرید» آغاز می شود. در این سن شاهزاده باید کسی را به همسری برگزیند، در حالی که شاهزاده مردد و بیمناک است به کنار دریاچه ای پناه می برد. او در آنجا متوجه قوی بسیار زیبایی می شود که توسط دست های دیگر قوها احاطه شده است. در گرگ و میش غروب آفتاب ملکه قوها به زنی زیبا به نام «اودت» تبدیل می شود. شاهزاده می فهمد جادوگری شیطانی به نام «وان راثبارت» اودت و دخترکان ندیمه او را به قوهایی تبدیل کرده که تنها در طول شب می توانند به صورت انسان درآیند و دریاچه نیز در حقیقت چیزی جز اشک چشم پدران و مادران دخترکان ندیمه نیست.
اودت به شاهزاده می گوید که تنها اگر مردی که قلبی پاک دارد به او ابراز عشق کند طلسم باطل خواهد شد، اما پیش از آنکه شاهزاده بتواند عشق خود را آشکار کند جادوگر ظاهر می شود و او کسی جز یکی از اساتید و پیشکسوتان شاهزاده جوان نیست. جادوگر فرمان میدهد قوها در دریاچه به رقص آیند و بدین ترتیب مانع تماس اودت و شاهزاده می شود.
روز بعد مادر شاهزاده به او دستور می دهد عروسی انتخاب کند، اگرچه شاهزاده در ابتدا قادر به انتخاب نیست اما جادوگر با طلسمی دیگر دختر خو ، اُدیل را به ظاهر اودت درمی آورد و شاهزاده عشق خود را به او ابراز می کند. اودت واقعی که در جایی مخفی شده و شاهد این صحنه است اندوهناک به سمت دریاچه می دود، واکنش او شاهزاده را متوجه فریب جادوگر می کند و در پی اودت روان می شود
درحالیکه اودت و ندیمگانش اندوهگین در دریاچه شناورند شاهزاده حیله جادوگر را برای او توضیح می دهد و اودت او را می بخشد اما جادوگر سوگند و ابراز عشق شاهزاده به دخترش را یادآوری می کند. شاهزاده و اودت دست در دست هم وارد دریاچه می شوند، طلسم باطل می شود و قوهای ندیمه به انسان تبدیل می شوند ، ندیمه ها جادوگر و دخترش را به دریاچه پرتاب می کنند و آنها در آب غرق میشوند. گروه ندیمه ها در کنار دریاچه روح شاهزاده و اودت را می بینند که از دریاچه خارج شده و به سمت بهشت پرواز می کنند.
تهیه و تنظیم: آیسا اسدی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها