به کارگیری توانایی ها در برابر جنگ روانی امریکا

از مولفه های جنگ روانی ایجاد فشار و حالت برانگیختگی در طرف مقابل است به صورتی که در اثر شدت و تداوم تنیدگی حاصل از این فشار به استیصال و درماندگی روانی مبتلا شود

کد خبر: ۶۵۷۷

در متون و قواعد روان شناختی ، استیصال و درماندگی نتیجه دوام و شدت رنج روانی است که نمی توان برای کاهش آن از قوای منطقی و شناختی و نیز از ظرفیت روانی سود جست در نتیجه این رنج ، فرد را بتدریج به حالت تسلیم و زانو زدن در برابر فشارها و تنیدگی ها، وادار می کند نکته دیگر در جنگ روانی ، استفاده از ایهام و توالی غیر منظم محرکهای تهدید کننده است ؛ به گونه ای که نمی توان ظهور یک تهدید را پیش بینی کرد به عبارت دیگر، طراح جنگ روانی ، تهدیدها و محرکهای تهدید کننده و نامطلوب را در دوره های نامنظم و غیرقابل پیش بینی ارائه می کند شدت و دوام چنین حالتی نیز عامل تنیدگی و برانگیختگی در فرد یا افراد مورد هجوم به شمار می رود در جنگ روانی ، فرد مورد هجوم نمی تواند جهت و تناوب تهدیدها و محرکهای ناخوشایند را پیش بینی کند. فرآیند دیگر این است که تداوم حالت عدم پیش بینی ، نگرش فرد را به سوی ناتوانی در کنترل محرکهای بیرونی ، تغییر می دهد. به عبارت دیگر، فرد به صورت شناختی و به تبع آن عاطفی و هیجانی ، خود را در کنترل محرکها، ناتوان می پندارد در این لحظه ، با شروع ناتوانی شناختی ، پاسخهای عاطفی و هیجانی فرد دچار اختلال می شود و نشانه های اضطراب و افسردگی بتدریج در فرد بروز میکند.راه مقابله با جنگ روانی دشمن چیست ؛ طبیعی است وقتی مکانیزم و انواع روشهای جنگ روانی با توجه به موقعیت و ماهیت دشمن بدقت تحلیل و تبیین شود، اتخاذ روشهای مناسب برای خنثی کردن آن ، عملی و واقعی خواهد شد.یک راه ، انعکاس مداوم بر قوه و توانایی های واقعی خویش است حفظ این حالت ، به میزان زیادی ، قدرت پردازشگری و تامل را ثبات و استحکام می بخشد تکیه و یادآوری مداوم بر داشته ها، توانایی ها و قوتهای فردی ، اجتماعی و اعتقادی می تواند این ثبات را در درازمدت ، برقرار کند به همین دلیل یکی از راههای موفقیت جنگ روانی دشمن ، اتخاذ روشهایی است که فرد توانایی ها و قوای خویش را فراموش کند و یا آنها را دست کم بگیرد. هر چقدر خود ارزنده سازی قویتر باشد، به همان میزان پردازشگری و تامل، ثبات و استحکام بیشتری خواهد داشت.این یک امر واقعی است که ملت ما به طور مداوم در معرض انواع تهدیدها بوده است و امروز دشمن با پیچیدگی بیشتر و بهانه ای متفاوت ، تهدیدهای خود را افزایش داده است چه این تهدیدها به عمل بینجامد و چه صرفا یک تهدید و بلوف باشد، قطعا یک جنگ روانی است جنگی که قصد طراحان آن ، انفکاک ملت از توانایی ها، حماسه ها، رشادت ها، ایمان و اعتقاد خویش و در نهایت استیصال و درماندگی روانی در برابر قدرت ظاهری و نظامی و اطلاعاتی طرف مقابل است . بر این اساس ، اتکا و توکل به خداوند بزرگ ، انعکاس و یادآوری مداوم گذشته پرافتخار و بزرگ شمردن آن و نیز تاکید بر قوه ظاهری ، باطنی و اعتقادی خویش ، ملت ما را همواره در یک حالت عادی توام با هوشیاری و پردازشگری نگه میدارد.شگردهای دشمن در کمال پیچیدگی و طراحی های شیطانی ، برای کسانی که انواع و اقسام آن را امتحان کرده و همواره به توانایی ها و عزت خویش اعتماد کرده و سپس سرنوشت خویش را به مبدا لایزال قدرت سپرده است ؛ قابل پیش بینی است و بار هیجانی زیادی را صرف خود نمیکند.در این زمان ، تبیین واقعی شگردهای دشمن و توجه دادن ملت به عظمت و توانایی های خویش ، مسوولیت بزرگی است که متوجه خواص جامعه است بدین لحاظ، هوشیاری و تیزبینی همراه با آمادگی و اعتماد به خویش ، فرآیندهایی است که باید از طریق قلم و بیان ، تایید و تحکیم شود و هرگونه قلم ، بیان و حرکتی که حالت هوشیاری و اعتماد به نفس ملی و انقلابی را تضعیف کند، در حقیقت به جنگ روانی طرف مقابل کمک کرده است . و بعکس هرگونه حرکت ، موضعگیری ، سخن و کلامی که نشانه ای از حضور هوشیارانه و اعتماد به خویش و اتکا به باورهای اصیل باشد، عاملی برای خنثی کردن تهدیدهای دشمن در جنگ روانی او محسوب می شود؛ همانطور که حضور میلیونی مردم در راهپیمایی 22 بهمن ، تظاهری از استعداد، قوه ، آمادگی و هوشیاری ملت بزرگ ایران بود.