در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
وی یکی از چهرههای تاثیرگذار سیاسی بود و علاوه بر مسئولیتهای اجرایی، از پیشکسوتان عرصه تاریخنگاری جدید در دوره معاصر بود. یادداشت زیر، تاریخنگاری وی را مورد بررسی قرار میدهد.
تاریخ ایران باستان، بخشی جداییناپذیر از تاریخ جهان باستان به شمار میآید. با وجود این نزدیک به یک قرن پیش در مجموعهای که دانشگاه کمبریج برای تاریخ جهان باستان چاپ میکرد، به ایران باستان بسیار محدود پرداخته و تنها یک جلد از مجموعه را به آن اختصاص داده بود که آن هم چگونگی برهمکنشهای جهان ایرانی را با جهان یونانی میپژوهید. با این توضیح، ارزش تالیفهای حسن پیرنیا که در زمان و زمینهای منتشر میشد که تاریخ ایران باستان بویژه در ایرانزمین، مرکز توجه نبود و مورد پژوهش قرار نمیگرفت؛ بیش از پیش اهمیت پیدا میکند.
میرزا حسنخان ششمین فردی است که در تاریخ، لقب مشیرالدوله گرفته است با تالیف کتابهای خود درباره تاریخ ایران باستان، سبک تاریخنگاری مدرن را به ایران وارد کرد. تا پیش از کتابهای او، جامعه ایرانی همچنان تاریخ ایران را در قالب روایتهای ملی آنچنان که در شاهنامه حکیم فردوسی به یادگار مانده است؛ میشناخت تا جاییکه دکتر باستانی پاریزی در مقدمهای بر چاپ جدید ایران باستان، نوشته است:
نگارش سه جلد ایران باستان مقام و حق او را تا بدان پایه بالا میبرد که حق فردوسی و شاهنامه بر ملت ایران، با کمی تسامح، با آن تفاوت زیادی ندارد.
تألیفهای پیرنیا عبارتند از: حقوق بینالملل، 1319 قمری ـ ایرانباستان، 1306 شمسی ـ داستانهای ایران قدیم، 1307 شمسی ـ تاریخ ایران قدیم، چاپ اول، 1308 شمسی ـ چاپ دوم، 1309 شمسی ـ تاریخ ایران باستان (3 جلد) 1317 ـ 1311 شمسی.
پیرنیا حقوقدانی بود که در عصر قاجار وارد عرصه سیاست شد و با سقوط آن سلسله از سیاست دست کشید و به تاریخنگاری روی آورد. بسیار سختکوش بود و بر پژوهشهای معاصران اروپاییاش اشراف داشت و بویژه با ارنست هرتسفلد برای نگارش کتابهایش در ارتباط بود. البته استفاده از پژوهشهای غربی به معنای تقلید کورکورانه آثار آنان نبود؛ بلکه پیرنیا همواره به منابع دست اول و اصلی رجوع میکرد و از آنها غافل نبود. او خود، در جلد نخست کتاب ایران باستان، چگونگی استفاده از منابع را به دو شیوه تقسیم کرده و اینگونه توضیح داده است:
1ـ نوشتن تاریخ ایران قدیم با استفاده از کتب زیادی که مورخان و نویسندگان اروپایی در دو قرن اخیر، یعنی از زمانی که مشرق قدیم بویژه جلب توجه علمای اروپایی را کرده، نوشتهاند. 2 ـ رجوعکردن به خود منابع مستقیما و جمعآوری اطلاعاتی که در منابع زیاد پراکنده است. مؤلف اسلوب آخری را ترجیح داد، زیرا در رجوع به خود منابع یا به ترجمههای صحیح آن، مزایایی هست که اتخاذ و اقتباس اطلاعات از دست دوم و سوم آن بدون مزایا است.
نکته مهم درباره تألیفهای پیرنیا این است که با وجود احساسهای میهنپرستانه قوی، تاریخی به دور از تفاسیر مغرضانه ناشی از ملیگرایی به رشته تحریر در آورد. این پرهیز از تاریخنگاری بر مبنای احساسات را باید در اسلوبی کلیتر نگریست. اسلوبی که نظم و سیاقی روشن را در آثار پیرنیا نشان میدهد. به طور کلی، کتابهایش را با معرفی و دستهبندی منابع، بیان کلیات و تقسیم تاریخ به دورههای مشخص آغاز میکند و سپس، وقایع با استفاده از منابع دست اول، مقایسه آنها با یکدیگر و طرح نظر دیگر پژوهشگران معاصر، شرح داده میشود و تحلیل مؤلف نیز بر آن افزوده میشود. با توجه به گذشت زمان، کاوشهای جدید باستانشناختی و تحلیلهای جدید تاریخنگارانه، تاریخ پیرنیا (8) امروزه، «قدیمی» به شمار میآید، اما نباید این موضوع را فراموش کرد که کتابهای او در زمان خود، روزآمد و جامع بودند و از آن مهمتر، آغازگر راه تاریخنگاری ایرانیانی بودند که مدتها با تاریخ خود بیگانه بودند.
یزدان صفایی / جامجم
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر