فیلیپ لام: بایرن همیشه در اوج باقی می‌ماند

چوب اشتباهاتمان را خوردیم. در آن بازی اشتباهات بسیار زیادی مرتکب شدیم و به این خاطر حریفی خوب و قدرتمند ما را به این خاطر جریمه کرد.

نه، تیم خوب می‌داند دنبال چه هدفی است. ما برای رویارویی در گلادباخ خیلی برنامه‌ها در نظر گرفته بودیم، اما در عمل نتوانستیم آنها را درست اجرا کنیم.

نه، به هیچ وجه. همگی مطلع هستیم بوندس‌لیگا و قهرمانی در آن تا چه حد برای باشگاه اهمیت دارد. از طرفی این یک امتیاز است که فینال لیگ قهرمانان اروپا در سال 2012 در شهر مونیخ برگزار می‌شود و این امتیاز همه‌ساله متوجه ما نخواهد شد.

من قدرت‌نمایی تازه‌ای از بورسیادورتموند ندیدم. بین ما، جنگ رقابت مثل همیشه گسترده است. این موضوع البته می‌تواند تصمیم اخیر مارکو رویس، بازیکن جوان مونشن گلادباخ برای انتخاب بورسیادورتموند را تحت تاثیر قرارداده باشد. ضمن آن‌که بایرن همیشه از کیفیت بازیکن بهتری نسبت به بورسیادورتموند برخوردار بوده است.

به این سوال در آینده می‌توان پاسخ گفت. بایرن تیمی است که نشان داده حداقل هر دو سال یک بار قهرمان بوندس‌لیگا می‌شود. مسلما هیچ خللی هم در برنامه‌اش پیش نخواهد آمد. بعید است دورتموند بتواند امسال هم مثل پارسال در اوج باقی بماند.

امکان دارد، ما امسال هرآنچه​ در توان داریم، ارائه می‌دهیم تا اجازه ندهیم دورتموند به هدفی که دارد، برسد. ما بازهم می‌خواهیم به روال گذشته قهرمان شویم.

صادقانه بگویم تصور نمی‌کنم شالکه یا مونشن گلادباخ به چنین هدفی برسند. هرچند همین گلادباخ در فصل جاری از 2 مسابقه با ما، 6 امتیاز به دست آورده است. ما و دورتموندی‌ها از ثبات بیشتری برخورداریم، فرقی هم نمی‌کند در شروع دور برگشت چه نتیجه‌ای گرفتیم.

نه، این موضوع به منزله یک بازی بدون برنده و بازنده است که امتیازاتی البته برای ما دارد؛ موضوعی که در همین بازی با گلادباخ ما را آن را تجربه کردیم.

به نظرم هر 18 تیم حاضر در دسته اول بوندس‌لیگا از این نظر به وحدت بیشتری رسیده و شرایطی مشابه هم یافته‌اند. برخلاف گذشته، امروز دیگر فقط 8 تیم نیستند که هر تیمی بخواهد از آنها امتیاز بگیرد.

درست است، خب، به همین خاطر است که ما اکنون در بالای جدول هستیم.

بله، جای هیچ بحثی نیست که ما قوی‌ترین تیم بوندس‌لیگا هستیم و با وجود برخی مشکلات، ممکن است خود باعث لطمه به خودمان شویم.

این گروه که نام بردید اگر سلامت باشند و آسیب نبینند، در یک فصل 50، 60 بازی انجام می‌دهند. فکر نکنم این موضوع که گفتید باعث مشکل شود. چون از کیفیت فنی بسیار بالایی برخوردارند، بنابراین مرتب به بازی گرفته می‌شوند.

تیمی مثل بایرن مجبور است همیشه در اوج قدرت باقی بماند. بنابراین، این که بازیکنانی جدید و قدرتمند به کار گرفته شوند، موردی نیست که تنها مختص ما باشد، بلکه هر تیم درجه اولی این کار را انجام می‌دهد.

اجازه دهید در این باره، بحث باخت 3 بر یک از مونشن گلادباخ را فراموش کنیم و بگوییم که از لحاظ تاکتیکی و فنی سطح کار خود را بهبود بخشیده‌ایم. نسبت به گذشته گل کمتری دریافت می‌کنیم و از شروع مسابقه بازی رو به جلو و تند و سریعی را در دستورکار قرار می‌دهیم. این مسائل نشان می‌دهد سطح روحیه و آن چیزی که شما به عنوان خوشبینی نام می‌برید، در بایرن در چه وضعیت خوبی است.

بارسلونا تیمی است که ظرف 6 سال، 3 بار صاحب جام قهرمانی اروپا شده است. این موضوع خود بیانگر کلاس کار متفاوت این تیم اسپانیایی با بقیه تیم‌هاست، در حالی که ما یک بار به فینال رسیده‌ایم؛ این یعنی آن‌که چه تفاوتی میان ما و آنها وجود دارد.

به این موضوع باور دارم. چون برای خود اهداف روشنی را در نظر گرفته‌ایم.

به طور کلی بله. کسب 6 عنوان در 6 سال همراه با بایرن نشان از این نکته دارد که همه چیز برای من خوب پیش رفته است.

من از آن 2 فینالی که نام بردید، یاد گرفته‌ام چگونه می‌توان درصد موفقیت خود را در یک بازی فینال بالا برد. به همین نسبت دقیقا تجربه 3 حضور موفق در فینال جام حذفی آلمان را خوب به خاطر دارم. بدیهی است اگر باز به یک بازی نهایی دیگر برسم، کار را با جدیت و انگیزه بیشتری دنبال می‌کنم.

می‌توانم بگویم که بسیار باانگیزه‌تر شده‌ام. فکر می‌کنم این حس نزد دیگر هم‌تیمی‌هایم نیز هست، به طوری که اگر اکنون به فینال یک جام برسیم، آنها هم برای قهرمانی فکر واحد دارند.

داستان تیم ملی آلمان از بایرن جداست و این دو، در اصل 2 تیم جدا از هم هستند. وقتی وارد جام ملت‌ها شویم باید از صفر تلاش کنیم تا به صد برسیم. در این بین فرقی هم نمی‌کند با تیم باشگاهی‌تان چه مقام و عنوانی کسب کرده‌اید.

از نظر من این‌گونه نیست. درست است ما این هدف را داریم که قهرمان اروپا شویم و هر عنوان دیگری غیر از این کسب کنیم ناگوار خواهد بود، اما باید در نظر گرفت حتی اگر این اتفاق نیز بیفتد، باز فوتبال در آلمان جریان خواهد داشت.

بله، او درست می‌گوید.

نمی‌دانم. آنچه می‌دانم این نکته است که باید تحت هر شرایطی این تیم را شکست داد. مسلما اسپانیا برای دفاع از اعتبار و آوازه‌اش با کادری ضعیف قدم به مسابقات جام ملت‌ها نخواهد گذاشت.

این که ما آلمان‌ها صاحب عنوان قهرمانی نشده‌ایم. اگر صاحب قهرمانی جام ملت‌ها شویم یا به مقام قهرمانی جام باشگاهی اروپایی برسیم، مسلما وضع تفاوت خواهد کرد.

نه.

من در این مورد باز هم حرف قبلی‌ام را تکرار می‌کنم که اگر بایرن مونیخ صاحب جام باشگاه‌های اروپا شود یا این که تیم ملی بتواند به مقام قهرمانی قاره برسد، آن وقت یک بازیکن آلمانی می‌تواند برای این منظور گزینش شود.

به من بگویید مگر قبلا مدافعی توانسته این افتخار را کسب کند؟

خب، اما قاعده کار همیشه این بوده که بازیکنی با خصوصیات هجومی برگزیده شده است.

چرا. اما در نظر بگیرید از حرف‌های من برداشت درستی نشد. آن موقع که در این باره حرف زدم، گفتم وقتی قراردادم با بایرن به پایان برسد، 32 ساله خواهم بود. این که بعد از آن سال بخواهم چه کار کنم هم مشخص نیست، چون باید دید چه وضعیتی پیش خواهد آمد.

نه. چرا باید تغییر دهد؟ آنچه من نوشتم یک اثر فرهنگی است. یک کتاب جالب که با لحنی صمیمی با مخاطبش حرف می‌زند و مسائل را بازگو می‌کند.