
محال است نام ژاپن به میان بیاید و تصویر یک بانوی کیمونوپوش بادبزن بهدست در ذهنتان مجسم نشود. کیمونو، پارچه ابریشمی است که در اندازه 13 متر و در 8 قطعه بریده میشود و در دوخت آن هیچ دکمهای به کار نمیرود. کیمونوی زنانه به وسیله شالهای پهن ابریشمی رنگارنگ که در زبان ژاپنی به آن ابی (کمربند) میگویند، مهار میشود.
آستینهای کیمونوی دوشیزگان ژاپنی بلند و گشاد و برای زنان کمی کوتاهتر است که از آن به عنوان جیب استفاده میکنند و در آن دستمال یا کیف پول مخصوص خود را که از پارچه زریباف است، قرار میدهند. کیمونوها بسته به این که چه جنسی داشته باشند، قیمتهایی متفاوت دارند. کیمونوهای ابریشمی دستباف فوقالعاده گران هستند به طوری که اگر شما بخواهید تنها یک روز در ژاپن کیمونو تن کنید باید حدود 30 تا 40 دلار فقط بابت کرایه آن بپردازید. با گذشت سالها و رواج مدلهای غربی، کیمونو همچنان لباس ملی ژاپنیهاست، تا جایی که در تمامی اعیاد، جشنهای مذهبی و حتی مراسم عروسی و تدفین همه با کیمونو ظاهر میشوند.
طراحی لباس ملی در کشور ما نیز مقولهای است که از مدتها پیش توجه کارگروههای طراحی لباس را به خود جلب کرده، اما علیرغم تنوع اقوام و فرهنگها در کشور، طراحان ما هنوز نتوانستهاند مدل شایسته و در خور توجهی را به عنوان لباس ملی انتخاب کنند.
لباس ملی در گذشته
یک طراح لباس تئاتر و تلویزیون درباره سابقه لباس ملی در ایران میگوید: ایرانیها پیش از دوره قاجار نیز دارای لباس ملی بودند. زنان شلیته، نیم شلیته و چادر میپوشیدند. مردان نیز سرداری، شال روی کمر، شلوار گشاد و کلاه داشتند.
به اعتقاد منیره ملکی، دوره قاجار اوج تحولات لباس در ایران به شمار میآید، زیرا از ابتدای این دوره تا زمان سلطنت ناصرالدین شاه و سفر او به فرنگ، زنان پیراهن کوتاه جلو باز بدون یقه از جنس ابریشم که دکمههای آن از مروارید تهیه شده بود با شلوار گشاد و نیمتنه کوتاهی به نام ارخالقی به تن و چارقه به سر میکردند. آنها همچنین روی پیراهنهای خود، لباس دیگری به نام چاپکین میپوشیدند که عبارت بود از پیراهن بدون یقهای که جلوی آن باز بود و در زیر کمر، از چپ به راست دکمه میخورد.
پس از بازگشت ناصرالدین شاه به ایران، چادر و چاقچور (شلوار بلند چیندار مخصوص زنان) جای خود را به شلیته کوتاه و روسری سفید داد. پس از آن نیز یعنی از ابتدای سلطنت مظفرالدین شاه تا پایان دوره قاجار زنان از چادر و روبند به عنوان پوشش استفاده میکردند.
در این دوره بود که کت و دامن و لباس به شیوه فرنگی در میان زنان طبقه مرفه رواج یافت. پس از انقلاب مشروطه که بسیاری از مردان به خارج سفر کرده و پوشش اروپایی را با کت و شلوار، پاپیون و کراوات به ایران سوغات آوردند، لباس مردان به کلی تغییر کرد و کت جای تنپوشهای بیرونی مانند شال، قبا، سرداری و لباده را گرفت. شلوارهایی نیز که از پارچه سیاه جناغی یا مشابه آن دوخته میشد با شلوار و کمربند غربی جایگزین شدند. تمام کارمندان دولت و دانشآموزان پسر، کلاههای لبهدار استوانهای معروف به کلاه پهلوی را به جای کلاههای خز مرسوم و کلاههای بیضوی به سر کردند که البته این کلاه نیز پس از مدتی جای خود را به کلاههای لبهدار اروپایی داد. پیش از واقعه گوهرشاد و کشف حجاب، عبدالحسین تیمورتاش یکی از درباریان تحصیلکرده فرنگ با قانونی کردن واردات کلاههای زنانه از خارج، پوشش زنان را تغییر داد و به صورتی اروپایی درآورد.
و اما امروز...
از سال 1385 که ساماندهی لباس و بسترسازی فرهنگ لباس ایرانی به عنوان یک ضرورت مطرح شد تا امروز چندین جشنواره و نمایشگاه برگزار شده است که آخرین آنها در اوایل اسفند با رونمایی از 3 نمونه پوشش زنان شاغل و کارمند همراه بود. بحث بر سر لباس ملی همچنان ادامه پیدا کرد تا این که رئیسجمهور در مراسم ثبت ملی چادر و حجاب اقوام ایرانی در فهرست میراث معنوی، بر ضرورت طراحی لباس ملی تاکید و طراحان را برای ارائه الگوها و مدلهای متناسب با فرهنگ ایرانی فراخواند. اما براستی لباس ملی چه لباسی است؟
برای آن که لباس سنتی ژاپن به فراموشی سپرده نشود، مسوولان این کشور مجبور شدهاند راهکارهایی را برای افزایش استفاده از کیمونو در این کشور بیندیشند
آیا همانطور که بسیاری از مردم فکر میکنند، لباس ملی یک لباس متحدالشکل و واحد است؟ از نظر منیره ملکی، لباس ملی به لباسی گفته میشود که هماهنگ با پیشینه فرهنگی بوده و پاسخگوی نیازهای افراد باشد. این طراح لباس تئاتر و تلویزیون تحولات لباس در ایران را در راستای تحولات لباس در دنیا میداند. وی لباسهای محلی و سنتی ایرانی که میان اقوام مختلف رواج داشت و اکنون نیز تا حدودی رواج دارد را در قالب لباس ملی قابل تعریف نمیداند و میگوید: لباسهای محلی و سنتی ایرانی مختص به روستاییان بوده و متناسب با نوع کارکرد آنها در روستا طراحی شده و به هیچ عنوان مناسب نیاز ساکنان شهر که مدام در رفت و آمدند، نیست. وی با تاکید بر ادغام نقش مایههای ایرانی و فاکتورهای جهانی برای طراحی لباس ملی معتقد است یک لباس وقتی ملی میشود که عنصر ملیت در آن گنجانده شود. به اعتقاد ملکی بهترین راه نمایش هویت در لباس ملی ایران استفاده از ترکیبها و فرمهای ایران باستان است.
یکی از نظراتی که در تعریف لباس ملی وجود دارد، تعریف کارکردی نبودن این لباس است. بسیاری از کارشناسان و طراحان لباس بر این عقیدهاند که وقتی صحبت از لباس ملی میشود، هدف استفاده کارکردی از آن نیست و عموما نمیتوان از آن در تمامی مجالس اعم از رسمی و غیررسمی به عنوان پوشش استفاده کرد، در نتیجه این نوع لباس فقط به عنوان نماد و سمبل هویت یک جامعه یا کشور تعریف میشود و دلیل آن نیز دست و پاگیر بودن عموم این لباسهاست. همانگونه که در بیشتر کشورها نیز مشاهده شده است کارکرد لباس ملی در طول زمان به علت ویژگیهایش دچار تغییر شده است. تغییر از آن نظر که دیگر استفاده آن فقط در مکانهای خاص صورت میگیرد.
آذر نجیبی، طراح لباس و مدرس دانشگاه نیز در این مورد میگوید: امروزه در ژاپن جوانان تمایلی به پوشیدن لباس سنتی خود ندارند، چرا که کیمونوی ژاپنی اکنون لباس راحتی برای راه رفتن و نشست و برخاست و حتی محیط کار نیست. یکی از مشکلات زنان کیمونوپوش بالا و پایین رفتن از پلههاست که باید به صورت مورب انجام شود. از این روست که برای آن که لباس سنتی ژاپن به فراموشی سپرده نشود، مسوولان این کشور مجبور شدهاند راهکارهایی را برای افزایش استفاده از کیمونو در این کشور بیندیشند. به عنوان مثال قانونی را وضع کردهاند که هر کس در ژاپن با کیمونو رفت و آمد کند، میتواند به صورت رایگان از سیستم حملونقل شهری استفاده و همچنین مجانی از موزهها بازدید کند. او که تاکنون تحقیقات گستردهای روی لباس اقوام ایرانی داشته است، میگوید: لباسهای قومی و محلی جدا از اصالت و زیبایی بسیار پوشیده هستند و میتوان طرح ساده شده آنها را برای لباس شهری به کار گرفت.
در حال حاضر مانتو برای زنان به عنوان یک پوشش غالب در کشور ما مطرح است و به پوششی همهکاره برای خانمها تبدیل شده است که در تمامی محافل از اداری گرفته تا مهمانی و مراکز فرهنگی مورد استفاده قرار میگیرد. با تعریفی که از لباس ملی در دست است یعنی پوششی منطبق بر الگوهای ایرانی اسلامی، میتوان در هر زمان و مکانی مانتو را به تن کرد، حال این پرسش مطرح میشود که آیا مانتو را میتوان در زمره لباس ملی قرار داد، ولی نجیبی معتقد است: مانتو نه یک لباس ملی که اتفاقا لباسی غیرایرانی است. وی مانتو را یک لباس وارداتی میداند و میگوید: حتی اگر موتیفها و طرحهای ایرانی در آن به کار رفته باشد، باز هم مانتو یک لباس فرنگی است که اروپاییان وارد فرهنگ ما کردهاند. ملکی نیز مانتو را نهیک لباس ملی بلکه نوعی لباس فرم میداند که خانمها براساس عرف اجتماعی به تن کردهاند. به اعتقاد وی، لباس ملی باید از نظر رنگ و طرح متنوع بوده و متناسب با نیاز افراد جامعه باشد و به هیچ عنوان نباید با یونیفرمهای متحدالشکل یکسان گرفته شود. از تمامی حرفها و گفتههای این طراح لباس که بگذریم، باید ببینیم در کشوری با تنوع قومی بسیار و جمعیتی که طیف بیشتر آن را افراد جوان تشکیل میدهند، چه نوع لباسی در حکم لباس ملی قرار میگیرد تا فرهنگ ایرانی را همچون گذشته، زنده و پایدار در میان دیگر ملتها نگاه دارد.
بهار مهرنژاد /جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتوگوی اختصاصی روزنامه «جامجم» با دو تن از اعضای بلندپایه جنبش امل و حزبالله لبنان بررسی شد
علیامین حسنی، بازیگر نقش بهروز در سریال پایتخت در گفتوگو با «جامجم» از خاطرات حضورش در این سریال میگوید