در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
وقتی مدیرعامل ذوبآهن تصمیم گرفت تیم را به منصور ابراهیمزاده به عنوان سرمربی بسپارد با انتقادهای زیادی روبهرو شد، اما او به انتخابش ایمان داشت و با اطمینان به ابراهیمزاده هدف حضور در لیگ قهرمانان آسیا را در دستورکار قرار داد. در ادامه ذوبآهن برای دست یافتن به این هدف، رقابتی پایاپای با استقلال را به نمایش گذاشت، به لیگ قهرمانان آسیا راه یافت و قهرمانی را هم در روز آخر از دست داد تا در مجموع بتوان عملکرد این تیم را مثبت ارزیابی کرد.
از دیدگاه مدیرعامل ذوبآهن استفاده نکردن از بازیکنان رسانهای و گرانقیمت، دوری از حاشیه، بالا بودن انگیزه نزد بازیکنان و کادر فنی و حمایت هواداران و هیاتمدیره از این تیم، از مهمترین دلایل موفقیت این باشگاه بوده است.
ذوبآهن اصفهان حالا نماینده فوتبال ایران در فصل آینده لیگ قهرمانان آسیاست و حضور شایسته و موفق در این مسابقهها دغدغه اصلی مدیرعامل این باشگاه است.
سعید آذری عقیده دارد که باید شالوده اصلی تیمش را برای فصل آینده حفظ کند، اما در کنار آن با صراحت میگوید در ذوبآهن سیستم خاصی حاکم است که در آن افراد تعیینکننده نیستند بنابراین نگران رفتن هیچکس از ذوبآهن نیست و سعی دارد بهترین مجموعه را برای ادامه راه موفقیتآمیزی که در این فصل در پیش گرفته بودند برای لیگ نهم گردهم آورد.
2 عنوان ششمی، یک عنوان هشتمی و 2 عنوان نایبقهرمانی برای تیم فوتبال ذوبآهن حاصل تلاش سعید آذری و مجموعه ذوبآهن طی 5 فصل اخیر بوده است. با مدیرعامل ذوبآهن اصفهان درباره مسائل مختلفی از فوتبال گفتگو کردیم ؛ مصاحبهای که خواندن آن خالی از لطف نیست.
تا یک قدمی قهرمانی پیش رفتید. همه ذوبآهن را شانس اول میدانستند. چه شد که برخلاف پیشبینیها، استقلال قهرمان شد و تیم شما قهرمانی را از دست داد؟
احساس من این است که بعضی اوقات در رقم خوردن یک موفقیت ورزشی عوامل پیشبینی نشدهای دخیل میشوند. برای ما هم همین اتفاق افتاد. بازیکنان ما از نظر روانی و فیزیکی مشکل خاصی نداشتند. واقعا همه چیز سر جای خودش بود. از نظر فنی، جسمی و روحی در آمادگی کامل بودند، اما یک زمان هست که چیزی خلاف انتظار رقم میخورد. وقتی بازیکن وارد زمین میشود دیگر دست شما نیست. ورزشکار باید خواسته مربیان را اجرا کند و آن روز بازیکنان ما در اجرای این خواستهها ناموفق بودند.
چه عواملی باعث این عدم موفقیت شد؟
به3 دلیل عمده: اول خودبزرگبینی، دوم استرس و سوم ترس که در جریان مسابقه این3 عامل به یکدیگر تبدیل شدند. ابتدا بازیکنان ما باد توی دماغشان بود، به این دلیل که فکر میکردند حتما برندهایم. بعد هم که روی اشتباه و عملکرد ضعیف اندوی در دقیقه 5 گل را دریافت کردیم اضطراب و استرس وجودشان را فرا گرفت تا این که نتیجه را جبران کردیم، اما با گل دوم ترسیدند و همین ترس سبب شد تا پایان بازی با اجرای غلط خواستههای کادر فنی نتوانند به هدف برسند که در نهایت این نوع بازی منجر به باخت ذوبآهن شد.
پیش از بازی ذوبآهن و فولاد صحبت از بازی 2 تیم صنعتی بود. این که احتمال تبانی وجود دارد. بحثهایی که حداقل در طول این فصل بیشتر از هر زمان دیگری مطرح شد؛ شائبههایی که سلامت فوتبال را درست یا نادرست زیر سوال میبرد. اصلا با فلسفه این بحثها در فوتبال کشورمان موافق هستید؟
من اصولا بدبین نیستم، یعنی اعتقادات خاص دارم. فکر میکنم کسانی به این مسائل فکر میکنند که قبلا خودشان آن را تجربه کرده باشند. از قدیم گفتهاند «مارگزیده از ریسمان سیاه و سفید میترسد»، ایدئولوژی ما، ایدئولوژی بدبینی نیست. همیشه فکر میکنیم که فوتبال پاک را پیشرو داریم و خوشبینانه برخورد میکنیم؛ اما برای من خیلی جالب است که تیمی مثل سایپا با مایلیکهن میآید مقابل همین استقلال شرافتمندانه بازی میکند، اما 85 هزار نفر ایشان و خانوادهاش را به بدترین شکل ممکن مورد توهین قرار میدهند. آن وقت ذوبآهن که این نتیجه در آن مقطع برایش اهمیت داشت نه از مایلیکهن تشکر کرد، نه از کسی تقدیر.
یعنی میگویید استقلال نباید از مجید جلالی تشکر میکرد؟
نه. حرف من این چیزها نیست. من یک سوال دارم. اگر کسی پیشنهاد رشوه ندهد کسی آن را قبول میکند؟ معمولا کسانی این پیشنهاد را مطرح میکنند که موقعیت بهتری دارند، یعنی اگر قرار بود چیزی سر بزند باید از ذوبآهن سر میزد. شما بروید بررسی کنید ببینید چه پیشنهاد پاداشی به فولادیها داده شده که اگر ببرید چنین و چنان میکنیم. همین وعده پاداشها شرایط انگیزشی بازیکنان را متحول میکند. من نمیخواهم خدای ناکرده تلاش بازیکنان فولاد را لوث کنم. پس از بازی هم به مجموعه فولاد گفتیم که قهرمانانه بازی کردند. آن روز، روز بد ذوبآهن بود. بد بازی کردیم و میتوانستیم دو سه گل دیگر بخوریم، اما نکته ظریف دیگری هم در بازیهای حساس هفته آخر بود که هیچکس به آن اشاره نکرد و عصبانیت من در برنامه 90 هم به همین دلیل بود.
چه نکتهای؟
تیم پیام که شش هفت ماه مشکلات مالی داشته و این مشکلاتش هم تا هفته آخر حل نشده، از تیمهای تعیینکننده هفته آخر برای قهرمانی میشود. این چه فوتبال حرفهای است که بازیکن یک تیم تا ساعت 4 صبح بگوید حاضر به بازی نمیشود، نخوابد و استراحت نکند اما یکدفعه بعدازظهر حاضر به بازی شود. من نمیخواهم پیام را زیر سوال ببرم، اما از شما میپرسم آیا این رقابت برای قهرمانی برابر بود؟ استقلالی که تا روز قبل به گفته خود مربیان و بازیکنانش 30 درصد شانس قهرمانی داشت صبح بازی در مصاحبههای همین افراد، صددرصد شانس قهرمانی پیدا کرد. اگر فوتبال حرفهای است، این چه وضعی است؟
چه کسی را مقصر میدانید؟ به هر حال همه چیز براساس قرعه از پیش تعیین شده بود. پیام هم برای این که در لیگ برتر بماند به 3 امتیاز بازی نیاز داشت.
انتقاد من به سازمان لیگ است. باید پیش از این مسابقه شرایط پیام را بررسی میکردند یا حداقل برای حل مشکلات آنها پیگیری لازم را انجام میدادند تا قبل از این فینال شرایط رقابت برابر شود. اگر شائبه تبانی هم بود پیام تیم قابل دسترستری بود، هرچند گفتم اصلا به این حرفها عقیده ندارم، اما ناراحتی من از این است که حتی عادل فردوسیپور هم در برنامه 90 صحبتهای پیامیها را کامل پخش نکرد. فقط یک قسمت از صحبتهای برگیرز که گفته بود تا 3 نصف شب نخوابیدند، پخش شد، در حالی که وضعیت حادتر از این بوده است. این درست است که تیم ما با این همه سرمایهگذاری 66 امتیاز جمع کند، زحمت بکشد، تلاش کند و آخرش اینطوری شود؟ به نظر من ذوبآهن با این وضع قربانی شد. مایلیکهن با تیمش آمد و یک یک کرد آن همه فحش و ناسزا شنید، حالا که ذوبآهن باخت ورزش پاک شد، چرا سازمان لیگ برای مایلیکهن یا ذوبآهن بیانیه تقدیر و تشکر نفرستاد؟
گفته بودید با قهرمانی ذوبآهن بسیاری از دستهای پشت پرده فوتبال رو میشد. حالا این اتفاق نیفتاد؟
اعتقادم این است که برخی مسائل ممکن است برای روشن شدن نیاز به جرقه داشته باشند. من احساس میکردم اگر ذوبآهن قهرمان شود این جرقه زده میشود و خیلیها به واسطه آن وادار میشوند که ناگفتههای فوتبال را بگویند. با قهرمانی ذوبآهن فضای خاصی به وجود میآمد که بعضی جبههگیریها خیلی مسائل را روشن میکرد و حرفهایی زده میشد که بسیاری دستهای پشت پرده رو میشد. با قهرمان نشدن ذوبآهن خیلیها در این فضا قرار نگرفتند و متاسفانه این اتفاق نیفتاد.
یعنی معتقدید یک عده پشت قهرمانی استقلال پنهان شدند؟
خیلی بیشتر از یک عده هستند.
حالا مهمترین نقطهضعف فدراسیون فوتبال در فصل جاری چه بود؟
به نظر من فدراسیون فوتبال باید هفته آخر را با حساسیت بیشتری دنبال میکرد، اعتقادم این است برخی تیمها که داعیهای در لیگ نداشتند، فوتبال را تحتالشعاع قرار دادند و برخی از حق و حقوقها پایمال شد. تیم ما همیشه دنبال فوتبال بازی کردن بود، توجه داشته باشید اگر یک گل سالم ما در طول فصل توسط آقای رفیعی در بازی مقابل فولاد (بازی رفت) مردود اعلام نمیشد، الان ما با اختلاف 2 امتیاز قهرمان شده بودیم. آن گل صددرصد صحیح را کاسترو به ثمر رساند که مردود اعلام شد، اما ما هرگز در مورد این اشتباه صحبت نکردیم.
ما مثل خیلیهای دیگر نبودیم که بگوییم اگر50 پنالتی که باید برای ما میگرفتند و نگرفتند اعلام کرده بودند، الان فلان و بهمان کرده بودیم. با بررسی تمام این شرایط باید گفت علیرغم تلاش سازمان، لیگ برای به موقع تمام کردن مسابقهها در برگزاری هفته پایانی نمره منفی گرفت.
وضعیت داوری نسبت به فصل گذشته چطور بود؟
داوریها نسبت به فصل گذشته بهتر بود، کمیته داوران پویاتر و فعالتر از فصل گذشته کار کرد. علیرغم این که ما خودمان از اشتباهات داوری ضربه خوردیم، اما به نظر من داورها کمترین تاثیر را در نتایج و تغییر آن داشتند. ما باید در فوتبال به داور احترام بگذاریم و به این جمعبندی برسیم که اشتباهات داوری جزیی از فوتبال است.
مدیریت شخص علی کفاشیان را چطور ارزیابی میکنید، نقد پیرامون عملکرد وی بسیار است، در حقیقت منتقدان کفاشیان از طرفدارانش بیشتر هستند، شما جزو کدام دسته هستید؟
اگر علی کفاشیان موفق نبود که کنفدراسیون فوتبال آسیا فدراسیون فوتبال کشورمان را به عنوان فدراسیون نمونه آسیا انتخاب نمیکرد. برخی انتقاد میکنند که مدیران غیرفوتبالی نمیتوانند در فوتبال موفق باشند، اما به نظر من آقای کفاشیان در مجموع عملکرد موفقی داشته است.
فکر نمیکنید این عناوین در برخی مواقع باعث میشود ضعفها دیده نشود؟
به هر حال عناوین هم راحت به دست نمیآیند، اما باید برای رفع نقاط ضعف تلاش کرد.
مسائل غیراخلاقی در فوتبال رواج پیدا کرده است، بخصوص در چند وقت اخیر، در مورد بهبود وضعیت چه راهکاری را پیشنهاد میکنید؟
متاسفانه برای فرهنگسازی کار اساسی انجام نمیدهیم. اگر با این روش پیش برویم، ارزشها زیر سوال میرود، باید همه از فدراسیون گرفته تا باشگاهها و مردم دست به دست هم دهیم تا وضعیت بهبود پیدا کند.
افشین قطبی انتخاب مناسبی برای تیم ملی بود؟
من اعتقاد دارم مهم نیست چه کسی در راس هرم تیم ملی قرار بگیرد، بحث ملی و میهنی مطرح است. اگر تیم ما با این هیاهو به جام جهانی نرود، همه ما به فوتبال خیانت کردهایم. نباید حاشیهسازی کنیم. تیم ملی به کمک همه ما احتیاج دارد و آرامش میخواهد. آقای قطبی یا هر کس دیگر، مهم این است که بتوانیم به جام جهانی برویم. باید به این تیم روحیه بدهیم، کمک کنیم و از هیچ قدم مثبت و موثری دریغ نکنیم.
برگردیم به ذوبآهن، ثبات مدیریت را در موفقیت این تیم چقدر موثر میدانید؟
ثبات مدیریتی برای اجرا و برنامهریزی بلندمدت خیلی مهم است، من در طول این سالها سعی کردم اهداف بلندمدت هیات مدیره را تحقق ببخشم.
چه عوامل دیگری را موثر میدانید؟
ما به بازیکنان رسانهای و گرانقیمت توجه نکرده و بها ندادیم. سراغ کسانی رفتیم که انگیزه داشته باشند و بیهوده خود را بزرگ جلوه ندهند. کادر فنی باتجربه و فعال، پرسنل فهمیده و تحصیلکرده و هیات مدیرهای که در کنار هواداران از ذوبآهن حمایت بیدریغ میکردند واقعا در موفقیت ذوبآهن نقش غیرقابل انکاری داشتند.
ذوبآهن با وجود این که در کورس قهرمانی قرار داشت، کمتر وارد حاشیه شد. چه کردید که از حاشیهها در امان ماندید؟
اگر دقت کرده باشید، ذوبآهن فصل راحتی را از این نظر پشتسر گذاشت، بیشتر تمرکز ما روی فوتبال بود. آقای حمیدرضا قندی، معاون فرهنگی باشگاه خیلی زحمت کشید و روی مسائل فرهنگی به درستی کار کرد، از نظر تعهدات مالی هم خیلی خوب عمل و همه را بموقع پرداخت کردیم. ضمن این که قهرمانان ما هم بازیکنان شایستهای بودند که در کنار کادر فنی توانمند سبب شدند تا همه عوامل در کنار هم ذوبآهن را از حاشیه دور نگه دارد.
زمانی که بیژن ذوالفقارنسب از ذوبآهن رفت، خیلیها حتی در اصفهان انتقاد کردند که چرا تیم را به منصور ابراهیمزاده سپردید. ابراهیمزادهای که همیشه تا پیش از آن نفر دوم بود، سرمربی شد و کار به جایی رسید که در جمع کاندیداهای تیم ملی هم قرار گرفت. چقدر به این انتخاب مطمئن بودید؟ به هر حال شما خطر کردید.
صددرصد اعتماد داشتم، در طول 5 سال گذشته ذوبآهن به فوتبال این کشور یا بهتر بگویم ورزش کشور در خیلی از رشتهها و ردههای سنی، مدیر، مربی، بازیکن و پدیده معرفی و در ردههای مختلف ملی به زیرساختها کمک شایانی کرده است.
بعد از رفتن کربکندی و بعضی بازیکنان اسمی مثل رجبزاده، استراتولات، آذری و ... فکر میکردید ذوبآهن براحتی خودش را پیدا کند؟
حضور در باشگاه ذوبآهن آرزوی هر بازیکنی است ، ما از نظر سختافزاری شرایط خوبی برای تمرین مناسب بازیکنان فراهم کردیم که هیچ کمبودی را احساس نکنند. در باشگاه ما نگرشی حکمفرماست که سیستماتیک است. در این نگرش افراد تعیینکننده نیستند که ما نگران باشیم، بنابراین نگران رفتن هیچ بازیکنی و هیچ فردی از ذوبآهن نبوده و نیستیم. البته حساب مهدی رجبزاده جداست. او هنوز ارتباط خوب و دوستانهای با ما دارد، در هر صورت پس از جدایی هر فرد، در همین سیستم جایگزین شایستهای پیدا کردیم.
از نظر تماشاگر ظاهرا وضعیت بهتری نسبت به فصل قبل داشتید، از نظر کمی هواداران ذوبآهن تغییری کردند؟
واقعا قابل مقایسه با فصل قبل نبود. من از همین جا باید از حمایت مردم بخصوص در اصفهان تشکر کنم و عذرخواهی بابت از دست دادن قهرمانی، آنها واقعا از عوامل اصلی موفقیت ما بودند که به تیم انرژی میدادند.
فصل آینده نماینده ایران در لیگ قهرمانان آسیا هستید، فکر میکنید در ناکامیهای چند سال اخیر تیمهای کشورمان بخصوص شهرستانیها میتوانید سنتشکنی کنید؟
تمام سعی ما این است که تیم خوبی را مهیای رقابتهای سخت و فشرده فصل بعد کنیم، لیگ برتر، جام حذفی و لیگ قهرمانان آسیا مسابقههای سنگین و سختی است که امیدواریم بتوانیم موفق باشیم. فکر میکنم با یک برنامهریزی درست میتوان نماینده شایستهای برای ایران بود.
چند درصد از ترکیب تیم کنونی برای فصل بعد حفظ میشوند؟
سعی میکنیم شالوده اصلی تیم را حفظ کنیم، ضمن این که با صلاحدید کادر فنی برای برطرف کردن نقاط ضعف در خطوط مختلف حتما نسبت به جذب بازیکنان مورد نیاز آنها اقدام میکنیم.
وضعیت منصور ابراهیمزاده برای فصل بعد چطور است، میماند؟
چند هفته مانده به پایان فصل از آقای ابراهیمزاده خواستیم تا برنامهاش را برای فصل بعد به طور کتبی اعلام کند. این کار انجام شده و دو جلسه مثبت هم با هم داشتیم. جام حذفی هم همچنان پیشروی ماست، اما آنچه در حال حاضر مشخص است، این که در رئوس مطالب به جمعبندی واحد رسیدیم و او فصل آینده با قدرت به کارش در ذوبآهن ادامه خواهد داد.
صحبت خاصی باقی مانده است؟
مجموع فوتبال ذوبآهن واقعا در لیگ هشتم زحمت کشید. همه چیز نباید تحتالشعاع مقام دومی ما قرار بگیرد. من به وجود تمام قهرمانان و اعضای کادر فنی ذوبآهن افتخار میکنم و قدردان این تلاش هستم و امیدوارم فصل آینده ذوبآهن نماینده شایستهای در لیگ قهرمانان آسیا برای ایران باشد.
سارا احمدیان
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتوگو با دکتر سیدمرتضی موسویان، ضرورت و اهمیت داشتن دکترین در رسانه و دلایل قوت و ضعف رسانههای داخلی و معاند را بررسی کردهایم
ابراهیم تهامی، مهاجم سابق تیمملی در گفتوگو با جامجم:
گفتوگو با محمود پاکنیت بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون
در گفتوگو با تهیهکننده مستند معروف شبکه سه اولویتهای موضوعی فصل جدید بررسی شد