گفتگو با رئیس سازمان زیباسازی شهرداری تهران‌

شهری با هویت دینی و ملی‌

تهران اگر چه پایتخت کشوری چند هزار ساله و تمدن‌ساز است با سابقه دیرپای اسلامی، اما با گشتی در شهر، نه فروغی از تمدن قابل رویت است و نه هویت اسلامی شهر با معماری‌های درهم ارجاعی را برای شهروندانش تداعی می‌کند. این بخشی از شکل شهر ماست.
کد خبر: ۱۶۳۵۸۰

بخش دیگر ماجرا این است که مبلمان شهری هم در این شهر آهن ساز جایگاهی ندارد. شب‌های تاریک پایتخت رغبت پیاده‌روی را در ساعت پایان روز از شهروندان خسته گرفته است و این چهره‌ها، شهروندان را به لحاظ روانی خسته می‌کند.

این که چرا تهران زیبا نیست و هویت ندارد را با حجت‌الله ملاصالحی، رئیس سازمان زیباسازی شهرداری تهران به گفتگو نشسته‌ایم و او هم از علل و کارهای صورت گرفته برای ترمیم چهره شهر گفت که می‌خوانید.


چرا تهران زیبا نیست و هویت ندارد؟

تهران ذاتا  زیباست. احساس من این است که تهران زیباست، اما ما در محیط، طبیعت و ... این شهر دخالت‌هایی کرده‌ایم که نازیبا و خراب شده است. تهران یکی از مناطق ییلاقی و خوش آب و هوای کشور بوده است. این دخالت‌ها هم در دوره‌های مختلف صورت گرفته و شهر بالقوه زیبای تهران را پر از ناهنجاری‌های بصری کرده است.

این منطقه که کوهپایه‌ها و مناطق جنوبی البرز محسوب می‌شده است، اگر چه مناطقی طبیعی زیبایی دارد، اما با دوره‌های مختلف که اشاره کردید، هویت شهری پیدا می‌کند؟

ادوار مختلف با دیدگاه‌های متفاوت،‌ شهر را به سمت و سوهای متناقض کشانده است. دوره‌های صفویه، قاجار، رضاخان و پهلوی دوم و حتی پس از انقلاب، دیدگاه‌های متفاوتی حاکم بوده است که ما امروز شاهد چهره‌های گوناگون و گاه متناقض در شهر هستیم. در این شهر از جلوه‌های معماری تاریخی تا پست مدرن مشاهده می‌شود که بدون هدف مشخص کنار هم ایستاده‌اند. از سوی دیگر، غیر از حکومت‌ها، ورود و مهاجرت اقوام و نژادهای مختلف ایرانی به تهران، ساختار هویتی متفاوتی ایجاد کرده است. حتی به لحاظ جمعیتی نیز تمرکز اقوام قابل تشخیص است. مثلا در شرق تهران اکثریت با یک قوم است.

مهاجرت و ورود اقوام در این بی‌هویتی نقش داشته است؟

بله. فقط مناطق بسیار قدیمی تهران مثل دروازه دولاب، سلسبیل، امیریه، منیریه و ... هنوز هویت تهرانی خود را حفظ کرده‌اند. شما هنوز وقتی در شهر تهران قدم می‌زنید با تکایا، مساجد و هیات‌های مذهبی برمی‌خورید که در نشانه یا سردر خود نوشته‌اند، مثلا کاشانی‌های مقیم تهران یا هر شهر و استان دیگری. از چنین رفتاری این معنا اتخاذ می‌شود که با گذشت سال‌ها و زندگی در تهران، اما هنوز خود را اهل و ساکن با وابستگی‌های عرفی و متعلق به تهران نمی‌دانند.

این اتفاق در شهرهای اصیل همچون اصفهان، کاشان و ... رخ نمی‌دهد، چرا که این شهرها با فرهنگ خودساخته مردم رشد پیدا می‌کنند. تهران همیشه متاثر از جریانات متفاوتی بوده است.

این یک بخش ماجراست. جریان دیگری که در آلودگی بصری تهران نقش دارد، از سال 1352 آغاز می‌شود. افزایش قیمت نفت در آن سال و تزریق پول حاصل از آن به تهران باعث می‌شود چهره شهر دگرگون شود. شهر دچار تحول عظیم می‌شود بدون آن که فرهنگسازی و بسترهای این تحول شکل گرفته باشد. رشد نامتناسب در آلودگی بصری شهر بسیار موثر بوده است.

در تمام دوره‌های تاریخی که قبل از دهه 50 بوده است، آثار تاریخی‌ وجود دارند که می‌توانند برای یک شهر هویت‌بخش باشند.

بله. در همه این دوره‌ها آثاری باقی مانده است، از دوره صفویه، قاجار و حتی آثاری مربوط به ری تاریخی، برج طغرل، آتشکده، چشمه علی، کاروانسراهای متعدد از جمله کاروانسرای خیابان مولوی. این آثار حکایت کننده و راویان تاریخ هستند که ما به عنوان شهرداری با کمک سازمان‌ها و نهادهای دیگر یک کار را باید انجام دهیم. این که آن بناها که هویت شهری دارند را بازسازی و مرمت کنیم. ما در این قضیه وارد عمل شده‌ایم و بازسازی مناطق تاریخی را شروع کرده بعضی به پایان رسیده و بعضی آغاز شده است.

دومین کاری که باید انجام دهیم این است که تمام ساکنان تهران احساس مهاجرت نکنند، بلکه احساس تعلق به تهران در آنها شکل بگیرد. در همین خصوص کاری که ما به عنوان شهرداری انجام داده‌ایم این است که 373 محله را شناسایی کرده‌ایم که در آن پاتوق محله ایجاد کنیم. این احساس محلی و وابستگی‌های این گونه باید احیا شوند.

با این کار به دنبال یکسان‌سازی هویت چندپاره تهران هستید؟

نه. هر محله هویت خودش را به دست می‌آورد.

منظورم از یکسان‌سازی ایجاد احساس تعلق به شهر در شهروندان است و از طرفی تبدیل خرده فرهنگ‌هایی که با مهاجران به این شهر ورود پیدا می‌کنند به یک فرهنگ جامع‌تر.

ما به دنبال این هستیم که شهر بتواند از محله هویت خودش را پیدا کند. در 373 محله ارتباط نزدیک برقرار کرده‌ایم و هم نقش شهرداری و هم نقش مردم برای زیباتر شدن و هویت‌بخشی به محله مشخص شده است. ارتباط نزدیک با مردم باعث شده ما نکات تازه‌ای را پیدا و کشف کنیم.

نیازهای هر منطقه که با کمک شورایاری‌ها و همت شهرداری تهران و شورای شهر شکل گرفته مشخص شده و براساس این نیازها برنامه‌ریزی صورت گرفته است. ما با مردم اعتبارات را در میان گذاشتیم، همچنین اولویت‌ها را نیز مشخص کرده‌ایم.

پیش از این که به نکته دیگری برسیم، در بحث هویت، شهرک‌های تازه‌تاسیس هستند که هویت تاریخی ندارند. آیا برای این شهرک‌ها هم برنامه‌هایی وجود دارد تا بتوانند هویت محلی به دست آورند.

بله. این شهرک‌ها هم در مناطق و نواحی شهرداری جا داشته و هم در برنامه‌ریزی ما قرار دارند، البته تعریفی همچون محله‌های قدیمی‌نشین تهران ندارد، اما باید فضایی ایجاد کرد تا ارتباط فرهنگی و اجتماعی میان افراد افزایش یابد و تبادل آرا شکل گیرد. ببینید، مهمترین مساله که برای ما در بحث هویت وجود دارد نظر رهبر معظم انقلاب است که فرمودند، ما شهری می‌خواهیم که هویت ملی و دینی داشته باشد.

این نکته ذهن ما را مشغول کرده است که آیا برای هویت ملی باید همه آنچه را داشتیم احیا کنیم و از طرف دیگر، آیا باید همه معماری شهر را به سیاق مثلا معماری سلجوقی و ... تبدیل کنیم.

اما مساله دیگری نیز مطرح است و آن این که معماری اسلامی میان تمام اجزای ساختمان و انسان یک رابطه معنوی دیده و زمانی که در حال ساخت یک مسجد یا خانه بوده است دعا و ذکر می‌خوانده تا روح معنوی در آن مکان جاری و ساری  باشد.

به نظر من باید به این نکته توجه کرد، در حالی که شهر باید از مدرن‌ترین سیستم‌ها استفاده کند، باید به نکات الهی و تاثیرات آن نیز توجه داشته باشد. لازمه این کار این است که دانش دیگری بر دانش ساخت مدرن اضافه شود.

به نظر من شهر زمانی هویت ملی و اسلامی خود را پیدا می‌کند که همه اجزای آن به لحاظ درونی شکلی از ذکر و تسبیح خداوند باشند. چنین شهری، اسلامی است وگرنه با نمادهای بی‌روح نمی‌شود یک شهر را اسلامی دانست، باید روح اسلامی در هویت شهر دمیده شود.

شما معتقدید در حال حاضر این روح و این حس معنوی در شهر حاکم نیست؟

چنین روحی بر شهر ما حاکم نیست. علت آن هم این است که در فضای دانشگاهی که تغذیه کننده ساخت و سازها و فضای شهری است، این روح مستتر نیست. باید این ترتیب را در دانشگاه‌ها ایجاد کنیم تا شهر روح و حال و فضای معنوی را به دست آورد. این فضا روح خانواده، محله و شهر را می‌سازد.

این نباید اشتباه شود که تا می‌گوییم یک شهر مذهبی می‌خواهیم، همه یاد گنبد و مناره و معماری اسلامی بیفتند. این تصور درستی نیست. باید فضا و روح معنویت را در شهر جاری کرد. به عنوان مثال شیخ بهایی در معماری ایرانی اسلامی نقش اساسی دارد، روح الهی را درک کرده، در آثارش نشان داده و در زمان خود شگفتی معماری به لحاظ کار عمرانی هم ایجاد کرده است. این از معماری که نمونه‌های بسیاری را می‌شود مثال زد. از طرف دیگر مشارکت مردم در فضای سنتی با وجوه الهی متبلور بود.

در آن زمان مردم کار را نوعی عبادت می‌دانستند و مثلا هر روز جلوی خانه خود را جارو می‌کردند یا اگر سنگی و زباله‌ای را جایی می‌دیدند، بر می‌داشتند. با این نیت که مبادا به کسی آسیب برساند.

این کار را به نوعی امر معنوی می‌دانستند و عبادت محسوب می‌شد ولی این بخش از هویت مردم از حافظه‌ها پاک شده و بعضی حتی خواسته و نخواسته شهر را هم کثیف می‌کنند یا بی‌توجه به این مسائل از کنار آن می‌گذرند. اینها حلقه‌های پیوسته هویت شهری است. شهر برای به دست آوردن هویت نیاز دارد بسترهای لازم آن فراهم شود و از طرفی مشارکت معنادار مردم تحقق پیدا کند.

شما برای تحقق همه مواردی که گفتید، برنامه مدون دارید؟

بله برای همه برنامه مدون تعریف کرده‌ایم.

این برنامه به گونه‌ای نیست که با ورود مدیریت دیگری تغییر کند و باز دوباره مدیر تازه بیاید و هر آنچه بوده را کنار بگذارد؛ مساله‌ای که همیشه به تهران ضربه زده این است که مدیر پیش از شما برنامه‌های مدون را تعریف کرده، اما با ورود شما آن برنامه‌ها کنار گذاشته شده است و معلوم نیست مدیر بعد از شما با شهر چه کند.

مساله این است که آیا در حال حاضر سازمان زیباسازی به یک برنامه علمی و کارشناسی رسیده است که تهران در 20 سال آینده به این شکل خواهد رسید و هر مدیری که بیاید همین روش را ادامه خواهد داد، البته با تغییر جزیی زمانی که شاید اتفاق بیفتد.

تهران همیشه از افراط و تفریط ضربه خورده است. به عنوان مثال شهرداری یک دوره تنها به توسعه سخت‌افزاری توجه کرده بدون توجه به هویت و فرهنگ و در دوره دیگر رفتارهای دیگر، آیا برنامه شما فارغ از زمان و فراگیر و همه‌جانبه است.

من هیچ‌کاری را تا افق آن مشخص نباشد، انجام نمی‌دهم. تعریف این است که تهران 373 محله دارد با این میزان مشخص جمعیت و نیازهای مربوط،  80 محله را ساماندهی کرده‌ایم و مطابق با نیازهای مردم و نظر کارشناسان، قطعا زمانی که من می‌روم مدیر بعدی می‌تواند با افق محله‌محوری و توجه به هویت محلی، بقیه محلات را ساماندهی کند. محله‌محوری، توجه به هویت محلی و... یک برنامه و یک افق و نیاز است و دیگر به شخص و جریانات برنمی‌گردد.

در تهران هفت رود و دره وجود دارد که باید در آن مسائل زیست‌محیطی اجتماعی، امنیتی، زیبایی استراحت و گردشگری مردم لحاظ شود. این یک افق است که تفریح مردم یک شهر در آن دیده شده است. 4 رود دره در این مدیریت سر و سامان گرفته است. اگر مدیریت تغییر کرد، 3 رود دره دیگر نیز نیاز مردم تهران است که ساماندهی شود.

ساماندهی بازارهای قدیمی برای هویت‌بخشی شهر شروع شده است. مثلا بازار مروی به پایان رسیده و استقبال مردم را هم در پی داشته است. در حال حاضر برای احیا و بازسازی سایر بازارهای قدیمی تهران از جمله بازار تجریش مطالعه و برنامه‌ریزی آغاز شده است.

ساماندهی قنوات تهران و... از برنامه‌هایی است که به هویت‌بخشی تاریخی شهر کمک می‌کند و به‌نظر نمی‌رسد با تغییر مدیریت‌ها تغییر کند.

از طرف دیگر، شهر تهران تاکنون طرح جامعی نداشت، اما در حال حاضر صاحب طرح جامع شده است. و توانستیم نقش خودمان را در این طرح تعریف کنیم.

براساس این تعریف شما چه وظایفی دارید؟

سازمان زیباسازی شهر تهران بر حسب وظایف ذاتی تعریف شده، مسوول زیباسازی شهر تهران است. هر چیزی که ایجاد آلودگی بصری کرده و باعث اغتشاشات بصری شود و استرس روانی و روحی ایجاد کند، این سازمان موظف به زدودن آن است.  ضمن این‌که باید از نمادهایی استفاده کند که استرس‌های روانی و روحی شهرنشینی را کاهش دهد.

این کار باید با نمادهایی که باعث آرامش روانی و روحی می‌شوند، در احجام و اشکال مختلف تجسم پیدا کند. مجسمه، نقاشی، نورپردازی و پیاده‌روسازی از جمله نمادهایی هستند که به زیبایی شهر کمک می‌کنند.

حذف آلودگی‌های بصری و تابلوهایی که سالهاست بی‌هیچ تغییر یا الزام حقوقی و بصری باقی مانده‌اند، (برای نمونه تابلوی پزشکی را در سطح شهر داشتیم که 20 سال پیش فوت کرده است) یکی از وظایف سازمان زیباسازی است که به گمان ما حذف این زوائد  خود بخشی از زیباسازی شهر است.

این نکته را اشاره کنم که حجم حذف و جمع‌آوری‌هایی از این دست که سازمان زیباسازی در این 2 سال انجام داده، بسیار زیاد است. نمادهای کثیف و آلوده‌ای بود که سازمان تمیز کرده است. ساختمان‌های کهنه و دیوارهای قدیمی کدگذاری و پاکسازی شدند. کرکره مغازه‌های کهنه و نازیبا، جمع‌آوری و نو و زیبا شده‌اند.

یکی دیگر از مسائلی که شهر را نازیبا کرده، گستردگی تبلیغات در شهر است. سازمان زیباسازی چه کاری را برای ساماندهی شرکت‌های تبلیغاتی و تبلیغات شهر کرده است؟

تبلیغات شهری در جهان جوان است و در تهران هم همزمان با دنیا آغاز شد. این اتفاق براساس سلیقه و فکر اقتصادی همان زمان شکل می‌گیرد که بعضی از آنها خوب است و بعضی نه.

140 شرکت آن زمان شکل می‌گیرد که تا امروز می‌ماند. سازمان زیباسازی برای ساماندهی فعالیت شرکت‌ها و تبلیغات در شهر با جهاد دانشگاهی قرارداد منعقد کرد که براساس آن قرار شد تا مطالعه جامعی در تبلیغات کشورهای مختلف صورت گیرد تا استانداردها مشخص شود؛ این کار صورت گرفت.

استانداردهای جهانی مشخص شد و استانداردهای تهران که فاصله، نور و اندازه هر تبلیغ بود نیز به دست آمد و به مناطق ابلاغ شد که در بعضی مناطق شکل اجرایی به خود گرفته است.  برای هر محور بیلبورد خاص با اندازه و ابعاد خاص و با فاصله مشخص تعریف کنید که این کار هم صورت گرفته است.

در حال حاضر برای هر خیابان تهران یک تعریف تبلیغاتی با توجه به بضاعت‌های آن داریم تا از شکل به هم ریخته و نامنظم خارج شود و تبلیغات و پیکره‌های تبلیغاتی در شهر منظم و ساماندهی شود.

شرکت‌ها هم رتبه‌بندی شدند که جا برای جوانان فارغ‌التحصیل رشته‌های مرتبط هم باز شود.

سازمان متبوعه شما، آیا با نهادهای دیگر درگیری دارد که احساس می‌شود این درگیری‌ها سیاسی است و کارشناسی نیست؟

سازمان زیباسازی مستقل است و به شهرداری کمک می‌کنیم و در مجمع سازمان از اعضای وزارت کشور هم هستند. درگیری هم با نهادی نداریم؛ چراکه کارها تخصصی و فنی جلو می‌رود و نیاز به درگیری نیست. همه مستندات کارهای ما هم موجود است. من خودم را متعلق به نظام می‌دانم و هر جایی که کار گیر می‌کند، با رایزنی و طرح مسائل کارشناسی فارغ از حزب و جناح حل و فصل می‌کنیم.

بازسازی پیاده‌روها

پیاده‌روها بازسازی و نوسازی شده، آن هم به این دلیل که معتقدیم پیاده باید بر سواره غلبه پیدا کند. یکی از آنها پیاده‌روهای خیابان ولیعصر است که مبلمان، نورپردازی، حرکت روان معلولان، پل‌های عابر پیاده، پست، تلفن و کافه در این خیابان ساماندهی شد.

برای سنگفرش خیابان نیز مطالعات گسترده صورت گرفت تا کمتر آسیب ببینند و کمترین مشکل را برای تردد ایجاد کنند. جنس این سنگفرش‌ در طول 36 کیلومتر به گونه‌ای است که هیچ عابری در برف زمین نمی‌خورد.

در حال حاضر هم در سطح شهر تهران تقریبا تمامی مناطق این نوع پیاده‌روسازی را الگو کرده‌اند و در حال اجرای آن هستند. از طرف دیگر، پیاده‌روسازی به آن دلیل که بشود مردم را ترغیب کرد تا از وسایل حمل و نقل عمومی استفاده کنند نیز مفید است؛ چراکه وقتی شرایط رسیدن به اولین ایستگاه وسایل حمل و نقل عمومی‌، سخت و غیرجذاب باشد، خودبه‌خود استفاده از وسایل نقلیه شخصی توجیه می‌شود. در خیابان صف از تردد وسیله نقلیه جلوگیری کردیم.

این خیابان را به یک پیاده‌راه تبدیل کردیم که دارای نورپردازی و مبلمان است. در کوچه مروی هم همین برنامه را اجرا کردیم و برای دیگر نقاط شهر که بضاعت و ظرفیت این چنین شرایطی را داشته باشد، برنامه‌ریزی کرده‌ایم تا طرح پیاده‌راه‌سازی را اجرا کنیم، البته پیاده‌روی باید به یک فرهنگ عمومی تبدیل شود.

حسین قره‌

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها