طبق آخرین برآورد سازمانهای بینالمللی انرژی، ایران با تولید روزانه حدود ۴.۷میلیون بشکه نفت خام و میعانات گازی، همچنان یکی از شش کشور بزرگ تولیدکننده نفت جهان است. با وجود تحریمهای یکجانبه آمریکا در سالهای اخیر، توان تولید ایران نهتنها کاهش نیافته بلکه با فعالشدن پروژههای نیمهتمام، روندی افزایشی داشته است. بخش عمده این تولید، صرف تأمین نیاز داخلی و صادرات به چین میشود.
براساس آمارهای رسمی منتشرشده از سوی مؤسسات ردیابی نفتکشها نظیر کپلر و ورتکسا بخش بزرگی از نفت ایران بهطور مستقیم یا از طریق «ناوگان سایه» به چین منتقل میشود؛ ساختاری که توانسته اثر تحریمها را تا حد زیادی بیاثر کند. تحلیل دادههای گمرک چین و منابع ردیابی نفت نشان میدهد چین حدود۹۰درصد از نفت صادراتی ایران را خریداری میکند. ایران نیز در نیمه نخست سال ۲۰۲۵، حدود ۱۳.۶درصد از نفت وارداتی چین را تأمین کرده که در مقایسه با سایر صادرکنندگان نفتی، جایگاه قابلتوجهی به حساب میآید.
مؤسسه ورتکسا نیز در گزارشی که به تازگی منتشر شده، اعلام کرد صادرات نفت ایران به چین در بازه زمانی اول تا بیستم ژوئن به بیش از ۱.۸میلیون بشکه در روز رسیده؛ رقمی که در سالهای اخیر بیسابقه بوده است.
علاوهبر این، چین بهصورت رسمی تحریمهای یکجانبه آمریکا علیه ایران را به رسمیت نمیشناسد و همچنان معاملات نفتی خود را از مسیرهای متفاوت، ازجمله تسویههای غیردلاری ادامه میدهد.
ترامپ و ادعای «رفع تحریم نفتی»؛ نذر روغن ریخته
دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا در تاریخ ۴ تیرماه در یک نشست خبری اعلام کرد برخی تحریمهای فروش نفت ایران به چین را تعلیق کرده است اما شبهنگام از این موضع عقب نشست و ادعا کرد که فقط بهخاطر نیاز مالی ایران، به این کشور اجازه داده شده نفت خود را بفروشد. ترامپ همچنین مدعی شد که در صورت تمایل میتوانست فروش نفت ایران را متوقف کند اما چنین تصمیمی نگرفت. این ادعا در حالی مطرح شد که جهش صادرات نفت ایران به چین، دستکم یک ماه پیش ازادعای ترامپ رخ داده وثبت شده بود.بنابراین،ادعای تعلیق تحریمها در۴ تیرماه نمیتواندتأثیری درافزایش صادرات در ماه می و ژوئن داشته باشد. بهعبارت دیگر، ترامپ تلاش کرده تا روندی که از قبل رخ داده را بهنام خود سند بزند.
۲۵۶ تحریم جدید و یک شکست دیگر
ترامپ پس از خروج از برجام در سال ۲۰۱۸، سیاست «فشار حداکثری» را علیه ایران در پیش گرفت؛ سیاستی که نهتنها به توقف صادرات نفت ایران منجر نشد، بلکه ساختارهای تجاری ایران را از غرب به سمت شرق سوق داد. در بازگشت به قدرت، ترامپ در قالب فاز دوم این راهبرد - موسوم به «فشار حداکثری ۲» - تا به امروز ۲۵۶ تحریم جدید علیه بخش انرژی و مالی ایران اعمال کرده است. طبق اعلام وزارت خزانهداری آمریکا، این تحریمها چهار حوزه اصلی را هدف قرار دادهاند که شامل ناوگان نفتکشها و کشتیهای سایه ایران، خریداران مستقل چینی موسوم به تیپاتها، صادرات فرآوردههای نفتی و پتروشیمی ایران، سیستم بانکی موازی و نهادهای تسویه مالی ایران است. هدف از این بسته تحریمی، قطع کامل مسیرهای فروش نفت ایران و قطع اتصال مالی صادرات بوده است. با این حال، آمار و دادهها نشان میدهد نهتنها صادرات نفت ایران متوقف نشده، بلکه به رکوردهای تازهای نیز رسیده است.
اثر واقعی تحریمها ؛ تنها ۱۰۰ هزار بشکه
خبرگزاری رویترز در گزارشی تحلیلی اعلام کرده تحریمهای جدید آمریکا تنها توانستهاند حدود صد هزار بشکه نفت غیرتحریمی را جایگزین صادرات نفت ایران به چین کنند. این عدد در مقایسه با رشد صادرات ایران ناچیز است. رویترز تصریح میکند که ایران با استفاده از شبکههای حملونقل پیچیده، بیمهگران منطقهای و مکانیسمهای تسویه مالی غیررسمی، توانسته فروش نفت خود را به سطح پیش از برجام و حتی بیشتر از آن بازگرداند. این واقعیت عملا شکست کامل فشار حداکثری ۲ را نشان میدهد.
امین مرادی، کارشناس حوزه انرژی در این باره به خبرنگار ما گفت: اگر ترامپ واقعا حسن نیت داشت، منابع بلوکهشده ایران در قطر را آزاد میکرد یا اجازه فروش نفت به هند و اروپا را میداد، نه اینکه تنها فروش به چین را بهعنوان امتیاز معرفی کند؛ آنهم فروش نفتی که ایران همین حالا هم انجام میدهد. مرادی همچنین درباره فرصت مهم پیش روی ایران گفت: اکنون زمان آن است که نفت را بهعنوان اهرم تهاتری برای خرید تجهیزات دفاعی از چین استفاده کنیم. بهویژه با توجه به ضعفهای دفاعی در جنگ اخیر و گزارشهایی که از سفر مقامات نظامی ایران به چین و احتمال خرید جنگنده JF-۱۷ منتشر شده، باید صادرات نفت به سمت تأمین امنیت ملی جهتدهی شود.
تحریمهای نفتی ایران واقعا لغو شده؟
ترامپ مدعی شده بهمنظور کمک به بازسازی ایران پس از جنگ، تحریمهای مربوط به فروش نفت کشورمان به چین را لغو کرده است. او حتی گفته که میتوانست مانع صادرات نفت به چین شود اما «عمدا» این کار را نکرده تا ایران بتواند با درآمد نفتی، کشورش را بازسازی کند. ترامپ در پنج ماه ابتدایی ریاستجمهوری خود، بهطور میانگین ماهانه ۵۱ تحریم نفتی علیه ایران اعمال کرده که این رقم بیش از سه برابر تحریمهای ماهانه در دوره بایدن است. این نشان میدهد که برخلاف ادعای اخیر، شدت فشار تحریمی ترامپ بهمراتب بالاتر از دوره قبل بوده است. تخفیفهای ایران به چین همچنان ادامه دارد و این نشاندهنده تداوم فشار بازار و ساختار تحریمی است. بنابراین، نمیتوان ادعای ترامپ درباره لغو تحریمهای نفتی را یک اقدام واقعی و اجرایی دانست. به نظر میرسد این موضعگیری بیشتر یک ژست سیاسی برای آغاز مذاکرات یا بهرهبرداری تبلیغاتی است تا یک امتیاز ملموس برای ایران. آمارها نشان میدهد فشار حداکثری دوم ترامپ شکست خورده و نهتنها صادرات نفت ایران به صفر نزدیک نشده، بلکه پایداری نسبی هم داشته است. بنابراین، حتی اگر ترامپ بخواهد مدعی شود که حالا با برداشتن این تحریمها امتیازی به ایران داده، این ادعا فاقد ارزش واقعی است. پس از این صحبتهای ترامپ، نمایندهاش در خاورمیانه، استیو ویتکاف، در مصاحبه با شبکه سیانبیسی گفته که اظهارات دونالد ترامپ «یک پیام به چینیها بود که ما میخواهیم با شما همکاری کنیم و قصد آسیبزدن به اقتصاد شما را نداریم و امیدواریم این پیام به ایرانیها نیز منتقل شود.» با این حال، حتی اگر این اظهارات بهمعنای نوعی کاهش فشار یا معافیت برای صادرات نفت ایران به چین باشد، هدفی جز شناسایی شبکه فروش نفت ایران ندارد.