نقد مجید مجیدی بر سخنان سروش

وامدار رسولم

خدای را شاکرم که در هیاهوی نغمه های ناساز، آواز گنجشک ها بر گوش های بسیاری شنیدنی آمد و بر چشم های فراوانی دیدنی ، اما در مقابل آنان که از تکرار و پیام تکراری فیلم سخن گفته اند، می گویم که هیچ ابایی ندارم که اعلام کنم ، این فیلم مانند آثار قبلی من ، باز هم بر فطرت و نهاد پاک انسانی تاکید می کند. باز هم سخن از نیاز دنیای امروز یعنی معنویت ، بدون تکیه بر معنویت . آنچنان که در جای جای جهان می بینیم . انسان ها، گرگ های درنده ای خواهند شد که درندگان وحشی نیز شرمنده ددمنشی های آنانند، در شرایطی که جای خالی خدا بیش از هر زمان و عصری احساس می شود و تاریخ گواه آن که بدون خدا، هر عملی مباح و آزاد است ، باید آزادگان نگران باشند و از آن میان هنرمندان آزاده .
کد خبر: ۱۶۳۲۲۰

در این صورت چه باک از برچسب «تکرار» که اگر تکرار «مذموم » بود و ناپسند، باید اولین اعتراض و بزرگترین اعتراض را به پیامبران نمود که در طول اعصار و قرون ، همه سخن تکراری بر زبان رانده اند و پیام تکراری «بازگشت به معنویت » را سرداده اند.

وقتی از آواز گنجشک ها در برلین استقبال شد بر این باور استوارتر می گردم که اخلاق و معنویت گمشده عصر ماست و این مهم ، جغرافیا و مکان نمی شناسد. اعتراف می کنم که نگاه اینچنینی و موفقیت و اقبال آنچنانی را وامدار پیامبری هستم که نه تنها در عصر خود که امروز نیز مظلوم و جفا دیده است.

اگر روزگاری کودکان و دیوانگان سنگش می زدند و دندان و پیشانی مبارکش را می شکستند و در برابر اندیشمندان دور از خدا، شاعر و نادانش می خواندند، در جاهلیت نوین نیز مانند جاهلیت اولی ، داستان تکرار می شود. نابخردان و کودک صفتان ، با هجو و کاریکاتور با او به ستیز برمی خیزند و اندیشه ورزان دنیاطلب ، شاعر و نادانش می خوانند وچون جاهلیت پیشین ، قرآن را «اساطیرالاولین » می دانند. آن روز که جشنواره فیلم دانمارک را به خاطر بی حرمتی به پیامبر مهربانی کنار نهادم ، بسیاری آن اقدام را سیاسی و حکومتی خواندند. در دنیای آلوده امروز، کار به جایی رسیده است که ارزش ها ضد ارزش شمرده می شود و ضد ارزش ها، ارزش.

اگر کسی از اعتقاد و باورش دفاع کند، وابسته خوانده می شود و اگر آسوده بنشیند تا به مقدساتش بدترین توهین ها و ناروایی ها صورت گیرد، آزاده است . من از موضع یک مسلمان ، یک هنرمند و پیرو مکتب اهل بیت ، انزجار خود را از آنچه یک به اصطلاح روشنفکر گفته است اعلام می کنم ، و از همه آنان که در مقابل این جفای بی نظیر، سکوت پیشه کرده اند، گله مندم . حالا باید پرسید اگر سیاست پیشه نیستیم ، چرا وقتی چند کودک صفت و دیوانه رفتار بیگانه با کاریکاتور، به پیامبر ما توهین می کنند، آن موج به راه می افتد، اما امروز که از زبان خودی ، ناپسندترین نسبت ها به آن بزرگ و کتاب هدایتش قرآن داده می شود، سکوت همه جا را در بر می گیرد و جز یکی دو صدای کم جان هیچ کس فریاد نمی زند که چرا دوباره از پس قرن ها، به پیامبر نسبت شاعری می دهند و قرآنش را احساسات شاعرانه و خطاپذیر می خوانند. اگر آن روز که روشنفکران مذهبی ، عصمت و علم غیب ائمه را زیر سوال بردند و نفی کردند، یا مسلمات تاریخی چون غدیر وشهادت حضرت زهرا(س ) را افسانه خواندند یا مانند همین قلم منحرف ، زیارت جامعه کبیر را (مرامنامه شیعه غالی ) برشمردند، سکوت نمی کردیم ، امروز جسارت را به مرحله پیامبر و قرآن نمی رساندند، تا علنا پیامبر را فردی عامی و ناآگاه و هم سنگ افراد جاهلی بخوانند و قرآن ، کلام الهی را محصول بشری بخوانند.

کسی که ادعای مولوی شناسی می کند، و برای او بیش از معصومان ارج و اعتبار قائل است ، بداند که به حکم مرادش مولوی ، کافر است.

گرچه قرآن از لب پیغمبر است

هر که گوید حق نگفت ، آن کافر است

این همه آوازها از شه بود

گرچه از حلقوم عبداله بود

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها