در گفتگو با جامجم آنلاین مطرح شد
در این صورت چه باک از برچسب «تکرار» که اگر تکرار «مذموم » بود و ناپسند، باید اولین اعتراض و بزرگترین اعتراض را به پیامبران نمود که در طول اعصار و قرون ، همه سخن تکراری بر زبان رانده اند و پیام تکراری «بازگشت به معنویت » را سرداده اند.
وقتی از آواز گنجشک ها در برلین استقبال شد بر این باور استوارتر می گردم که اخلاق و معنویت گمشده عصر ماست و این مهم ، جغرافیا و مکان نمی شناسد. اعتراف می کنم که نگاه اینچنینی و موفقیت و اقبال آنچنانی را وامدار پیامبری هستم که نه تنها در عصر خود که امروز نیز مظلوم و جفا دیده است.
اگر روزگاری کودکان و دیوانگان سنگش می زدند و دندان و پیشانی مبارکش را می شکستند و در برابر اندیشمندان دور از خدا، شاعر و نادانش می خواندند، در جاهلیت نوین نیز مانند جاهلیت اولی ، داستان تکرار می شود. نابخردان و کودک صفتان ، با هجو و کاریکاتور با او به ستیز برمی خیزند و اندیشه ورزان دنیاطلب ، شاعر و نادانش می خوانند وچون جاهلیت پیشین ، قرآن را «اساطیرالاولین » می دانند. آن روز که جشنواره فیلم دانمارک را به خاطر بی حرمتی به پیامبر مهربانی کنار نهادم ، بسیاری آن اقدام را سیاسی و حکومتی خواندند. در دنیای آلوده امروز، کار به جایی رسیده است که ارزش ها ضد ارزش شمرده می شود و ضد ارزش ها، ارزش.
اگر کسی از اعتقاد و باورش دفاع کند، وابسته خوانده می شود و اگر آسوده بنشیند تا به مقدساتش بدترین توهین ها و ناروایی ها صورت گیرد، آزاده است . من از موضع یک مسلمان ، یک هنرمند و پیرو مکتب اهل بیت ، انزجار خود را از آنچه یک به اصطلاح روشنفکر گفته است اعلام می کنم ، و از همه آنان که در مقابل این جفای بی نظیر، سکوت پیشه کرده اند، گله مندم . حالا باید پرسید اگر سیاست پیشه نیستیم ، چرا وقتی چند کودک صفت و دیوانه رفتار بیگانه با کاریکاتور، به پیامبر ما توهین می کنند، آن موج به راه می افتد، اما امروز که از زبان خودی ، ناپسندترین نسبت ها به آن بزرگ و کتاب هدایتش قرآن داده می شود، سکوت همه جا را در بر می گیرد و جز یکی دو صدای کم جان هیچ کس فریاد نمی زند که چرا دوباره از پس قرن ها، به پیامبر نسبت شاعری می دهند و قرآنش را احساسات شاعرانه و خطاپذیر می خوانند. اگر آن روز که روشنفکران مذهبی ، عصمت و علم غیب ائمه را زیر سوال بردند و نفی کردند، یا مسلمات تاریخی چون غدیر وشهادت حضرت زهرا(س ) را افسانه خواندند یا مانند همین قلم منحرف ، زیارت جامعه کبیر را (مرامنامه شیعه غالی ) برشمردند، سکوت نمی کردیم ، امروز جسارت را به مرحله پیامبر و قرآن نمی رساندند، تا علنا پیامبر را فردی عامی و ناآگاه و هم سنگ افراد جاهلی بخوانند و قرآن ، کلام الهی را محصول بشری بخوانند.
کسی که ادعای مولوی شناسی می کند، و برای او بیش از معصومان ارج و اعتبار قائل است ، بداند که به حکم مرادش مولوی ، کافر است.
گرچه قرآن از لب پیغمبر است
هر که گوید حق نگفت ، آن کافر است
این همه آوازها از شه بود
گرچه از حلقوم عبداله بود
در گفتگو با جامجم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جامجم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد