راز قتل مرد گمشده در قلب سارق معتاد

به گزارش خبرنگار جام‌جم، اوایل شهریور سال گذشته مرد میانسالی به پلیس آگاهی تهران رفت و با طرح شکایتی گفت‌: پسرم در مغازه‌ای کار می‌کرد‌. قبل از خروجش از آنجا با مادرش حرف زدوبعد راهی خانه شد. هرچه منتظر او شدیم خبری نشد و گوشی‌اش خاموش است‌. می‌ترسم بلایی سر او آمده باشد‌. ‌بعد از این شکایت ماموران تحقیقات را شروع کردند و معلوم شد از حساب بانکی مرد گمشده در اطراف محله هفت چنار خرید شده و بعد از آن دیگر برداشتی انجام نشده است. چند ماه قبل گوشی تلفن همراه مرد گمشده فعال و روشن شد. همچنین پی بردند گوشی در اختیار مردی به نام بهروز است. او به عنوان تنها مظنون پرونده در خانه‌اش در اطراف تهران بازداشت و گوشی مرد گمشده از او کشف شد‌. وی در تحقیقات اولیه پلیسی مدعی شد این گوشی را از یک دستفروش خریده و صاحب آن را نمی‌شناسد‌. ماموران سوابق کیفری متهم را بررسی کردند که معلوم شد سابقه سرقت لوازم خودرو، زورگیری، گوشی‌قاپی و مواد مخدر داشته و معتاد است. تحقیقات از بهروز ادامه داشت و او ادعای جدیدی مطرح کرد و گفت در اطراف تهران با جسد خونین مردی رو‌به‌رو شدم که این گوشی کنارش بود. گوشی را برداشتم و خودم را به دردسر انداختم. 
در حالی که تحقیقات از تنها مظنون پرونده ادامه داشت، ۲۰ روز قبل ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران از طریق پلیس سمنان با خبر شدند کارگران مشغول لای‌روبی در اطراف رودخانه‌ای در شهر گرمسار بودند که جسد متلاشی شده‌ای را یافتند که مجهول‌الهویه است. ماموران که احتمال می‌دادند، جسد متعلق به همان مرد گمشده باشد از خانواده او خواستند به پزشکی قانونی بروند و آزمایش دی‌ان‌اِی بدهند. در حالی که هنوز نتیجه آزمایش دی‌ان‌اِی نیامده بود، متهم دیروز به قتل مرد جوان اعتراف کرد و گفت‌: معتادم و سابقه جرایمی از جمله زورگیری، سرقت و گوشی‌قاپی دارم‌. آن شب برای هزینه موادم پول نیاز داشتم. 
مسافر جا‌به‌جا می‌کردم تا سوژه‌ای پیدا کنم که پول زیادی داشته باشد‌. آن مرد جوان اتفاقی به عنوان مسافر سوار خودرویم شد. در میانه راه تغییر مسیر دادم و با چاقو تهدیدش کردم که هر چه پول، گوشی و اموال دارد به من تحویل دهد که با هم درگیر شدیم. در این جدال دستانم را روی گلویش گذاشتم و آنقدر فشار دادم تا خفه شد. وی افزود: مانده بودم با جسد در خودرو چه کنم‌. آن را در صندوق عقب گذاشتم. گوشی‌اش را خاموش و کارت بانکی‌اش را برداشتم. اول خواستم جسد را در تهران یا اطراف آن رها کنم اما ترسیدم. گوشی را خاموش کرده و با کارت بانکی سرقتی او چند نخ سیگار خریدم. جسد را حوالی گرمسار رها کردم. بعد از مدتی که آب ها از آسیاب افتاد، گوشی را روشن کردم که دستگیر شدم. 
سرهنگ کارآگاه مرتضی نثاری، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ با تایید این خبر به جام‌جم گفت‌: با اعتراف متهم تحقیقات از او در پلیس آگاهی ادامه دارد‌.