انتقام لیلا

زندگی خوب و شیرینی با همسرم داشتم. نیلوفر، زنی قانع بود و با دار و ندارم می‌ساخت؛ آن‌قدر ما خوشبخت بودیم که نقل زندگی ما ورد زبان همه فامیل و آشنایان شده بود اما از زمانی که گوشی هوشمند برای خودم خریدم به یکباره همه چیز تغییر کرد.
کد خبر: ۱۴۶۰۶۸۸
نویسنده حمید‌رضا محمدی - تپش
 
تازه داشتم کار با تلگرام، اینستاگرام و شبکه‌های اجتماعی دیگر را یاد می‌گرفتم. وقتی که به منزل می‌آمدم مدام سرم توی گوشی بود و نیلوفر هم از این بابت ناراحت بود اما به رویم نمی‌آورد و چیزی نمی‌گفت. وابستگی من به فضای مجازی روز به روز بیشتر می‌شد تا این‌که چند ماه پیش در یک گروه مجازی با دختری خوش‌تیپ و جوان به نام لیلا آشنا شدم، صحبت‌های ما از مسائل روز شروع و بالاخره به حرف‌های عاشقانه ختم شد.او درباره زندگی خصوصیم پرسید، گفتم متاهلم و پنج سال است که ازدواج کردم و بعد هم از خوبی‌های همسرم برایش تعریف کردم. خلاصه رابطه من و لیلا هر روز بیشتر و بیشتر می‌شد تا این‌که روزی به خودم آمدم و دیدم بدجوری به او وابسته شده‌ام و اگر به این رابطه ادامه دهم ممکن است مشکلاتی برایم پیش بیاید و زندگیم را از دست بدهم. به همین خاطر تصمیم گرفتم به آن پایان بدهم، لیلا وقتی از تصمیم من با خبر شد اولش قبول نمی‌کرد و بعد هم چند باری از من پول گرفت اما وقتی دید تصمیم من برای قطع رابطه با او قطعی است با عصبانیت گفت: تو حق نداشتی با احساسات من بازی کنی و دوباره تهدید کرد و گفت: نتیجه‌اش را می‌بینی!
بالاخره چند روز بعد لیلا انتقامش را گرفت و به منزلم آمد و ماجرای رابطه من با او همراه تصاویری که از من داشت را به همسرم نشان داد، من با داد و فریاد او را از خانه بیرون کردم و به او گفتم که اگر یک‌بار دیگر این طرف بیایی به جرم مزاحمت تو را تحویل پلیس می‌دهم.بعد از رفتن لیلا، وقتی به داخل خانه برگشتم، نیلوفر را دیدم که مثل آدم‌های بهت‌زده به من خیره شده بود وهیچ چیزی نمی‌گفت، با فریاد گفتم، تو که حرف‌های این زن دروغگو را باور نکردی، نه؟! دیگر بی‌فایده بود، نیلوفر با همه دار وندار من ساخته بود و حالا من دستمزد زندگی عاشقانه‌اش را در تمام این سال‌ها با خیانت داده بودم. از آن روز به بعد نیلوفر روزه سکوت گرفته و هیچ حرفی با من نمی‌زند، یکی دو بار خواستم ازاو معذرت‌خواهی کنم اماحاضر نشدحرف‌هایم را گوش کند.نمی‌دانم چه کنم، دلم می‌خواهد با او صحبت کنم و بگویم که اشتباه کردم و ناخواسته اسیر فضای مجازی شدم اما اجازه این کار رابه من نمی‌دهد،زندگی برایم عذاب‌آورشده وهرروزی که به منزل می‌آیم شکنجه می‌شوم ودیگر طاقت این همه بی‌توجهی را ندارم.

بی‌هدف وارد فضای مجازی نشویم
جعفری،کارشناس ارشد روان‌شناسی عمومی مرکز مشاوره آرامش پلیس اصفهان 
دراین‌باره گفت:فضای مجازی بسیار جذاب، گمراه‌کننده و خطرناک است واحتمال این‌که فرد درآن محو شود و حتی به آن اعتیاد پیدا کند، وجود دارد و باید با آگاهی از این فضا و شناخت آن و آدم‌هایی که در آن خود‌نمایی می‌کنند وارد این فضا شویم. افرادی که بی‌هدف وارد فضای مجازی می‌شوند، بی‌شک دچار آسیب خواهند شد، چون شرایط و جذابیت‌های ظاهری، فریبنده و فوق‌العاده این فضا آنها را به سویی سوق می‌دهد که فکرش را هم نمی‌کنند‌. وقتی وارد فضای مجازی می‌شویم، چون ارتباط چهره به چهره وجود ندارد پشت ماسکی که به چهره داریم بسیاری از چارچوب‌ها را ممکن است نادیده بگیریم و در این شرایط ارتباط‌ها راحت‌تر و حتی بی‌پرده برقرار می‌شود، در چنین وضعیتی اعتماد به‌نفس کاذبی پیدا می‌کنیم، خود واقعی‌مان را فراموش کرده و پس از ریختن قبح یکسری موضوعات ممکن است درگیری‌های ذهنی، فکری و عاطفی زیادی برای خودمان درست کنیم. با این شرایط طرف مقابل نیز چون چهره واقعی ما را نمی‌بیند آن‌طوری که خودش دوست دارد ما را تصور می‌کند و این نیز می‌تواند شدت آسیب را بیشتر کند.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها