تصویر غربی‌سازی جهان

گویی دیروز جامعه نمایش، جامعه سرمایهسالار غرب، امروز ما شده و امروز آنان فردای ماست. این خیانت بعد رخداد الهی انقلاب اسلامی و نابودی روح جمهوری اسلامی است که در اصل انقلابی علیه این پاندمی سیطره الحاد جهانی و مصرفگرایی سرمایهسالارانه و جامعه پیرامونی و قیام علیه سلطه کفر بر هدایت اسلامی برای زندگی دنیوی بوده است. جمهوری اسلامی با مقاومت بیوقفه برابر سیطره شیطان مدرنیته و سرمایه جهانی ظالم و کفر امروزی، میتواند اصالت الهی و انجام دادن تکالیفش را تداوم بخشد. این مقاومت پایانناپذیر است. این دفاع از ایمان و توحید برابر تهاجم نفس پلشت حریص و پردهپوش حق متعال است. سلطه اغوای شیطانی و عمل سامری در ساختار معاصر سرمایهسالاران جهانی انکار ناپذیر است . نگاهی به فضای زندگی روزمره و خیابانها و مراکز خرید و جامعه وفور و وانموده رفاه و سیطره اشیاء حقیقت را برملا میکند. این سلطه چنان است که نه آدمهای یک آپارتمان از هم بیخبر و اسیر اشیاء و صرف عمر و نیرو و حاصل کارشان در خدمت اشیاء هستند که این بیگانگی و اسارت در فضای خانهها بین همسر و پدر و فرزندان همگانی شده و همه جا اشیاء حکومت میکنند و رهبر و فرمانروای انحلال رابطه انسانها و سلطه شیء بر انسان و پیوند با شیء همانا گوشی هوشمند است. تصویر منتقدان متفکر غربی از جامعه مصرفگرا در نیمه قرن بیستم، همان تصویری است که امروز در خیابانها و زندگی شهری خود در ایران شاهدیم. از وظایف قطعی انقلاب اسلامی برخورد این نفوذ مضمحل کننده مناسبات انقلابی است و بازگشت درونی شیطان سلطه!در اسطورهها و ساختارهای جامعه مصرفی، ژان بودریار تصویری را میسازد که قبلا دلوز در شیزوفرنی سرمایه و هایدگر در نتایج عصر تکنولوژی و پس از اینها، سرژ لاتوش در تصویر غربیسازی جهان و پیش از او، گی دبور در جامعه نمایش نماهای مختلفی آن را ترسیم کرده و امروز انبوه آثار در این زمینه منتشر شده است. موافقان و مخالفان جامعه و تکثیرگرای مصرف، همان جدل بین والتر بنیامین و آدورنو را به یاد میآورند و فوکو و همراهان او و نیز بودیو و بوردو و آگامبن و... بر همین نقد ساختاری، تکیه داشتهاند. هرچند هیچ یک جز تسلیم طلبی به رخداد جهانی راه مقاومتی پایدار را نتوانستهاند ترسیم کنند. این انقلاب اسلامی و قیام خدایی امام خمینی (ره) بود که « روح جهان بیروح» شد، زیرا مبنای این قیام افراشتن پرچم توحید و عمل به هدایت معصوم و مقاومت بنا به مقتضات عصری است و راه حل آن با سرچشمه هستی گره خورده و بنبست و شکست ندارد بلکه پیروزی ابدیت را در پیش دارد. خیانت بزرگ با این انقلاب همین گرویدن به تغییرات کافرانه سرمایهسالاری جهانی و تبعیت از ساختارهای فاسد اسرافکار جامعه مصرفی تمدن مدرن در همه اشکال آن است. تحکیم قطب مستقل اسلام در جهان با تمسک به هدایت امام زمان (عج) و انجام تکالیف عصر انتظار و نرفتن در زیر بیرق کفر و مخالفت تا حد مقدور با ساختارهای کافرانه موجود چون توسعه جامعه مصرفی، تکلیف بزرگ و مقاومت بزرگ ماست.